امیر حاج رضایی:ماشین جنگی پرسپولیس را در تهران از کار انداختند /چاقوها در همین پایتخت تیز شد!

امیر حاج رضایی:ماشین جنگی پرسپولیس را در تهران از کار انداختند /چاقوها در همین پایتخت تیز شد!

پرسپولیس را شیرِ بی‌یال و دُم و اشکم نمودند. یک تیم شجاع، جنگنده و مبارز را به تیمی قابل ترحم تبدیل کردیم.

پیروزی دیلی؛«بخشی از پریشانی تو ناشی از یک خشم مدفون‌شده است. چیزی در تو هست، نوعی ترس و کم‌رویی که اجازه ابراز خشم‌ات را نمی‌دهد، به جای آن به فروتنی‌ات می‌نازی. نوعی پاکدامنی اجباری برای خود پدید آورده‌ای، احساسات را در عمق مدفون می‌کنی و چون دیگر خشمی را تجربه نمی‌کنی، تصور می‌کنی یک قدیسی.  فروخوردن خشم، انسانها را بیمار می‌کند.» این بخشی از نوشته رمان «وقتی نیچه گریست» اثر «اروین د. یالوم» روان‌پزشک هستی‌گرا (اگزیستانسیالیست)، استاد بازنشسته روان‌پزشکی در دانشکاه استنفورد است که آمیزه‌ای است از واقعیت و خیال.

آن خشم مدفون‌شده و آن احساسات خفته در عمق وجودم، فروتنی را پس زد و به دنبال آن واقعیتی آشکار گردید که دیگر خیال و اوهام نبود. به هنگام تماشای بازی پرسپولیس ـ الهلال، نمی‌توانستم خشم خود را فروبدهم و در آن نوددقیقه لعنتی، بارها این خشم را تجربه کردم. پرسپولیس در ابوظبی متلاشی نشد، آنها قربانی مسائلی شدند که خود در آن هیچ نقشی نداشتند؛ حادثه سفارت، میزبانی را از آنها گرفت و در جدال با تیم‌های عربی پای به کندوی آنها نهادند و فشارهای زیادی را متحمل شدند. علی‌رغم همه این نابسامانی‌ها، با درایت سرمربی و از جان مایه‌گذاشتن بازیکنان، تا نیمه‌نهایی خود را بالا کشیدند اما غافل از آنکه سونامی دیگری در راه است؛ دور زدن قانون از سوی باشگاه که فکر کرد می‌تواند فیفا را هم مانند افکار عمومی با قانون‌شکنی پشت سر بگذارد، همراه با فریب‌کاری بازیکن نام‌دارشان و به دنبال آن محرومیت‌های سنگین فیفا، برانکو را خلع سلاح کرد. او همچون دن‌کیشوت با شمشیری چوبین به جنگ آسیاب‌های بادی رفت تا حریف تا دندان مسلح آنها، به یک پیروزی آسان و تمام‌کننده برسد.

برانکو برخلاف مدیران باشگاه که گرفتار اوهام خود بودند، یک شخصیت واقع‌گرا است. اگر «آلونسو کیخانو» قهرمان رمان «سروانتس» که بعدها خود را «دن‌کیشوت» نامید یک شوالیه متوهم بود، برانکو با واقعیت‌های فوتبال آشنایی کامل داشت. او در کنفرانس بعد از پایان مسابقه گفت:« چه بگویم! باید به حوادث فوتبالی دل ببندم و خوش‌بین باشم»

ماشین جنگی پرسپولیس را در تهران از کار انداختند و چاقوها در همین پایتخت تیز شد. نمی‌خواهم بگویم که اگر آن دو اتفاق نابودکننده علیه پرسپولیس رخ نمی‌داد، آنها مسابقه را می‌بردند، چون ذات فوتبال چیزی است که همه را غافل‌گیر می‌کند و به دفعات از بهترین کارشناسان جهان پیشی گرفته است. اما پرسپولیس را شیرِ بی‌یال و دُم و اشکم نمودند. یک تیم شجاع، جنگنده و مبارز را به تیمی قابل ترحم تبدیل کردیم.

نگاه کنید برانکو چگونه به مقابله با همتای اروگوئه‌ای خود رامون دیاز رفت. رامون دیازی که پس از هر گل، به آغوش مرد عربی که روی نیمکت نشسته بود، پناه می‌برد. برانکو با سه محروم کلیدی یعنی طارمی، کامیابی‌نیا، انصاری و یک حسینی مصدوم و ناآماده مواجه بود و در غیاب آنها، ترکیبش در خط دفاعی کاملا دگرگون شد و این خط دفاعی بی‌سازمان و متزلزل بود که با هر حمله حریف دچار فروپاشی می‌شد.

فاصله میان خطوط سه‌گانه این تیم، کانال‌های طولی که به یک آزادراه شبیه بود، شب آرامی را برای الهلال فراهم ساخت. مدیریت فوتبال پرسپولیس با تکیه بر موفقیت‌های تیمش که ناشی از کاردانی یک مربی ارزنده است، خود را پنهان نموده، همانطوری که فدراسیونی‎ها پشت سر کی‌روش پنهان شده‌اند و در ماه عسلی طولانی به سر می‌برند.

پرسپولیس به مسلخی رفت که برای قربانی‌کردنش، چاقوهای لازم در تهران آماده شده بود، معجزه‌ای در کار نیست، ما حذف شدیم. مسقط به فرجام تلخ یک تیم دوست‌داشتنی رأی می‌دهد.

« برای کسی که می‌فهمد هیچ توضیحی لازم نیست، برای کسی که نمی‌فهمد هر توضیحی اضافه است»

«آنان که می‌فهمند عذاب می‌کشند و آنان که نمی‌فهمند عذاب می‌دهند»

«مهم نیست چه مدرکی دارید، مهم این است چه درکی دارید»

سطور فوق نوشته متفکری به نام علی شریعتی است، شاید تلنگری باشد برای کسانی که از بخت بد ما بر اریکه مدیریت تکیه داده‌اند.

می‌گویند در مثل، مناقشه نیست. بگذارید قیاس مع‌الفارق داشته باشیم؛ شما آن نهنگی را که در پهنه اقیانوس شناور بود به داخل آکواریوم فرستادید. شکست پرسپولیس، تلخ بود اما شکست‌های تلخ‌تر هم در فوتبال رخ می‌دهد، ولی آنچه شامگاه سه‌شنبه ما را زهرآگین کرد، شرنگ تلخی بود که ناکارآمدی مدیران فوتبال به کام ما سرازیر کرده بود.

دکتر رامین جهانبگلو در کتاب «موج چهارم» در مورد مسئولیت چنین می‌نویسد:« مسئولیت یعنی اینکه من اجازه بیایم از دیگری پرسش کنم و دیگری از من پرسش کند. در زبان انگلیسی دو واژه نزدیک به هم هست؛ Response به معنای پاسخ و Responsibility به معنای مسئولیت که اینها از یک ریشه‌اند، پس گفتگو مستلزم خشونت‌پرهیزی است. چون در خشونت، تربیت دیگری را به رسمیت نمی‎شناسیم و بهمین دلیل او را از بین می‎بریم یا درباره‌اش خشونت اعمال می‌کنیم. تک‌گویی و تک‌پنداری جای گفتگو را می‌گیرد. تاریکی،تاریکی را نمی‌تواند از بین ببرد. فقط روشنایی می‌تواند به تاریکی پایان دهد.» بار دیگر به «اروین د. یالوم» برمی‌گردیم، او می‌گوید: «در همین لحظه که من در حال نوشتنم، در گوشه دیگری از جهان، انسان‌های زیادی گرسنه‌اند. اگر ژان پل سارتر بود می‌گفت من در برابر گرسنگی مسئولم. البته من اعتراض می‌کردم. من نمی‌دانم آنجا چه خبر است و برای تغییر وضع اسفناک موجود، کار چندانی از دستم برنمی‌آید ولی سارتر می‌گفت این منم که انتخاب کرده‌ام بی‌خبر بمانم و به جای آنکه خود را درگیر این وضع اسف‌بار کنم و در این لحظه خاص فقط بنویسم می‌توانستم فراخوانی بدهم و اعانه جمع کنم یا از طریق ارتباطاتی که در اصحاب رسانه دارم، توجه همگان را به وضع موجود جلب کنم ولی انتخاب کردم که آن را نادیده بگیرم. من در برابر آنچه می‌کنم و آنچه انتخاب می‌کنم که نادیده بگیرم، مسئولم.»

اینجا و در فوتبال ما، مسئولیتشان، انتخابِ نادیده‌گرفتن است. نه منافع ملی و نه جامعه فوتبال، نه میلیون‌ها هوادار فوتبال که مجبورند تاوان دیگری را بدهند. هر مدیری که در این فوتبال بر مسند می‌نشیند، برایش یک پیشوند «دکتر» یا « مهندس» انتخاب می‎کنند تا جامعه را مرعوب کنند. گیرم که مدارک«اصل» باشند، با حرف شریعتی چه کنیم؛ «مدرک» یا «درک»!

بی‌مسئولیتی و باری‌به‌هرجهت بودن، درد بزرگی است. چالش مدیریتی یکی از مهلک‌ترین خطراتی است که فوتبال ما را تهدید می‌کند. پیشنهاد می‌کنم فرهنگستان فوتبال در صورتی که شرایطش فراهم باشد، با این مدیران به گفتگو بنشیند، قطعا آنها حرف برای گفتن دارند ولو حرف‌هایی از جنس توجیه.

به نطر من که فرهنگستان فوتبال، هدفش باز کردن چشمان جامعه فوتبال است و نه کور کردن آنها و این نگرش در نوشته‌های آن کاملا متجلی است. متأسفانه یک تیکی‌تاکای مدیریتی در جریان است که ضربات جدی به فوتبال ما وارد کرده. آن از استقلال، این از پرسپولیس. آن از نفت و این از تراکتورسازی.

هرچقدر تیکی‌تاکای بارسلونا در زمان گواردیولا، همچون یک موسیقی ناب، ما را سرمست می‌کرد، این تیکی‌تاکای پشت صحنه فوتبال ما، مشمئزکننده و مخرب است.

مطلب را با نقل قولی از لوئیس سزار منوتی، سرمربی تیم ملی آرژانتین در جام جهانی ۱۹۷۸ که قهرمان جهان شدند به پایان می‌برم: «یک تیم بیش از هرچیز، یک ایده است» و من اضافه می‌کنم، در اینجا، « یک تیم بیش از هرچیزی، یک کاسبی است»


امیر حاج‌رضایی
مفسر و تحلیل‌گر فوتبال

حاج رضایی

پرسپولیس

دکتر نصیر :
۱۴ مهر ۹۶
منظور حاج رضایی خیلی روشنه! همان کسانی که شایعه دوپینگی بودن سید جلال رو برای ضربه زدن به پرسپولیس مطرح کردن زیره اسپور رو بعد از چند ماه برای شکایت از پرسپولیس تحریک کرده بودن!
علیرضا :
۱۴ مهر ۹۶
با سلام
اقای حاج رضایی گیرم که تحلیل رویاگونه جنابعالی درست. شما که از نوشته ها و نقل قولها استفاده میکنید چرا این را نمی گویید که از ماست که برماست.
این باخت یک مقصر داشت آنهم سرمربی بود. اقای برانکو . چرا ؟ دلیلش را میگویم: وقتی در 3- 4 بازی دروازه بان اصلی اش از حالت همیشگی دور شده و فقط نگاهش به دوربین و مصاحبه میشود چرا از دروازه بان ذخیره اش استفاده نکرد؟ 
وقتی شناخت کامل از تیم الهلال داشت چرا دفاعش را آماده چنین بازی نکرد؟ اقای محرمی چرا سرخود هر توپی گیرش میامد میخواست دریبل کند و پیش بتازد؟ چرا حتی یکبار هم موفق نشد ؟ ما به خودمان باختیم . ما به غرور کاذب باختیم. واقعیت متاسفانه در بازیکنان بود . شما به عنوان یک کارشناس فوتبال و با این همه تجربه  آیا یک تیم بخواهد دفاع کند و یک امتیاز بگیرد چه کارهایی میکند ؟ پرسپولیس چکار کرد ؟ 
علیرضا :
۱۴ مهر ۹۶
با سلام
اقای حاج رضایی گیرم که تحلیل رویاگونه جنابعالی درست. شما که از نوشته ها و نقل قولها استفاده میکنید چرا این را نمی گویید که از ماست که برماست.
این باخت یک مقصر داشت آنهم سرمربی بود. اقای برانکو . چرا ؟ دلیلش را میگویم: وقتی در 3- 4 بازی دروازه بان اصلی اش از حالت همیشگی دور شده و فقط نگاهش به دوربین و مصاحبه میشود چرا از دروازه بان ذخیره اش استفاده نکرد؟ 
وقتی شناخت کامل از تیم الهلال داشت چرا دفاعش را آماده چنین بازی نکرد؟ اقای محرمی چرا سرخود هر توپی گیرش میامد میخواست دریبل کند و پیش بتازد؟ چرا حتی یکبار هم موفق نشد ؟ ما به خودمان باختیم . ما به غرور کاذب باختیم. واقعیت متاسفانه در بازیکنان بود . شما به عنوان یک کارشناس فوتبال و با این همه تجربه  آیا یک تیم بخواهد دفاع کند و یک امتیاز بگیرد چه کارهایی میکند ؟ پرسپولیس چکار کرد ؟ 
سعید :
۱۱ مهر ۹۶
سلام. از آقای حاج رضایی عزیر و بزرگوار ممنونم و میدونم که در نوشتن کلمه به کلمه این متن آهنین بظاهر موزون بغض کرده و با درد فراوان بغضش رو خورده.
راستش سالهاست که از طرفداری رنگ ها کناره گرفتم .و فقط طالب بازی و زمین و تصویر زیبا از فوتبال باشگاهی ایران شدم. اما وقتی کار به باشگاههای اسیایی و بازیهای بین المللی میکشه دیگه نمی تونم بی تفاوت باشم. گفتن و شکایت و گله و ... فکر کنم میشه تکرار مکررات. اما یه پیشنهاد دارم. اگه قراره یه عده مدیریت کنن به نفع باشگاههای کشورهای دیگه (حالا چه مالی و چه مسابقه ای) چرا از جیب دولت و مردم و از دسترنج و حق ملت؟ آقا اینارو خصوصی کنین و به حال خودشون بذارین . بذارین مدیریت کنن. بذارین از جیب خودشون مدیریت کنن. اصلا ببینیم اگه خصوصی بشه باشگاه ظرفیت بالای مدیریتی اینارو تحمل می کنه؟
Reza Ganji :
۱۱ مهر ۹۶
باسلام     خدمت دل شکستگان ارتش سرخ                                                     از قدیم بزرگان فرمودند: هیچ وقت ماه زیر ابر نمی مونه ای ارتش سرخم. بسی ناملایمات  کشیدی در دوران حضورت از خودی وبی خودی زخم خوردی ولی باز بمانند سرو قد راست نمودی وروسیاهیش موند واسه
یه عده معجیزگووپاچه خور... ای پرسپولیسم تاابد جاودانی تاابد........      
ای هوادار. ایکه شادیت با پرسپولیس گره خورده ورنجت باکج رفتاریهای یه عده (........)معلومالحال

       حمایت ازما  تحمل وبردباری ازتو     

دورود بر مربی غریبه واز خودی عزیزتر   خدا نگهدارتان
علیرضا هادیان :
۱۱ مهر ۹۶
فرازهای اصلی این نوشتار همین است؟
- ماشین جنگی پرسپولیس را در تهران از کار انداختند /چاقوها در همین پایتخت تیز شد! 
- دور زدن قانون از سوی باشگاه که فکر کرد می‌تواند فیفا را هم مانند افکار عمومی با قانون‌شکنی پشت سر بگذارد، همراه با فریب‌کاری بازیکن نام‌دارشان و به دنبال آن محرومیت‌های سنگین فیفا، برانکو را خلع سلاح کرد. 

- مدیریت فوتبال پرسپولیس با تکیه بر موفقیت‌های تیمش که ناشی از کاردانی یک مربی ارزنده است، خود را پنهان نموده، همانطوری که فدراسیونی‎ها پشت سر کی‌روش پنهان شده‌اند و در ماه عسلی طولانی به سر می‌برند.

- پرسپولیس به مسلخی رفت که برای قربانی‌کردنش، چاقوهای لازم در تهران آماده شده بود، معجزه‌ای در کار نیست، ما حذف شدیم. مسقط به فرجام تلخ یک تیم دوست‌داشتنی رأی می‌دهد. 

- دکتر رامین جهانبگلو در کتاب «موج چهارم» در مورد مسئولیت چنین می‌نویسد:« مسئولیت یعنی اینکه من اجازه بیایم از دیگری پرسش کنم و دیگری از من پرسش کند. در زبان انگلیسی دو واژه نزدیک به هم هست؛ Response به معنای پاسخ و Responsibility به معنای مسئولیت که اینها از یک ریشه‌اند، پس گفتگو مستلزم خشونت‌پرهیزی است. 

- اینجا و در فوتبال ما، مسئولیتشان، انتخابِ نادیده‌گرفتن است. نه منافع ملی و نه جامعه فوتبال، نه میلیون‌ها هوادار فوتبال که مجبورند تاوان دیگری را بدهند. هر مدیری که در این فوتبال بر مسند می‌نشیند، برایش یک پیشوند «دکتر» یا « مهندس» انتخاب می‎کنند تا جامعه را مرعوب کنند. گیرم که مدارک«اصل» باشند، با حرف شریعتی چه کنیم؛ «مدرک» یا «درک»! و ... 

آقای امیر حاج رضایی گرامی ، کتابها در نقد نوشته تان می توان مطلب نگاشت درست مانند نظریه و تشبیه سخیف تان با عنوان پوتین مدودوف در رابطه با انتخاب تاج به جای کفاشیان در برنامه زنده شبکه خبر! ولی به چند جمله بسنده کنیم. 

اول : خوشحال می شوم تمام افرادی چون جنابعالی و از جنس جنابعالی ابتدائا پیش از نقدهای خوش ترکیب بزک دوزک شده ولی بد ریشه ای چون این نقد ، بگویید بر اساس کدام صلاحیت و اطلاعات حقوقی از دور زده شدن قانون توسط مدیریت پرسپولیس و قانون شکنی سخن می گویید. گاهی به اعتماد به نفس بالای اشخاصی همانند شما رشک می برم. آنچنان که همان گاهی فکر می کنم وقتی افراد جامعه به چنین درک بالایی از حقوق و امارات رسیده اند ، چرا درب دانشکده های حقوق را گل و گچ نمی گیرند و قاضی ها و وکلا را مرخص نمی کنند تا بروند فوتبال بازی کنند و حداقل سلامت جسم شان را از دست ندهند مانند سلامت روح و روانشان را که مدتهاست با این پا در کفش کردن های فوتبالی ها از دست رفته دارند! البته پای ما در کفش فوتبال شما جا می شود فوقش دروازه را کج می بینیم توپ سیاه و سفیدمان خیلی برود ، به فضای شت دروازه می رود. ولی پای شما در کفش سیندرلا!؟ که کج دیدن شما توپ قیاس و قضاوت را به کره مریخ می فرستد که هیچ توپ جمع کنی توان بازگرداندنش را ندارد یا توپ را به حیاط همسایه می اندازد که مرغ همسایه غاز هم که باشد ، پرریزان می شود. 

اشتباه نشود! همیشه مشتری پر و پاقرص نقدهای شما در زمینه فوتبال بعنوان کارشناس فوتبال و مفسر فوتبالی بوده ام و هستم نه بعنوان کارشناس مدیریت یا حقوق که نیستید. حتی اگر نقد فوتبالی تان مصداق ادب از که آموختی از بی ادبان باشد هم به جان خریدارم! شرمنده ام ولی در مثل مناقشه نیست و من بیشتر شرمنده ام از اینکه باید بگویم بعضی وقتها مجبورم برخی نقدها را وارونه بخوانم یا معکوس عمل کنم تا بجای مثلا واژه نامربوط کسیر ، ریسک را گزینش کنم که مدیریت هایی چون مدیر کنونی پرسپولیس که من به نوبه خود بر مماشات کردنش با برخی افراد نقد و ایراد دارم ، با جان و دل آن را پذیرفته است. اتفاقا من هم معتقد به پرسش گری هستم و طاهری در پرسپولیس هم باید پرسش گر باشند که آقای مجری معروف یا آقای امیر حاج رضایی با کدام مدرک و مستندات و با کدام اطلاعات مدیریتی و حقوقی و کدام اشراف به پرونده ، اتهام میزنید کرور کرور؟ اتفاقا معنای دیگر response عکس العمل و واکنش هم هست و کاش باشگاه واکنش قضایی به برخی افراد و سخنانشان یکبار برای همیشه نشان می داد. به Responsibility اعتقاد دارید! شما هم پاسخ دهید لطفا تا دیگران بیاموزند که رطب خورده را منع رطب نشاید. 

از فریب کاری بازیکن پرسپولیس فرمودید! اگر منظورتان فریب دادن داور بازی در مستطیل سبز توسط آن بازیکن است ، نظرتان محترم چون در حیطه اطلاعات غنی ورزشی تان بعنوان کارشناس و مفسر فوتبال است هرچند تیم آنالیز نود هم ثابت کرد مهدی مدافع حریف را وادار به خطا کردن روی خود می کند نه آنکه شبیه سازی کند! ولی همان أیتم باعث شد پنالتی صحیح ما در آسیا بسوزد! و بسیاری پنالتی های دیگر در لیگ داخلی. بگیم غریبه پرستی که به حاشیه قبای دوستان بر می خورد. بگیم هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد ، میگویید وا مصیبتا که سانسور بیداد میکند! بگوییم خودزنی که می گویند تند است. بگذریم ولی استفاده از این واژه فریبکار در حق آقای گل دو فصل اخیر ایران بار حقوقی سنگینی دارد که خدا کند روزی که پرده فرو افتد من حقیر عذرخواه شما باشم نه شما شرمنده این بازیکن. 

بلی ، دقیقا چاقوها در تهران تیز شد و سر پرسپولیس را در امارات برید ولی دوسال است این چاقوها تیز شده ولی پوست ما پرسپولیسی ها پیش تر که فقط ضربه زدن ها از داخل و توسط حامیان چشم آبی ها بود! خش افتاد ولی نبرید. اما وقتی فیفا و ای اف سی و نمایندگان مانکن وار! فدراسیون در این دو نهاد به همراه ریزه اسپور کشوری که زمانی شهروندانش با گرفتن ۱۰ تومانی ۱۰ پشتک وارو میمون وار برایت می زدند و عربهای وهابی داعش مسلک و امارات دارای لیگ جعلی و نود خودمان دست بدست هم دادند تا پرسپولیس را کنند ویران ، هنر کردیم ۴ تا خوردیم و بیشتر نزدند. اتفاقا الهلال از نظر من اصلا تیم نیست که اگر بود با این همه دست دادن دوست و دشمنان به آنان ، مثل العین که تیم مکتب مورد علاقه تان را ۶ تایی کرد ، الهلال باید با این روحیه تخریب شده پرسپولیس خلع سلاح شده ، ۶۰ تا گل به پرسپولیس می زد. اتفاقا به همین علت ما خود را بازنده برگشت نمی دانیم و برعکس شما ، خود را حذف شده نمی دانیم چرا که بر اساس سخن بزرگان ترس را برادر مرگ و نا امید را مرده می پنداریم. 

سخن بسیار است ولی سخن آخر امیرخان عزیز! در بحث اختلاف کیروش برانکو ، اعتقاد به اشتباه برانکو داشتید! چه چیز تغییر کرده که برانکو امروز عزیز شده !؟ 

با احترام ویژه به شما و هم اندیشان شما 

صبا :
۱۰ مهر ۹۶
دلم داره می ترکه.توان نوشتن وگلایه کردن ندارم.یه هفته شایدم کمی بیشتره تا اسم پرسپولیس و الهلال میاد اشک جاری میشه.چیه پرسپولیسه یکی به من بگه این دوست داشتن که همش رنج و عذابه چیه چه جوری دل بکنم.ارامش رفته .اعصابم بهم ریخته.ترس از هل دادن پرسپولیس به دوران قبل برانکو واون همه تحقیر داره جونم می گیره .تورو خدا نذاری باز پرسپولیسم قربانی تصمیمات و اشتباهات اقایون مقام بدست بشه نگذارید مثل گرگ باز بیفتن به جونش وبرای خوشحالی تیم های اصفهانی واستقلال تکه پاره ش کنن.
بذارن درد من هوادار همین نرفتن فینال باشه بیشترش نکنن.دل خوشی من همین پرسپولیسه.جای تمام نداشته هامو پرکرده.سختی و بد تا کردن ای دنیا و زندگی با پرسپولیس برام تحمل شدنی شده خدا تحمل درد مجدد ندارم.کم اوردم.
خدا تو که تو زندگی روت رو ازم برگردوندی گفتم چشم باشه اشکال نداره تحمل می کنم دیگه اینو ازم نخواه.حداقل مراقب پرسپولیسم باش.
اصلا چرا گذاشتی دوسش داشته باشم نکنه اینم یکی دیگه از عذابا و درد هاییه که به جرم گناهی که نمی دونم چیه و از روز اول همراهم کردی هستش؟
خدا تورو خدا تحمل من همین قده دیگه بسه.بریدم
ده روزه هر لحظه ام عذاب و اشکه.حداقل کمک کن حذف شده سربلند باشیم تحقیرمون نکن.اگه دلی شکونده شد بابت ناکامی استقلال توببخش. گناه یه عده بی جنبه رو چرا از ما می گیری؟
خدا دیگه کی فرصت جبران پیش میاد  اصلا دیگه کی پرسپولیس یه مربی و بازیکن خوب گیرش میاد؟دیگه رویای فینال اسیا اینقدر نزدیکه؟این قهرمانی لیگ نیست که نه سال گذاشتی بازیچه حسادت و دخل وتصرف ادمای دنیا بشه این با وعده سالهای بعدقابل تحمل نیست.اصلا شدنی نیست.چرا بردیمون لب چشمه و رها مون کردی تا تشنه برگردیم؟نگذار توسط ادمایی که قدرت وپول و رسانه و.....دارن بیشتر ازاین تحقیر بشیم.
اگه امثال من وما باعث عذاب پرسپولیسه باشه می کشیم کنار و هرچند سخت دل می کنیم فقط تو قول بده هوای پرسپولیس داشته باشی.خدایا مراقب پرسپولیس    باش.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی