به گزارش پیروزی‌دیلی، کارش را در پرسپولیس با گل شروع کرد‌. بازیکنی که آمدنش به جمع قرمزپوشان با ادعای پیکانی‌ها حسابی حاشیه‌ساز و حتی کار را به تهدید خودسوزی پدر محمدامین اسدی رساند‌. شماره 9 امیدهای پرسپولیس از انتخاب این شماره می‌گوید که می‌خواهد طارمی امیدها باشد و با آمدن به پرسپولیس به دنبال خواسته‌های بزرگی در کنار برانکو است‌.  

داربی امیدهای پایتخت برگزار شد و بازی در نهایت مساوی به پایان رسید‌. بازی چطور بود؟

بازی خوبی بود و هر دو تیم تمام تلاش خودشان را در زمین کردند که در نهایت شاید بتوان گفت نتیجه تساوی حق دو تیم بود‌. با این حال ما یک بازیکن کمتر داشتیم و حملات زیادی روی دروازه استقلال به وجود آوردیم که اگر کمی دقت می‌کردیم برنده این بازی می‌توانست پرسپولیس باشد‌.

زننده یکی ازگل‌های بازی بودی که اولین گل تو هم با لباس پرسپولیس بود‌.

واقعا از این مساله خوشحال هستم‌. حس خوبی دارم که توانستم با پیراهن پرسپولیس که برایم خیلی ارزشمند است مقابل هواداران گلزنی کنم و هنوز هم در حال و هوای خوشحالی این اتفاق هستم‌.

در تمرینات پرسپولیس شماره 23 را می‌پوشی اما در تیم امید 9 را پوشیدی؟

بله در تمرینات پرسپولیس شماره پیراهن من 23 است اما در تیم امید 9 را پوشیدم که به قولی طارمی تیم امیدها باشم و آقای گل شوم‌.

نظرت درباره لقبی که هواداران به تو دادند و برخی‌ها تو را عبدالرحمن و برخی هم فلینی می‌نامند، چیست؟

ما همه تلاش مان خوشحالی هواداران است و به نظر آنها احترام می‌گذارم‌. با این حال مهمترین مساله برای من در دادن این لقب این است که توانستم در دل آنها جا باز کنم و این مساله هم برای من مهم و هم خوشحال کننده است و امیدوارم بتوانم آنها را بازهم خوشحال کنم‌.

به ماجرای انتقال تو به پرسپولیس برسیم‌. از بدو ورود به این تیم حضورت پرسروصدا بود و ماجرای قرارداد بستن ات هم پرسروصداتر؟

من تا قبل از سال 95 در این تیم بازی کردم و حتی آقای گل هم شدم و در سال جدید هم دو هفته‌ای با آنها تمرین کردم‌. باور کنید در سمنان مریض شدم اما با پول خودم رفتم کارهای درمانی‌ام را پیش بردم و بعد هم که پرسپولیس پیشنهاد داد و سریع به آن تیم رفتم‌. آنجا هم برانکو عملکرد مرا قبول کرد و تا این اتفاق افتاد و قرارداد بستم، پیکانی‌ها از من شکایت کردند و گفتد اسدی بازیکن ماست‌. دو ماه داشتم با تیم پرسپولیس کار می‌کردم و بدنم کاملا آماده بود اما این کار پیکانی‌ها باعث شد یک ماه تمرین نکنم تا اینکه همه چیز ختم به خیر شد و دست تک تک همه آنها به خصوص آقامجید جلالی درد نکند که مرا در این مسیر همراهی کرد‌.

این ماجرای جدایی تو از پیکان حتی کار را به تهدید خودسوزی پدرت با یک دبه 4 لیتری بنزین مقابل باشگاه پیکان کشاند و ماجراهای دیگری که رقم خورد تا رضایت تو را گرفتند‌.

اصلا این‌گونه نیست که همه می‌گویند‌. فشار روی من و خانواده ام خیلی زیاد بود و پیکان هم اذیت می‌کرد و مدام جواب سربالا می‌دادند‌. پیکان فشار می‌آورد و من هم که خیلی آماده بودم مدام داشتم افت می‌کردم و پدرم با دیدن این شرایط حرص می‌خورد‌. بحث دعوا و بد و بیراه گفتن نبود بحث یک خواسته بود که خدا را شکر با همراهی آقامجید ختم به خیر شد‌. حتی آقامجید گفته بود اسدی را می‌خواهم و در تیم اصلی به او می‌خواهم بازی بدهم که در نهایت از این تیم جدا شدم‌.

راستی در این ماجرای پدرت که گفتند تهدید به خودسوزی شده در یکی از رسانه نوشته شده بود که حتی تهدید او منجر به ریختن بنزین به رودی خودش و شعله ور کردن آن شد و این مساله باعث شد پیکانی‌ها اجازه دهند؟

من چنین چیزی نشنیدم و پدرم نیز چیزی نگفت‌. حالا دیگر چه اتفاقاتی افتاده را من آنجا نبودم که از آن خبر داشته باشم و فقط خدا را شکر همه چیز به خوبی و خوشی به پایان رسید‌.

حالا که پرسپولیسی شدی چقدر امیدوار هستی خودت را به برانکو ثابت کنی؟

اگر بازی ما با تیم امیدهای استقلال را دیده باشید به خوبی مشاهده می‌کنید با اینکه یک ماه از تمرینات دور بودم اما بهترین عملکرد را داشتم‌. برانکو هم نشان داده آماده‌ترین‌ها را به میدان خواهد فرستاد و من هرچه در توانم باشد انجام می‌دهم تا نظر این مربی را برای بازی دادنم قانع کنم‌. آمدم به پرسپولیس که به هرچه می‌خواهم برسم و شبانه روز برای این خواسته تلاش خواهم کرد.