اختصاصی پیروزی دیلی، کارلوس کیروش اخیرا در مصاحبه ای گفته است لیگ ایران بیش از اندازه تعطیلی دارد و خارج از استانداردهای جهانی است. او لیگ ایران را به فوتبال 60 سال پیش اروپا تشبیه کرده است. سرمربی پرتغالی تیم ملی در حالی چنین ادعایی را مطرح کرده و فوتبال ایران را زیر سوال می برد که خود عامل اصلی تعطیلات فرسایشی لیگ برتر در سالیان اخیر بوده است. مسئله ای که بارها مربیان لیگ برتری بر سر آن با کیروش دچار اختلاف شده و شاهد تنش و جنجال بین طرفین بوده ایم. تنها کافی است یکی از مربیان باشگاهی با برنامه های تیم ملی مخالفت نشان دهند آنگاه ست که شاهد بیانیه های بلند بالای سرمربی تیم ملی علیه وی باشیم.

از زمانی که کی روش هدایت تیم ملی فوتبال ایران را بر عهده گرفته است، شاهد تعطیلی پیاپی مسابقات لیگ برتر به بهانه اردوهای تیم ملی بوده ایم. سرمربی پرتغالی حتی قبل از بازی های دوستانه هم ملی پوشان را چند هفته زودتر به اردو برده است.به جرات می توان در هیچ دوره ای فوتبال ما به اندازه زمانی که کیروش در راس تیم ملی اردوهای تدارکاتی نداشته است و مسابقات تعطیل نشده است. اتفاقی که آنقدر تکرار شده است که  بعضا حتی صدای اعتراض حامیان کیروش را هم در آورده است. اما سرمربی تیم ملی بی توجه به انتقادات به کار خود ادامه داده و حتی شده با تهدید و بیانیه علیه سرمربیان لیگ برتری خواسته هایش را به انجام رسانده است.

 او فوتبال ایران را 60 سال عقبتر از فوتبال روز دنیا می داند، اما نمی گوید که خود در عقب ماندگی این فوتبال چقدر نقش داشته است.به راستی آیا در فوتبال اروپا هم تیم های باشگاهی مجبور هستند به دلیل تعطیلی پی در پی مسابقات در طول فصل ،چندین بار بدنسازی انجام دهند؟ آیا در اروپا هم ملی پوشان تیمها را 48 ساعت قبل از مسابقه در اختیار آنها قرار می دهند؟  

در 11 هفته ای که از لیگ سپری شده، تاکنون دو بار پرسپولیس را مجبور کرده اند که 48 ساعت بعد از بازی تیم ملی به میدان برود و برانکو هم به دلیل خستگی ملی پوشان خود در هر دو مسابقه به ناچار قید استفاده از آنها را زده و با ذخیره هایش مقابل گسترش فولاد و استقلال خوزستان بازی کرد. این در شرایطی اتفاق افتاد که پرسپولیس چند روز بعد در لیگ قهرمانان آسیا برابر نمایندگان عربستان بازی کرد و فدراسیون فوتبال بدون در نظر گرفتن شرایط حساس پرسپولیس با برنامه های کی روش موافقت کرد.  عجیب اینکه آنها در حالی که می توانستند دیدار با روسیه را در روز دوشنبه که در تقویم فیفا وجود داشت برگزار کنند، این بازی را روز سه شنبه یعنی دو روز قبل از دیدار پرسپولیس و استقلال خوزستان برگزار کردند تا پرسپولیس به دلیل در پیش بودن بازی آسیایی خود یک روز زودتر از سایر تیمها به میدان برود و عملا نتواند از ملی پوشانش بهره ببرد.

در واقع مسئله اصلی همین حمایت های کورکورانه فدراسیون از سرمربی تیم ملی است که همیشه بدون در نظر گرفتن شرایط لیگ و تیمها تن به خواسته های بعضا عجیب و نابه جای کی روش داده و در همه این سالها پرسپولیس بیشتر از هر تیمی از برنامه های کیروش لطمه دیده است و حتی سال گذشته این برنامه ریزی باعث از دست رفتن یک جام برای سرخپوشان شد. 

با این وجود کیروش چیزی هم به فوتبال ما طلبکار است و در کمال تعجب از تعطیل های لیگ ابراز نارضایتی دارد.وقفه هایی که خود هربار با برنامه هایش  ایجاد می کند و همواره هم سعی کرده در مقابل درخواستهای منطقی مربیان لیگ برتری به کم شدن این تعطیلی ها بایستد و با جنگ و تهدید و بیانیه برنامه های خود را عملی کند.

 کیروش با این صحبتها بار دیگر نشان داد که هیچ ارزشی برای لیگ فوتبالمان قائل نیست. او همیشه کمترین توجه را به بازیکنان لیگ برتری داشته و بیشترین دعوت شده های تیم ملی را لزیونرها و بازیکنان دورگه تشکیل داده اند. در سال های گذشته بسیاری از بازیکنان مستعد و آماده لیگ قربانی کج سلیقگی کی روش شده اند و  این باعث شده که بازیکنان لیگ برتری برای اینکه جایی در تیم ملی داشته باشند به هر قیمتی در خارج از کشور، حتی شده در لیگ های بی کیفیت عربی به فوتبال خود ادامه دهند، شاید که بدین وسیله مورد توجه کی روش قرار بگیرند. او به راحتی بازیکنی مانند سامان قدوسی را در تیم ملی می پذیرد اما بسیاری از ستاره های لیگ برتری که همردیف و یا شاید حتی بهتر از این بازیکنان باشند نادیده می گیرد.

کی روش حتی زمانی که تصمیم می گیرد از لیگ بازیکنی را دعوت می کند، خیلی توجهی به وضعیت آمادگی بازیکنان ندارد و براساس شناخت و ذهنیت قبلی آنها را گزینش می کند که انتخاب غفوری، چشمی و کنعانی زادگان ناآماده نمونه ای از آن می توان باشد.

به راستی چگونه می شود که یک مربی بازیکنی که ضعیف ترین عملکرد را بین همه مدافعان لیگ در هفته های اخیر داشته در ترکیب تیم مورد استفاده قرار می دهد. آن هم بازیکنی را که ذاتا پست تخصصی او جایی دیگر است.اگر در استقلال از چشمی به عنوان مدافع آخر استفاده می شود نمی توان خیلی به مربیان این تیم خرده گرفت چون آنها در نبود پژمان منتظری مصدوم گزینه ای غیر از این ندارند اما استفاده از یک بازیکن غیرتخصصی در پست دفاع میانی از جانب سرمربی تیم ملی که گزینه های زیادی را در لیگ برای استفاده در این پست مقابل خود می بیند عجیب و سوال برانگیز است. نیمکت نشین کردن مدافع آماده و باتجربه ای مانند جلال حسینی و خط زدن نام محمد انصاری آن هم در شرایطی که او در چند بازی از مقدماتی جام جهانی نمایش بسیار خوبی را در ترکیب تیم ملی داشت و بازی دادن به چشمی هیچ توجیه فنی ندارد و همانگونه که شاهد آن بودیم نتیجه چنین انتخابی می شود پنالتی دادن دوباره چشمی و گل خوردن از پانامایی که با تیم دوم خود نیز مقابل تیم ملی کشورمان بازی می کرد!

شیوا دورانگر