مدیریت بوق!

مدیریت بوق!

چند صباحی است اهداف و افکار شخصی جایگزین خرد جمعی شده است.دردها و داستان های پنهان و پشت پرده ای وجود دارد که دارد اصل هواداری و تشویق را زیر سوال می برد

پیروزی دیلی;فریرا سرمربی السد قبل از دیدار برگشت تیمش مقابل پرسپولیس به حضور 100 هزار نفری هواداران ایرانی در استادیوم اشاره کرد و گفت بدون شک بازی سختی در انتظار ماست چرا که آنها از امتیاز بزرگی به نام هوادار آن هم 100 هزار نفری بهره می بردند که کار را بسیار سخت می کنند. 


نوبت به فینال رسید و دیدار رفت در ورزشگاه کاشیما خاتمه یافت. خبرنگاران ژاپنی قبل از پرواز این تیم به ایران از گواویوا سرمربی کاشیما در مورد جو وحشتناک ورزشگاه آزادی می پرسند و او تنها یک پاسخ می دهد، می دانیم چه جوی در انتظارمان هست و به بازیکنان این نکته را به وفور یادآوری و گوشزد کرده ام مطمئنا آنها سعی خواهند کرد با آن جو کنار بیایند. 


به روزهای قبل از فینال سرنوشت ساز در آزادی می رسیم تمام رسانه ها و حتی برخی پیشکسوتان در مصاحبه ها و نوشته هایمان متذکر می شوند که تمام نیرو و توان هواداران می بایست صرف 90 دقیقه مسابقه شود و همچون دیدارهای بزرگ گذشته قبل از سوت داور خودشان را به قدری خسته نکنند که با شروع بازی محو بازی شوند و نای تشویق نداشته باشند. 


در شبکه های مجازی فیلمی منتشر می شود که نشان می دهد هواداران پرسپولیس در صدد تهیه مقدار زیادی بوق و شیپور برای روز مسابقه هستند. بالاخره روز موعود فرا می رسد. در بهای استادیوم زودتر از زمان اعلام شده به روی هواداران باز می شود. کری خوانی های یکطرفه آغاز می گردد. مگر قرار نیست تمام توانمان را خرج 90 دقیقه کنیم. فیلم های متعددی از موج های مکزیکی، تشویق ایسلندی و شعارهای حماسی منتشر می شود. تا اینکه سوت ابوبکر اکلاف داور عمانی مسابقه به نشانه شروع 90 دقیقه نهایی فینال به صدا در می آید. 


دقایق پشت سر هم می گذرد و فقط صدای بوق از روی سکوها به گوش می رسد. دقیقه 24 هم می رسد باز هم بوق ها قطع نمی شود و 45 دقیقه به همین منوال سپری می شود. واقعا از تعجب دهانمان باز مانده، مگر می شود صحبت از جهنمی بکنیم و فقط با بوق و شیپور سعی کنیم آن را رقم بزنیم؟ اگر اینگونه جهنم ورزشی به وجود می آمد که جام جهانی آفریقای جنوبی برای تیم میزبان به گونه ای دیگر رقم می خورد. استادیوم و میزبانی بازی های بزرگ فقط با شعارها و کری های کرکننده لذت داشت تا با بوق و شیپور.


 نیمه دوم شروع می شود و این داستان همچنان ادامه دارد فقط یکی، دو بار جسته و گریخته یکی، دو سکو شعار می دهند که صدای آنها هم در میان بوق ها گم می شود. کار به جایی می رسد که صدای اعتراض گزارشگر مسابقه هم در می آید. او متعجب می شود که چرا خبری از تشویق های منحصر به فرد پرسپولیس و هواداران ایرانی نیست و هواداران تنها موقعی که تیم ژاپنی پا به توپ می شود بوق ها را به صدا در می آورند و در مواقعی به جز آن تنها نظاره گر مسابقه هستند. خیلی از آنهایی که پای گیرنده مسابقه را تماشا می کنند به قدری عصبانی هستند که خون، خونشان را می خورند آخر مگر بوق هم شد تشویق؟ این چه بازی است که هواداران در این مسابقه به راه انداخته اند. 


متاسفانه این بوق نه تنها کارآیی نداشت چه بسا باعث به هم خوردن اعصاب و روان بازیکنان خودمان هم شده بود. مسابقه تمام شد و ژاپنی ها حالا به خیال خودشان جهنم 100 هزار نفری آزادی با همین بوق ها معروف شده است. خدابیامرز مرتضی خان احمدی را. گاهی اوقات که افتخار هم صحبت شدن با این هنرمند پرسپولیسی ها را به دست می آوردیم بارها از جلسات متعددی صحبت می کرد که قرار بود یک یا 2 بیت شعر برای روز مسابقه آماده کنند. اما حالا روز به روز فقط دنبال کارها و طرح هایی هستیم که تنها زیبایی بصری دارد. طرح موزاییکی بارسلونا در ال کلاسیکو اخیر را به خاطر بیاورید چگونه این تعداد هوادار به زیبایی در 3 طبقه چنین طرحی را اجرا کردند. 


اما این طرح فقط برای یک سکانس بود و مابقی دقایق را به صورت متوالی به تشویق تیمشان پرداختند. متاسفانه هوادارانمان در دیدار فینال از لحاظ تشویق و ایجاد جو روانی علیه تیم حریف نمره قبولی نگرفتند هر چند که از لحاظ رفتاری به خوبی شرایط مساعد میزبانی در کلیه دیدارهای حساس و حاشیه دار را به رخ اینفانتینو و شیخ سلمان کشیدند. اما قرار نبود نشان دادن این واقعیت باعث شود اصل کارمان را فراموش کنیم. به راستی آیا تمام نوآوری ما نواختن بوق و شیپور و یک طرح موزاییکی ساده است. ـ


چرا دیگر نبوغی در شعارها و تشویق ها دیده نمی شود؟کی از هواداران و به اصطلاح لیدرهای قدیمی و موثر پرسپولیس در دهه 50 و 60 روز فینال در طبقه دوم حضور داشت. شخصی که پای بسیاری از بازیکنان را به همراه رفقای هوادار خود و گاها با هزینه های شخصی به پرسپولیس باز کردند. او می گفت واقعا حرص خوردم از اینکه می توانستیم جهنمی مرگبار را در روی سکوهای با تشویق هایمان به وجود بیاوریم به چند بوق زدن اکتفا کردیم. نمی دانیم باید با کدام دسته و گروه این مشکلات را در میان گذاشت. چرا با اینکه یکی، دو جایگاه سعی دارند تشویق ها و شعارهای پرسپولیس و انگیزشی را سر بدهند در جا ساکت می شوند؟


متاسفانه باید گفت چند صباحی است اهداف و افکار شخصی جایگزین خرد جمعی شده است. بازیکنان هم دل پری از این داستان دارند. حوادث دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان و تمرین بعد از آن را به خاطر بیاورید. دردها و داستان های پنهان و پشت پرده ای وجود دارد که دارد اصل هواداری و تشویق را زیر سوال می برد. دیگر دوران بوق و بوقچی گذشته که بخواهیم آن را دوباره به روی سکوها بکشانیم. مگر تشویق های یکپارچه چه ایرادی دارد که روی به بوق آورده ایم؟ مگر می شود هوادار متعصب پرسپولیس برای حفظ منافعشان در تیم ملی چشم به روی خیلی جیزها ببندد.


 مگر می شود امثال کریمی و... به خاطر خوشایند کیروش تشویق نشود. یادمان نرفته که یکطرف استادیوم در دیدار رفت شعار می دادند کیروش یادت باشد ولی برخی مانع از مصرع دوم شعار می شدند. به هر حال اگر گرشاسبی ماند امیدواریم فکر جدی به این موضوع کند. هنوز هوادارانی هستند که می توانند مثل گذشته بازیکنی را از پای میز مذاکره با استقلال بلند کنند و به پرسپولیس بیاورند. حرف زیاد است و داستان ادامه خواهد داشت.


واقعا مدتی است راه و روش تشویق ها تغییر کرده و دیگر نمی توانیم با قاطعیت صحبت از به وجود آوردن جو وحشتناک برای تیم های مهمان به میان آوریم. این روزها دلخوش به 4 تا طرح موزاییکی و تشویق شیپوری شده ایم. نبوغ دارد از بین می رود. ظاهرا در این قسمت هم باید به جای پیشرفت شاهد عقب گرد باشیم هر چند عقب گردمان هم اینگونه نبود. امیدواریم مدیران پرسپولیس فکر جدی به حال این شرایط بکنند. واهمه ای از رها کن ها نداشته باشند چرا که آنقدر قدم های مثبتی داشته و تلاش های مفیدی کرده اند که کسی نمی تواند این نکات مثبت را فراموش کنند و گوششان را به 4 تا شعار حیا کن رها کن عادت دهند. بهتر است فکری اساسی کنیم.


✍مهدی وفامنش



جواد رضایی :
۲۴ آبان ۹۷
سلام ما هم امیدواریم روزنامه پیروزی تا آخر پیگیر این ماجرا باشد.واقعا تغییرات بر روی سکوها ضروریست
علی :
۲۳ آبان ۹۷
آقا دقیقا حرف دل ما رو زدی،ما تو ورزشگاه بودیم یه لیدر طبقه دوم نبود بازی به این مهمی نفهمیدیم اخه چرا لیدری نبود.. فقط حرص خوردیم کهکچرا صدای تشویق نمی یاد... 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی