اصرار کیروش به لژیونر شدن بازیکنان ایرانی برای چیست؟
گمانه
زنی کارشناسان و رسانه ها در مورد نیت سرمربی تیم ملی از توصیه به
بازیکنان ایرانی برای لژیونر شدن مدتهاست بحث داغ رسانه هاست.
پس
از کوچ سروش رفیعی به قطر، رفتن کاوه رضایی به بلژیک، اصرار رامین رضاییان
و احسان حاج صفی به لژیونر شدن و بازگشت احتمالی پژمان منتظری از قطر، بحث
اصرار و توصیه کیروش به بازیکنان ایرانی برای لژیونر شدن مجددا به موضوع
بحث میان صاحب نظران تبدیل شده است. شایعه جدایی فرشاد احمدزاده و مهدی
طارمی از پرسپولیس هم علی رغم تأکید برانکو به حفظ طارمی و به رغم تکذیب
میل به جدایی از جانب فرشاد توسط باشگاه و برادر این بازیکن، به این گمانه
زنی ها دامن زده است. اما سؤال بی جواب آن است که چرا کیروش از لژیونر شدن
بازیکنان بشدد حمایت می کند؟
عده
ای میل کیروش به قرار گرفتن بازیکنان در شرایط بهتر تمرینی و پیشرفت
فوتبالی آنان را مورد ادعا قرارداده اند. این درحالی است که رامین رضاییان
همواره بدون تیم هم از نفرات ثابت کیروش است و برخی از شاگردان برانکو چون
بیراموند و سید جلال حسینی و انصاری و طارمی و وحید امیری بازیکنان مورد
علاقه و عصای دست وی محسوب می شوند و احسان حاج صفی پس از بازگشت به ایران
به تیم ملی دعوت شد و این نشان می دهد این بازیکن چه با ویسی و چه با حضور
کرانچار که بمراتب حرفه ای تر از ویسی است همواره در شرایط آرمانی بسر می
برد. و اما سروش رفیعی که براساس شنیده ها با مشورت کیروش به پرسپولیس
پیوست و با وجود آمار خوب خود در این تیم بجز یک اردو و آنهم بصورت موقت
دیگر به تیم ملی دعوت نشد، بعید است حالا که بی مشورت کیروش به لیگ سطح
پایین تر قطر پیوسته امیدی به دعوت شدنش وجود داشته باشد! از آن سو پژمان
منتطری است که از لژیونری و بعد از حضور در تیم ملی رو به خانه اصلی خود
استقلال تهران آورده است ولی بازهم بعید است کیروش از این بازیکن هم بعنوان
جانشین سید جلال حسینی عبور کند. جالب تر از اینها وضعیت کاوه رضایی است
که نه تنها در فصل گذشته که شاگرد سرمربی مقلد کیروش بود هرگز به تیم ملی
دعوت نشد بلکه به همین دلیل عدم حضور در تیم ملی، ارتباط مستقیمی هم با
کیروش ندارد تا از توصیه های وی بهره مند شود هرچند کاوه با خوش باوری این
گمانه زنی های رسانه ای را به خود گرفته است!
از
طرف دیگر عده ای هم هستند که اشتیاق وافر کیروش به استفاده از لژیونرها در
تیم ملی را دلیل این امر می دانند و برخی اضافه می کنند که این بازیکنان
به نسبت شاگردان مربیان داخلی بی دردسر تر هستند! اما کیروش که علاقه زیادی
به آماده سازی شاگردانش تحت نظارت کادر فنی خود در اردوهای بلند مدت دارد،
بجز روزهای فیفا از داشتن لژیونرها در اردو بی بهره است. پس نمی توان این
را دلیل قانع کننده ای دانست.
به
باور ما نکته دیگری می تواند خواستگاه این تمایل کیروش باشد و آن جاه طلبی
این مرد موزانبیکی است! کیروش همواره از اضافه شدن ۱۱ لژیونر بعد از حضور
خود در ایران که به سال ۲۰۱۲ برمی گردد اشاره داشته و به آن افتخار کرده
است!حال آنکه خود بهتر از همه می داند در لژیونر شدن هیچکدام نقش نداشته و
به عبارتی دعوت از بازیکنانی که پیش از دعوت به تیم ملی ، خودشان لژیونر
بوده اند هرگز به معنای لژیونر کردن و ترانسفر بازیکن از تیم ملی یعنی
آنچیزی که در ادوار گذشته برای امثال مهدوی کیا و دایی و علی کریمی و دیگر
بازیکنان تیم ملی تحت هدایت سرمربیانی چون برانکو و بالاخص مایلی کهن و
جانشینش جلال طالبی روی داد، نیست. به بیان دیگر کیروش که جای این نقش و
افتخار آن را در ویترین افتخارات خود با تیم ملی ایران خالی می بیند، بشدت
عزم آن را دارد تا با پیوند دادن شاگردانش به باشگاه های خارجی این ضعف
کارنامه خود را کمرنگ کرده و آن را به نام خود تمام کند. شاید درخواست این
مرد مغرور از الکساندر نوری پشت میکروفن ۹۰ برای انتخاب حداقل دو بازیکن از
تیم ملی در شبی که شاگردان برانکو بعنوان تنها بازیکنان غیر لژیونر تیم
ملی مقابل ازبکستان عالی بودند! برای بازی در تیم وردربرمن ناشی از همین
موضوع باشد. هرچند شاید عدم توفیق او در این زمینه به بازی دفاعی، اقتصادی و
نه چندان زیبای تیم ملی برمی گردد تا جایی که می توان گفت سروش و طارمی و
کاوه و حتی رامین رضاییان بواسطه بازی در تیم های باشگاهی خود مورد توجه
اروپایی ها و قطری ها قرارگرفته اند نه تعلیمات کیروش