اردلان آشتیانی: پدرم میگفت بازیکنی که برای پرسپولیس کلاس بگذارد همان بهتر که نیاید
اردلان آشتیانی یادگار زندهیاد ابراهیم آشتیانی پای سوالات خبرنگار پیروزی نشسته است.
به گزارش پیروزیدیلی، در دورهای که تیمها بیشتر فوتبالی ایستا را در زمین به نمایش میگذاشتند و مربی مخالف انجام حرکات اضافه و تعریف نشده برای یک پست بود، مرحوم رضا آشتیانی یک جای زمین بند نمیشد و توپ را به شکلی حرفهای و مشابه با فوتبال امروز، به کنارهها میکشید و با سانترهای دقیق و زیبایش، فورواردها را در موقعیت گل قرار میداد. کاری که اغلب بزرگان فوتبال ایران میگویند با او در لیگ باشگاهی باب شد. او زمانی که کسی سانتر از جناحین را بلد نبود، از کنارهها به سمت دروازه حریف نفوذ میکرد، آن هم در روزگاری که مدافعین اجازه گذر از خط وسط را نداشتند و از آنها خواسته میشد در طول 90 دقیقه بازی، تنها در زمین خودی بمانند تا تنها به دفاع از دروازه خودی و پیریزی حمله آنهم در نقطهای تعریف شده و محدود بپردازند.
آشتیانی که به گواه تاریخ و با 5 پاس گل یکی از بهترینهای دربیهای سرخابی بوده در دربی 4تاییهای سال 1350 هم به همین شیوه 2 پاس عالی در اختیار حسین کلانی قرار داد تا 2 بار دروازه تاجیها را باز کند. همین بازی استثنایی و تمرکز بالا در زمین بود که علی پروین گفت «هیچکس به اندازه رضا آشتیانی فوتبال من را نمیشناخت»، یا کلانی که در مورد همبازی سابقش گفت: «حداقل 20 گلم را روی سانترهای ابراهیم به ثمر رساندم که3 گل آن در دربی بود.»
آشتیانی در دربی معروف 6تاییها هم اولین پاس گل را در اختیار کلانی قرار داد و سهم زیادی در شکلگیری آن بازی به یادماندنی داشت.
به بهانه دربی 15 بهمن که این مردِ بزرگِ پرسپولیس ستاره بازی بود و با 2 پاس گل سهم زیادی در ثبت 4تاییهای معروف شد، سراغ اردلان آشتیانی رفتیم. او که همیشه پای دردها و درددلهای پدر مینشست و بیش از هر کسی از رفتن ابراهیم آشتیانی داغدار شد.
- پدر مرحومتان از خاطرات دربی 4تاییها چه میگفتند؟
او همیشه برایم از خاطرات بازیهایش میگفت، آنقدر زیبا هم میگفت که همه چیزهایی که تعریف میکرد مثل یک فیلم در ذهن من نقش بسته بود. مثلا از همان بازی 4تاییهای معروف که 2 پاس گلش را پدرم داد، یا بازی 6تاییها که تا دقیقه 32 بازی صفر-صفر بود تا اینکه ابراهیم آشتیانی یک پاس ارسال میکند که از دست منصور رشیدی خارج میشود و بعد کلانی آن را گل میکند و استارت گلها از همان جا زده میشود.
- در دربی 52 فقط همین یک پاس گل به نام ابراهیم آشتیانی ثبت شد؟
او در کارهای ترکیبی حضور داشت، اما پاس گل مستقیم فقط روی گل اول بود. آلن راجرز به کارهای ترکیبی خیلی تاکید داشت و در تیم زوجسازی کرده بود، مثل زوج پدرم و علی پروین. در آن دربی 6تاییها پدرم شروع کننده چند کار ترکیبی بود که به گل ختم شد. در دربی 4تایی سال 50 هم که پاس گلهای اول و سوم را داد.
- چیزی که در مورد ابراهیم آشتیانی همه به آن اشاره میکنند سانتر از جناحین و کنارهها بود. چیزی که تا آن زمان در فوتبال ایران مشابه نداشت.
آن زمان 4-3-3 بازی میکردند و مدافعان اصلا نفوذ نمیکردند، همه فقط تا وسط زمین اجازه داشتند بیایند، اما ابراهیم آشتیانی هم در 18 قدم خودشان بود و هم در 18 قدم حریف. دوستانش همیشه این را میگفتند. این را خودم از زبان حشمت مهاجرانی هم شنیدم که یکبار به ملاقات پدرم آمده بود. او میگفت ابراهیم 30-40 سال از فوتبال ایران فراتر بود.
- مرحوم همایون بهزادی هم میگفتند فوتبال ابراهیم آشتیانی مدرنترین فوتبالی بوده که تا آن زمان دیدهاند.
چون پدرم در نفوذها شرکت داشت، این فوتبال مدرن است. امروز هافبکها در نفوذها اضافه میشوند. او تعریف میکرد زمانی که فوتبال را شروع کرده فوروارد بازی میکرد، وقتی دکتر اکرامی آمد و پدرم را به شاهین برد، از او در دفاع وسط استفاده کردند اما این ترکیب هجومی-دفاعی در او ماند و میگفت «مثلا مرحوم دهداری دائم میگفت: «آقا نرو!» ولی من نمی توانستم نروم و در کارهای هجومی شرکت میکردم چون این در ذات فوتبالم بود.» این اصلا در ذاتش بود.
- در بازیهای ملی چطور، آنجا چطور عمل میکردند؟
آنجا هم داستانی داشت برای خودش. ابراهیم آشتیانی نزدیک به 40 بازی ملی دارد، البته آن زمان خیلی از بازیهای خارجی را به تیم منتخب تهران میدادند که اگر آنها را هم حساب کنیم، بازیهای ملی پدرم بالای 100 تا بود. او یک گل ملی هم به ثمر رساند مقابل اندونزی. آن زمان رییس فدراسیون به سرمربی تیم ملی اجبار میکند که از یک بازیکن تاج حتما در ترکیب استفاده کنند که همپست پدرم بود، کسی هم نمیتوانست ابراهیم آشتیانی که مرد سال فوتبال ایران شده بود را کنار بگذارد، به خاطر همین او را یک خط جلوتر بازی دادند و یک شوت از راه دور زد و بازی ایران با اندونزی به تساوی یک-یک رسید. آن زمان خیلی آمار مثل امروز به ثبت نمیرسید و پدرم آمار پاس گلهایش در پرسپولیس و تیم ملی را نداشت.
- این اواخر بازیهای پرسپولیس را تماشا میکردند؟
بله. یکی از بازیها که پدرم خیلی حالش بد شد همین دیدار با الهلال بود که خیلی ناراحت شد و بین 2 نیمه گفت «اردلان تلویزیون را خاموش کن!» میگفت اگر یک وقت مُردم، هزار بار بگو که همه زندگیام پرسپولیس بود و این هواداران.
- بعد از درگذشت پدرتان بازیهای پرسپولیس را دنبال کردهاید؟
بله، تیم فراتر از لیگ ایران است، حالا امیدوارم در آسیا هم بتواند نتیجه بگیرد. البته بعید میدانم در مرحله مقدماتی در گروه خودش مشکلی داشته باشد.
- این روزها صحبت از تمدید قرارداد بازیکنان در شرایطی که باشگاه از دو پنجره نقل و انتقالاتی محروم شده، است. وقتی حرفهای حاشیهای در مورد بازیکنان مطرح میشد که یکی مثلا حاضر به عقد قرارداد جدید نشده، واکنش ابراهیم آشتیانی چه بود؟
او یک عشقی به پرسپولیس داشت که اگر میفهمید کسی میخواهد برای تیم کلاس بگذارد میگفت همان بهتر که نیاید. نظرش این بود که پرسپولیس آنقدر بزرگ است که هر کسی باید آرزویش این باشد که حتی یک دقیقه در این تیم بازی کند.
- با دوره فوتبالی افتخارآمیزی که پدرتان طی کرد و رفتار و منشی که داشت، فکر میکنید به همان شکلی زندگی کرد که استحقاقش را داشت؟!
نه، واقعا اینطور نبود. خصوصا اینکه او یکی از تحصیلکردههای فوتبال ایران هم بود و از بهترینهای جام ملتها، اصلا کاری به قهرمانیهایی که با تیمها به دست آورد ندارم، نمیخواهم باز کنم که چه اتفاقاتی برایش افتاد، که این روزگار برای خیلیها پیش آمد و گله داشتند. او اهل گله و شکایت نبود. فقط این را بگویم که من واقعا فکر نمیکردم مردم اینهمه پدرم را دوست داشته باشند، محبت آنها به ابراهیم آشتیانی فراتر از تصورات من بود، اینکه متولدین دهههای 70 و 80 هم اینقدر به مرگ فوتبالیست 2 نسل قبل واکنش نشان دهند، خیلی عجیب بود، آنها اصلا فوتبال پدرم را ندیده بودند. به هرحال آدمها میآیند و میروند و این نام نیک است که ماندگار می ماند، مثل امثال علی پروینها، ابراهیم آشتیانیها، صفر ایرانپاکها و کلانیها...
- یک کار خوبی که انجام دادید این بود که به خواست پدرتان، اجازه ندادید هیچ عکس و فیلمی از روزهای بیماری و ضعف بدنیشان منتشر شود.
پدرم 6 ماه در بستر بیماری بود، بگذریم که بیماریاش هم داستانی داشت و قصد دارم در اینباره در صفحه اینستاگرامم بنویسم. او دوست نداشت مردم از ناراحتیاش ناراحت شوند، خصوصا اینکه پرسپولیس روزهای خوبی را میگذراند و هواداران به خاطر قهرمانی تیم خوشحال بودند. او هیچ وقت دنبال مظلوم نمایی نبود یا نمیخواست زیر پرچم کسی برود، از کسی هم هیچزمان طلب پول نمیکرد.