بازیکن قرضی؛ معاملهای سه سر سود
بدهیهای تلنبار شده، پروندههای مالی در فیفا، حکمهای کسر امتیاز و محرومیت از پنجرههای نقل و انتقالاتی نمونههایی از سوء مدیریت یا به عبارت دقیقتر، ناآگاهی مدیران باشگاهی ایران از قوانین فوتبال را نشان میدهد.
به گزارش پیروزی دیلی، در اینباره میتوان ساعتها به بحث پرداخت و به مصداقهای فراوانی اشاره کرد اما در این نوشته میخواهیم به یک قانون شناخته شده در فوتبال باشگاهی دنیا اشاره کنیم که کمک شایانی به باشگاهها برای بهبود وضعیت اقتصادی میکند. بخشی از اقتصاد فوتبال به خرید بازیکنان جوان و گمنام و سرمایهگذاری روی آنها برای انتقال به تیمهای دیگر برمیگردد. یعنی باشگاه روبین کازان سراغ سردار آزمون جوان میرود و او را با قراردادی بلندمدت به خدمت میگیرد. هدف آنها فارغ از بازی گرفتن از این بازیکن، پرورش و رشد او و به نمایش گذاشتن بازیکن در ویترین جهانی است.
باشگاه روبین کازان فصل پیش در همین راستا سردار آزمون را به روستوف «قرض» داد. آنها برای اینکار استدلالهای اقتصادی داشتند. نخست اینکه به سردار در روبین کازان کمتر فرصت بازی میرسید اما روستوف به مهاجمی با این خصوصیات نیاز داشت. در نتیجه بازیکنی که کازان سالها-از 17 سالگی- رویش سرمایهگذاری کرده بود، به روستوف قرض داده شد تا فرصت بازی بیشتری داشته باشد و در نتیجه بازیهای بیشتری در لیگ روسیه انجام دهد. دست برقضا آزمون در روستوف درخشید و این تیم به لیگ قهرمانان اروپا صعود کرد و این مهاجم ایرانی مقابل بایرن مونیخ و اتلتیکو مادرید به میدان فرستاده شد تا او با گلهای زیبایش به دو تیم مطرح اروپایی در رادار تیمهای بزرگی نظیر لیورپول، لاتزیو یا سلتیک گلاسکو قرار بگیرد. این یک انتقال دو سر برد برای باشگاه کازان بود. نخست اینکه بازیکن جوانش در بازیهای بزرگ اروپایی دیده شد و سوای بالا رفتن کیفیت فنیاش، در ویترین ستارهها قرار گرفت و قیمت بالایی پیدا کرد. نکته دوم، بحث دستمزد آزمون بود که باشگاه روستوف آن را میپرداخت و روبین کازان متحمل هزینه دستمزد این بازیکن نمیشد.
میخواهیم با این مثال آشنا، به موضوع انتقال قرضی بازیکنان در فوتبال ورود کنیم؛ مسالهای آشنا در فوتبال دنیا که در باشگاههای ایرانی هرگز اتفاق نمیافتد. بارها شاهد بودیم که باشگاههای ما از یک بازیکن ناراضی هستند یا سلیقه مربی با نحوه بازی یکنفر جور در نمیآید. هرایر مگویان نمونه بارز این اتفاق است. یا بازیکنان دیگری که هماکنون در استقلال هستند توسط سرمربی قبلی جذب شده و اکنون به کار شفر نمیآیند؛ در چنین شرایطی چاره چیست؟ باشگاه استقلال- یا هر باشگاه دیگری- با تعدادی بازیکن مواجه است که از کیفیت خوبی برخوردارند اما در این مقطع نظر سرمربی را جلب نکردهاند. کاری که باشگاههای ما در چنین مواقعی انجام میدهند، خروج نام بازیکن از فهرست تیم است و در نتیجه بازیکن مذکور براساس قرارداد خود به نهادهای بینالمللی شکایت میکند و حق و حقوق خود را تا ریال آخر وصول میکند.
اما راههای بهتری هم وجود دارد؛ انتقال قرضی به تیمهایی که به این تیپ بازیکنان نیاز دارند. کافی است میان باشگاهها توافقی صورت بگیرد و بازیکنی که در شرایط فعلی کارآیی ندارد به تیم دیگری قرض داده شود با این شرط که دستمزد او را باشگاه جدید برعهده بگیرد. مشابه کاری که در تمام دنیا رخ میدهد. در این حالت باشگاهها از پرداخت دستمزد به بازیکنان ناکارآمد فعلی رها میشوند و بازیکن هم میتواند به تیم جدیدی برود و خودی نشان بدهد و احیا شود.
همین چند سال پیش بود که باشگاه چلسی علیرغم در اختیار داشتن پتر چک، دروازهبان خودش یعنی کورتوآ را از اتلتیکو مادرید پس گرفت؛ چرا که این بازیکن در اتلتیکو درخشیده و به یکی از بهترین دروازهبانهای دنیا تبدیل شده بود. اکنون باشگاههای ایرانی هم میتوانند از این قانون مفید استفاده کنند و بازیکنانی که در حال حاضر به کار خود نمیآیند را به تیمی قرض بدهند که به او احتیاج دارد و حاضر به پرداخت دستمزد او نیز هست. حتی در مواردی برخی باشگاهها حاضر به پرداخت دستمزد بالاتر هم هستند. این اتفاق به نفع هر سه طرف است. هم باشگاه انتقال دهنده که دستمزد اضافه نمیدهد و بازیکنش را در معرض بازی کردن و دیده شدن قرار میدهد؛ هم بازیکن که میتواند در باشگاه جدید بدرخشد و از نیمکت نشینی و سکو رفتنهای مداوم خلاص شود و هم باشگاه جدید که نیازهای فنیاش را با به خدمت گرفتن بازیکن تازه برطرف میکند.
نمونههای بسیاری در فوتبال ایران بوده که باشگاهها وقتی به بازیکنی نیازمند نیستند، علی رغم داشتن قرارداد او را کنار میگذارند و بازیکن علاوه بر شکایت به فیفا- یا حتی کمیته انضباطی فدراسیون خودمان- به باشگاه جدید میرود و هم حقوق خود از باشگاه اولیه را با شکایت وصول میکند، هم در تیم جدید به بازی گرفته شده و دستمزدی تازه به جیب میزند که معاملهای به ضرر باشگاهها و تنها به سود بازیکنان است. اگر باشگاهها تعامل بهتری با هم داشته باشند و کارهای نقل و انتقالاتی خود را به دست افراد آشنا به قانون بسپارند، بسیاری از بازیکنان به جای طرح شکایت در فیفا یا کمیته انضباطی ناچارند تا تیم تازه خود را معرفی کنند و به صورت قرضی راهی باشگاه جدید شوند. در پایان فصل اگر درخششی حاصل شود، بازیکن به تیم قبلی بازمیگردد و از همه مهمتر باشگاه اول متحمل پرداخت دستمزد سنگین نمیشود. «قرض دادن بازیکن» اتفاقی مرسوم میان باشگاههای خارجی است که علاوه بر فوتبال، به اقتصاد و درآمدهای خود از خرید و ترانسفر بازیکن هم اهمیت ویژهای میدهند و برایشان یک دلار هزینه کمتر هم یک دلار است.