اجازه دهید در نیتتان شک کنیم
واضح است که لیگ برتر دیگر قهرمان سرخفام نمیخواهد. بس است. باید قهرمان عوض شود تا دل دیگران هم بدست بیاید. سازمان لیگ یک تبریک خشک و خالی به قهرمان مقتدرش نمیگوید تا شفر متکبرانه بگوید «هیچکس از قهرمانیهای پرسپولیس نمیگوید همه از ما حرف میزنند.»
به گزارش پیروزی دیلی،دو روز است که دوستان فریاد استغاثهشان به فلک بلند شده که وامصیبتا، وااسفا، وا لیگ برترا.. چه نشستهاید که برانکو لیگ برترمان را به چالش کشید. کجایید که برانکو به این عجوزه به زور بزک عروس شدهمان گفت بالای چشمت ابروست. البته که برانکو قداست لیگ برتر را شکسته است! همین که دو سال متوالی تیمش تمام رکوردها را میشکند حرمتشکنی نیست؟ همین که هر فصل چندین هفته جلوتر قهرمانیاش را مسجل میکند و سایر تیمهای محبوب این دوستان را وا میدارد که در یک رقابت مضحک برای افتخار «نایب قهرمانی» بجنگند، به سخره گرفتن لیگ نیست؟ لابد که هست.
بماند که مرد کروات اصلا مراد و مقصودش «کنفرانس خبری» بود. خبرنگار میپرسد چرا در کنفرانس خبری پس از بازی شرکت نکردید و برانکو میگوید نمیخواستم در آن سیرک شرکت کنم. حالا دوستان که چندین فصل حسرت یک حرکت غیر اخلاقی از پرفسور اخلاقمدار بیطاقتشان کرده سعی دارند با فرافکنی، جمله او را تحریف کنند و یکی دو جلسه محرومیت به پایش بنویسند. هرچند از این کمیته اخلاق هیچ بعید نیست، وقتی پرفسور را به جرم خندهدار «نشناختن دستیار کیروش» احضار میکنند اما همان دستیار کیروش را برای بیرون کردن «نماینده فیفا» از کمپ تیم ملی مواخذه نمیکند. همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید. کیروش و شفر هم دندانهای ما را شمردهاند که یکی مدام اختیارات بیشتر طلب میکند و دیگری بدون کسب هیچ افتخاری بجای قرارداد ۲۸۰ هزار دلاری میخواهد عزیز میلیون دلاری باشد!
در چنین حال و اوضاعی واضح است که مربی سربزیر و محجوب پرسپولیس یک جا از کوره در میرود، چقدر از تیم حریف تعریف کند و مربی حریف به تیمش اتهام بکش بکش بزند؟ چقدر نجیبانه با تیم ملی همکاری کند و لفظ مار و عقرب بشنود؟ چقدر داوران لیگ سر تیمش را ببرند، در جدول زیان داوری هر فصل با اختلاف اول باشد. چند بار در جام حذفی با سوتهای اشتباه تیمش را سلاخی کنند، ۸۰ دقیقه بخاطر یک هند اشتباه گلرش را اخراج و ده نفرهاش کنند و جیک نزند.
همین اتفاقات اگر برای تیمهای این دوستان میفتاد که آسمان را به زمین میدوختند. کما اینکه برای پنالتی بیتاثیر ابراهیمی به نفت که از خط رد شد، یا اشتباه در بازی یکطرفه با سیاه جامگان یک هفته عزای عمومی اعلام کردند، اما توپ به صورت رضاییان و پهلوی بنگر را داوران پنالتی گرفتند و امتیازات پرسپولیس پر زد و آب از آب تکان نخورد. فقط داوری بازیهای پرسپولیس با همین ذوبآهن را در چند سال اخیر را بررسی کنید تا متحیر شوید. مگر میشود؟ این همه اشتباه تاثیرگذار به ضرر یک تیم؟ اشتباهاتی که در سایه اقتدار پرسپولیس محو میشود و کمیته داوران با «انشالله که گربه ست» از آن میگذرند. اشتباهاتی که هر روز پررنگتر میشود تا برانکو حق داشته باشد از داوریهای فصل آینده بترسد.
واضح است که لیگ برتر دیگر قهرمان سرخفام نمیخواهد. بس است. باید قهرمان عوض شود تا دل دیگران هم بدست بیاید. سازمان لیگ یک تبریک خشک و خالی به قهرمان مقتدرش نمیگوید تا شفر متکبرانه بگوید «هیچکس از قهرمانیهای پرسپولیس نمیگوید همه از ما حرف میزنند.» راست میگوید وقتی رئیس فیفا از آنسوی دنیا به پرسپولیس تبریک میگوید اما بقول برانکو در کشور خودمان هیچ مسئولی یک دست مریزاد ساده به مرد کروات نمیگوید اجازه بدهید در نیتها و غرضها شک کنیم. فوتبال ما مربی به سلامت برانکو نمیپسندد. فوتبالی که هر هفته در نود میبینیم تا بن دندان در فساد، رشوه، شرطبندی، دلالی و تبانی غرق شده است و ملغمه تبلیغات محیطی، قرارداد لباس و حق پخش و اتفاقات دیگرش هیچکدام شفاف نیست، محرز است که مربی پاکدست و سالم را بر نمیتابد. مربیای که مقابل بازیکن سالاری میایستد و سلطان پاس گلش را نیمکت نشین میکند اما از اصولش عقب نمینشیند.
برای او لابد این اوضاع مسخره است. که مربیان همگی این اوضاع را ببینند اما هر هفته در خیمهشب بازی مضحکی بنام «کنفرانس خبری» شرکت کنند، اگر تیمشان آن هفته باخته بود داور و زمین و زمان را به باد انتقاد بگیرند و اگر برده بودند همه چیز را گل و بلبل ببینند. اگر خبرنگاری بیشتر از کوپنش پرسید خیطش کنند و تهدید و ارعاب و اگر کافی نبود "علی"ها را صدا بزنند. گاه برای شعار علیه داور، اشک بریزند و فیلم هندی بازی کنند گاه کنفرانس را به آتش بکشند. گاه با شومنبازی تا نیمه شب خبرنگاران را نگه دارند و قصه حسین کرد و «نفریننامه» بخوانند و گاه جک و لطیفه بگویند و میخ طویله نشان بدهند. اینها اگر کمیک و خندهدار نیست پس چیست؟
ضمنا وقتی میخواهید داستان یک کنفرانس خبری را به توهین به کل فوتبال ایران گره بزنید اول مطمئن شوید طرف مقابلتان «برانکو» نباشد. کسی که مانند بعضیها مشت گره نمیکند، نمایش تعصب نمیدهد، ولی عشق به ایران در رگهایش جاریست؛ بدون شوآف، بدون تاریخ و بدون امضا!...
حسین غفوری