این هم ثمره سالها انتظاری برای تولد عقابی دیگر/امیری که از او پادشاهی می‌خواستیم

این هم ثمره سالها انتظاری برای تولد عقابی دیگر/امیری که از او پادشاهی می‌خواستیم

خبر کوتاه بود و بدون توضیح اضافه؛ کارلوس کیروش دروازه‌بان ماریتیموی پرتغال را هم برای دو دیدار دوستانه پیش رو به اردو دعوت کرده است.

به گزارش پیروزی‌دیلی، امیر پیش از آنکه در فوتبال ایران صاحب نام و عنوانی باشد، پسر عقاب آسیاست. هنوز هم زیر سایه «عابدزاده بزرگ» نتوانسته عابدزاده دیگری باشد و همچنان نامش با نام پدر گره خورده است. گرچه حتما به این پدر-فرزندی می‌بالد، اما برای او که سال‌ها در فوتبال آمریکا و اروپا حضور داشته، این چندان خوشایند نیست که هنوز نام و عنوانی برای خود کسب نکرده و نتوانسته درخششی چون پدر در سنی مشابه روزگاری که او جام ملت‌های آسیا را با فتح جام قهرمانی تجربه کرد، داشته باشد.


امیری که از او پادشاهی می‌خواستیم

او را از روزی که متولد شد می‌شناسیم. امیری بود که از آینده‌اش پادشاهی درون دروازه تیم ملی و پرسپولیس را می‌خواستیم. یادم نیست که آن روزها عابدزاده گفته بود یا نه، که امیر روزی جایش را در تیم ملی می گیرد؛ که از آخرین باری که یک قهرمان بزرگ گفته بود رکوردهایش را پسرش می‌شکند، خاطره خوشی نداریم. 

گاهی با پدر در تمرینات پرسپولیس حاضر می‌شد، عابدزاده شوت می‌کرد و او می‌گرفت. بزرگتر که شد گفتند استعداد خوبی دارد اما هنوز از آن فاکتورهایی که عابدزاده را عابدزاده کرده‌ بود، بی‌بهره بود که در لیگ ایران نتوانست خودش را نشان دهد. اگر آن اتفاق تلخ و بیماری سخت گریبانگیر احمدرضا عابدزاده نمی‌شد، به حتم هم امروز جایگاه خودش در فوتبال ایران متفاوت با امروز بود و هم امیرش شرایط بهتری را تجربه می‌کرد.


سال‌ها در انتظار تولد عقابی دیگر

گرچه عابدزاده به تایید اکثریت اهالی فوتبال و فوتبال‌دوستان، با فاصله بسیار، محبوب‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال ماست و با وجودی که معجزه‌آسا به زندگی بازگشت و آنچه همه در مورد آینده بعد از فوتبال عابدزاده فکرش را می‌کردند و آرزویش را داشتند هیچ‌گاه محقق نشد و دیگر هم نخواهد شد، اما او همچنان در لیست بهترین‌های تاریخ فوتبال ما و از جمله پرافتخارترین قهرمانان ماست.

در همان سال ابتدایی دهه 80 بود که روزگار عابدزاده درون قفس توری تمام شد. او هم مثل دیگر ستاره‌های ورزشی ایران، بد بدرقه شد و سال‌ها درخشش و فداکاری‌اش به هیچ انگاشته شد، باید با گلری که حضورش نه تنها برای خط دفاعی‌اش، بلکه برای کادرفنی و همه آنهایی که دل در گروی تیم ملی و پرسپولیس داشتند، نقطه قوتی وصف‌ناشدنی بود، وداع می‌کردیم. در عین حال که امیدوار بودیم یکی بیاید که شبیه او باشد، اما می‌دانستیم که کسی برای فوتبال ما عابدزاده نمی‌شود.


تاریخی که او را تکرارناشدنی کرد

عابدزاده رفت و در ماه‌های پایانی همان سال، تمام اخبار ورزشی ایران را با خبر «سکته مغزی‌اش» تا مدت‌ها تحت‌الشعاع قرار داد.

وقتی عابدزاده رفت، در خوش‌بینانه‌ترین شکل ممکن و با خوش‌باوری به اینکه ستاره‌ها همیشه متولد می‌شوند و هیچ نسلی خالی از ستاره‌ها نخواهد بود، همه می‌دانستند که برای رسیدن به عابدزاده‌ای دیگر، یا لااقل گلری شبیه او که همه فاکتورهای بزرگ‌شدن و بزرگ ماندن را داشته باشد، سال‌ها زمان می‌برد.

برای آنهایی شک داشتند، 16 سال ‌زمان و مرور کارنامه گلرهایی که جای عابدزاده را در تیم ملی و لیگ برتر ایران گرفتند، کافی بود که ایمان بیاورند او تکرارناشدنی است. اینکه مجموعه‌ای از فاکتورهای فنی، جسارت، شجاعت، تعصب، جنگندگی و روحیه‌ای فوق‌العاده در گلری جمع شده باشد، همه و همه چیزهایی بود که از جانشین عابدزاده می‌خواستند و این نشدنی بود.


سال‌ها در انتظار امیریِ بی‌منت درون دروازه!

وقتی امیر بزرگ شد، دلمان می‌خواست دروازه پرسپولیس به او سپرده شود، می‌خواستیم با شماره یک شدن امیر در تیم ملی، خاطره بازی کنیم و اعتمادِ فوق‌العاده‌مان به دروازه‌ای که احمدرضا عابدزاده در آن حضور داشت، این‌بار با امیر تداعی شود. دوست داشتیم لبخندهای عجیب و روحیه‌ای که به تیم و هواداران منتقل می‌کرد را این‌بار از امیر عابدزاده بگیریم.

یکی که برای قرار گرفتن درون دروازه و گل نخوردن منت سر کسی نمی‌گذارد، یکی که دلِ خط دفاعی به وجودش قرص باشد. مدافع به پشت سرش نگاه کند و بگوید اگر توپی از من رد شد، عابدزاده‌ای هست که خیالم راحت باشد اشتباهم را جبران می‌کند. یکی که قدر پیراهنی که به تنش کرده را بداند و به آن تعصب داشته باشد. بداند هواداران میلیونی با چه عشق و درعین حال استرس و نگرانی‌ای بازی‌ها را دنبال می‌کنند.


در مکتب پرسپولیس پول حرف اول و آخر نیست

وحید قلیچ راست می‌گوید قبلا کسی برای پرسپولیس ناز نمی‌کرد. آنهایی که می‌آمدند با دل می‌آمدند.  دیده‌ایم که سرشان، زانوی‌شان و همه وجودشان را برای این تیم گذاشته‌اند. 

یک فصل نیمکت‌نشینی را تحمل می‌کردند و به همین راحتی‌ها کسی فیکس نمی‌شد. روال همیشه همین بود چون اینجا، جای بهترین‌هاست و این تیم باید بهترین باشد. چون میلیون‌ها هوادار چشم‌دوخته‌اند به ساق‌های این بازیکنان، به تعصب‌شان.

این چیزهایی که می‌گویند به کَت‌مان نمی‌رود، دست خودمان نیست، از مکتب پرسپولیس و شاهین چیزهای دیگری را شنیده‌ایم.

 می‌گویند پول در این فوتبال حرف اول را می‌زند اما ما روزگاری را دیده‌ایم که عابدزاده‌ای بود و هر کاری می‌کرد که دروازه‌اش بسته بماند. ما از روزگاری شنیده‌ایم که پول یک آپارتمان در بهترین جای تهران را از تیم رقیب نگرفته و به عشق پرسپولیس مجانی در این تیم مانده و بازی کرده اند. 


دروازه‌ای که با او بیمه می‌شد

این روزها همه دلخوش به کاپیتان سیدجلال حسینی و خط دفاعی‌ای که با حضور او مستحکم و نفوذناپذیر می‌شود، هستند،‌ اما روزگاری چشم بهترین مدافعان ایران به درون دروازه بود که عابدزاده‌ای هست که به این‌راحتی‌ها اجازه نمی‌دهد توپی وارد دروازه‌اش شود.

همه هنر او فقط این نبود، نسلی که نوجوانی و جوانی‌اش را با کلین‌شیت‌های عابدزاده گذراند، بیش از عملکرد فنی او، روحیه‌بالا و مدیریتش در زمین را می‌پسندید. مردی که در اوج فشار تیمی چون استرالیا، توپ را با یک دست می‌گرفت تا هم روحیه بازیکنان مدعی حریف را تضعیف کند و هم به تیمش بار دیگر این پیام را بدهد که شما می‌توانید.


به امیدِ شماره یک شدن

خبر دعوت از امیر عابدزاده، ما را برد به روزهایی که عقاب آسیا را درون دروازه داشتیم که خیال مان راحت بود از گل نخوردن. دوست داریم امیر بیاید، با اقتدار هم بیاید. او حالا از فشار روحی‌ای که سال‌ها به خاطر قرار گرفتن در زیر سایه پدر با آن مواجه بود، خارج شده، در ماریتیمو کلین‌شیت می‌کند و می‌درخشد. توپ‌های خوبی هم می‌گیرد که پدر، فیلم توپ گرفتن‌هایش را در اینستاگرامش به نمایش می‌گذارد. 

دوست داریم امیر، عابدزاده دیگری شود در فوتبال ما. آنقدر در پرتغال بدرخشد که شماره یک تیم ملی شود و متاسفیم که برخی پیشکسوتان، برخی رقبای سابق عابدزاده .و برخی دیگر عنوان می‌کنند امیر به خاطر نام پدرش دعوت شده. آیا به راستی کیروش هم اهل انتخاب بازیکن به خاطر نام پدر بازیکن است. آیا مارتیمو هم امیر را به خاطر نام پدرش انتخاب کرده؟! جوابی به این سوال آخر دارید؟ بفرمایید لطفا


مرضیه دارابی-خبرنگار پیروزی


امیر عابدزاده

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی