بازی تدارکاتی برای قهرمان لیگ! خیزش پرفسور از دربی به سمت قهرمانی آسیا
اولش برای خودم هم عجیب بود که چرا اصلا به رغم واگذاری نتیجه به رقیب سنتی ناراحت نیستم.
طی این روزها خیلی ها احساس مشابه داشتند. تشویق تیم توسط هوداران پس از سوت پایان دربی هم مؤید همین بود. براستی چرا عصبانی نیستیم!؟ شاید بتوانم به جرأت بگویم یک جور خوشحالی و رضایت توأم با گله مندی حس میکنم! درست مانند هواداران تیم های بزرگ و حرفه ای اروپایی مثل بارسا ، رئال ، من یونایتد یا همین چلسی که چند شب پیش یک یک مساوی کرد. شما هم همین حس را دارید؟
یک بخش از این رضایتمندی برمیگردد به اینکه باخت در دربی تأثیری در جدول و صدرنشینی و حتی کری خواندن ها بعد تصاحب و آن تجدید تماشایی نماد ۴ واقعی مان در بلند مدت ندارد. چگونه؟
-نتیجه بازی علی رغم آنکه ۳ امتیاز به رقیب داد ولی طبعا امتیازی از ما نکاست و فاصله ۶ امتیازی با تیم دوم و ۱۰ امتیازی با استقلال با توجه به بازی های باقیمانده حاشیه نسبتا امنی ایجاد کرده و همچنان صدر جدول با اقتدار در چنگال عقاب وار ماست.
- چند روزی کوتاه هواداران آبی ها با این برد خوش اند و کری میخوانند، ولی همانطور که پیش تر بارها گفتیم هنوز زخمشان از نتیجه تحقیرآمیز و ویرانگر ۴ ۲ دربی ۸۲ که حتی اسطوره جام ملتهای آسیا و جام جهانی ندیده شان را محو کرد، التیام نیافته است و تا زمانی هم که یک برد حیثیتی با ۴ گل زده یا حداقل با اختلاف ۲ گل بدست نیاورند آتش شان فرو نخواهد نشست.
ولی بخش مهم تر این خوشحالی بابت ۳ موضوع است :
اول آنکه این باخت پیش از شروع آسیا با الهلال و بسیار بموقع بود و نتایج فنی زیادی را به دست برانکو داد که این مربی بادانش با بکار بستن درصدی از آن تنها به فاصله زمانی بسیار کوتاه پس از نیمه اول -پس از ۱۵ دقیقه استراحت بین دو نیمه- پرسپولیس را در نیمه مربیان حاکم مطلق میدان و بازی را به قول خودش یک گله کرد، استقلال و منصوریان را وحشت زده و در یک سوم دفاعی شان حبس کرد، تحت فشار قرار داد،به اشتباه کردن محکوم کرد و نشان داد راه نفوذ به دفاع اتلتیکویی (بخوانید اتوبوسی) استقلال و هرتیمی! را بلد است و نتیجه اش شد یک گل سالم، چند موقعیت گل، یک تیردروازه با ضربه سر سیدجلال، یک موقعیت عالی گلزنی برای طارمی، پنالتی انجام شده توسط امید ابراهیمی روی سیدجلال که توسط اشتباه داور سوخت، بردن جنگ روانی انتهای بازی با دو کارته کردن و اخراج شدن کاپیتان باتجربه استقلال از زمین و محرومیت ۴ جلسه ای رحمتی و ۴ جلسه ای خرمگاه دستیار علی منصور! شک نکنید مورد آخر تأثیر غیرقابل جبرانی را میتواند طی ۴ بازی بعدی استقلال و در جدول برای این تیم بگذارد که تمام اینها ارزش ۳ گل خوردن را حتما داشت.
و دوم، همانطور که در تحلیل خود پیش از دربی که در سایت رسمی پیروزی منتشر شد پیش بینی کردیم برانکو پاسکاری فراوان و حفظ توپ در طول بازی را در دستور کار قرار خواهد داد تا هم استقلال را خسته تر و کنترل کند و هم بازیکنان جوان و بازیکنانی چون امید ابراهیمی و رابسون را عصبی کرده به اشتباه اندازد تا در حد اخراج یا پنالتی دادن پیش بروند و پرسپولیس ۹۵ دقیقه ای خواهد توانست در ۱۵ یا ۲۰ دقیقه آخر زهر خود را به حریف بریزد.
به مطالب این بخش عدم اخراج جان واریو به واسطه اشتباه محرز داوری که در خطای اول باید کارت زرد میگرفت و با کارت زرد دومی که گرفت به رختکن میرفت! را بعلاوه آمار زیر که از بازی منتشر شده اضافه نمایید تا صحت ادعای ما را دریابید.
- پرسپولیس ۶۴۷ پاس ۴۷۷ (۷۳ درصد) پاس صحیح، ۴۳ سانتر، ۱۳ شوت و ۸ موقعیت گل، ۷۱ درصد مالکیت توپ
- استقلال ۳۴۳ پاس ۱۸۲ (کمی بیش از ۵۰ درصد) پاس صحیح، ۱۱ سانتر، ۵ شوت و ۳ موقعیت گل، فقط ۲۹ درصد مالکیت توپ!
در پرانتز : آنچه در این میان توسط منتقدان، کارشناسان داوری و حتی عادل فردوسی پور مغفول ماند آنست که فغانی چرا به رحمتی کارت زرد دوم را داد! و اگر نشان دادن این کارت زرد منجر به قرمز و اخراج بخاطر برخورد و خطای انجام شده کاپیتان استقلال در فاصله بعد گل زده پرسپولیس تا شروع مجدد بازی روی سید جلال حسینی در چهارچوب دروازه انجام گرفته آیا باید پنالتی به سود پرسپولیس اعلام میشد یا خیر!؟ حال آنکه اگر متقابلا بازیکن در محوطه جریمه یا دهانه دروازه حریف، به دروازه بان در هر شرایطی و (مورد سؤال ما) وقتی توپ در دستان دروازبان است یا توپ کاشته شده و یا بطور کلی وقتی بازی از جریان افتاده تا شروع مجدد بازی ، برخورد کند علاوه بر آنکه داور میتواند بازیکن خاطی را با دادن اخطار یا اخراج بسته به شدت خطا مجازات فردی کند، یک ضربه کاشته خطا به ضرر تیم بازیکن خاطی نیز اعلام خواهد کرد. و طبیعتا در مورد سید جلال و خطای انجام شده روی او در فرض اول ما آیا بایستی ضربه کاشته مستقیم که در محوطه جریمه پنالتی است به ضرر استقلال گرفته میشد یا خیر. در این زمینه تخصص کافی نداریم و اظهار نظر در مورد آن را به اهل فن میسپاریم.
سوم : برانکو در دربی ۸۴ فقط یک بازیکن اصلی خود را بعلت محرومیت نداشت و البته توسط منتقدانش بی رحمانه سرزنش شد! فقط و فقط هافبک دفاعی و خوش فکر پرسپولیس کمال کامیابی نیا غایب بزرگ میدان شهرآورد ۸۴ لقب گرفت. بازیکنی که اگرچه در دربی ۸۲ هم غایب بود پرسپولیس با ۴ گل استقلال را کاملا دست و پا بسته و با تحقیر روانه کرد و یا در حضور وی در میدان بود که اگرچه باید به استقبال احسان پهلوان میرفت و محدودش میکرد، ولی این کار را نکرد! و پهلوان تک گل پیروزی بخش ذوب آهن را با شوتی سرکش مشابه با گل اول استقلال که توسط فرشید اسماعیل در حضور ماهینی با شوت پشت ۱۸ بدست آمد به ثمر رساند. حتی میتوان شلیک راه دور احسان حاج صفی در بازی رفت پرسپولیس سپاهان را به یاد آورد که در شرایطی توپ به تور دروازه بیراموند بوسه زد که ماهینی در دفاع چپ بود. مثال زدیم که بدانیم دفاع پرسپولیس تا اینجا چه با حضور کمال در زمین و چه با بازی ماهینی در پست هافبک دفاعی به جای وی و یا حتی با بازی در دفاع چپ ماهینی جای آرام طبع روی اینگونه ضربات راه دور ضعف نشان داده است. برانکو پل یانسکی که پست اصلی وی هافبک دفاعی است -و تا دربی شایعه ای مبنی بر جدایی اکراینی ها نبود- و هم خرید جدید خود که هافبک دفاعی تخصصی است را هم داشت ولی ترجیح داد طبق نظر منتقدان که پست دفاع راست را برعکس برانکو برای رامین توصیه میکردند ماهینی را در پست کمال بیآزماید! همانطور که پیش تر هم از وی طبق نظر و پیشنهاد کارشناسان در دفاع چپ بازی گرفته بود که اتفاقا از دید ما ماهینی در هردو پست عملکرد قابل دفاعی نداشت. هرچند نظر قطعی را باتوجه به موارد خواسته شده و تاکتیک تیمی مد نظر سرمربی باید از خود برانکو شنید. از سوی دیگر برانکو علی رغم آنکه میتوانست از دقیقه ۷۰ از سامان نریمان جهان و پریموف سرزن بجای مهدی طارمی استفاده کند بازهم وی را در زمین نگه داشت. یعنی تمام بازیکنان اصلی پرسپولیس. برانکو در دقایق پایانی سید جلال کاپیتان باتجربه خود و دفاع میانی جنگنده کیروش -هردو مربی جنگ روانی در زمین را بخوبی رهبری میکنند- را در نقش مهاجم سرزن و راهبر جنگ روانی ۱۵ دقیقه آخر به محوطه ۶ قدم حریف فرستاد. پرفسور در این بازی فرشاد را به دفاع چپ آورده بود و وحید وینگر چپ را در پست مهاجم سایه استفاده کرد و بسیاری تغییر پست های دیگر! واقع بینانه نیست اگر این همه تغییر پست بازیکنان اصلی تیم آنهم در حساس ترین مسابقه فصل یعنی دربی برگشت را مانند برخی کارشناسان و اهل فن که احترامشان برای ما واجب است به نبود کمال کامیابی نیا ربط داده و یا اشتباه برانکو بدانیم!
براستی در آستانه بازی با الهلال عربستان کدام بازی بجز بازی با استقلال در شهرآورد بزرگ پایتخت می توانست اینچنین پربار باشد؟ این بازی تمام مشخصه های یک بازی تمام عیار و پرفشار تدارکاتی را پیش از بازی بزرگ آسیایی پرسپولیس داشت. فارغ از آنکه تیم آنالیز کیروش مشاوره ای به سرمربی استقلال داده اند یا خیر، همگان میدانند منصوریان شاگرد و پیرو تفکرات کیروش است. انتظار حضور ۸۰ هزار تماشاگر، دو تیم با کیفیت و میانگین سنی مناسب با بازیکنان اصلی، حضور بازیکنان جوان و جنگنده و پر انگیزه در تیم استقلال که از تجربه بازی باالسد و با روحیه مضاعف پای به دربی گذاشته بودند در کنار با تجربه ها مانند رحمتی، امید ابراهیمی و خسرو حیدری، همچنین تیم داوری که فغانی بین المللی را در رأس خود داشت، وجود انگیزه و شور و هیجان مختص دربی نزد هردو تیم و بالاخره خنثی بودن نتیجه در تغییر جایگاه پرسپولیس صدرنشین و اهمیت نتیجه نزد استقلالی ها برای نزدیک شدن به تیم دوم جدول همه و همه در کنار فاقد هزینه مالی خاص بازی های معمول تدارکاتی بودن این بازی آنچیزی بود که توانست برانکو را بیش از پیش بر نقاط ضعف و قوت تیم خود واقف کند. پیش تر هم گفته بودیم به این بازی باید به دید یک بازی تدارکاتی نگریست.
و اما گله مندیم از یک چیز است. انتظار داریم از بازیکنان حرفه ای تیم بالاخص ملی پوشان مان بالاخص مهدی طارمی که دوستی ها و کری خوانی های خود را با بازیکنان حریف در بیرون از زمین مسابقه نگه دارند و به داخل زمین مسابقه انتقال ندهند. شاید بخاطر همین مسئله هم ما و هم برانکو با میهمانی دورهمی پیش از دربی مخالف بودیم که برخی بازیکنان با آوردن این رفاقت ها و کری خوانی ها به زمین مسابقه از تفکرات تیمی و حرفه ای در روز بازی فاصله میگیرند. شاید برخی این خصیصه و تأثیر اینگونه کری خوانی ها را مثبت دانسته و موجب افزایش انگیزه بازیکن برای برداشتن حریف خود از پیش رو بدانند ولی اتفاقا در همین نقطه است که مشکل بروز میکند و بازیکن در حد آماتور فرود میآید. از دست دادن تمرکز گرفته تا پاس ندادن به هم تیمی هایی که در موقعیت بهتر نسبت به وی قرار دارند فقط به بهانه اینکه (به زبان عامیانه) باید حتما به شخصه حال طرف را بگیرند! و حتی جنگ کردن بر سر زدن ضربه کاشته -آنچیزی که توسط رامین و علیپور و سروش انجام شد و در تقابل با تراکتور هم موجب شد سروش دارای انگیزه گل زنی به تیم سابقش را توسط رامین از زدن ضربه کاشته پشت ۱۸ محروم و مأیوس کند- همگی حاصل این تفکر غیر حرفه ای است که البته لازم است برانکو شخصا به موضوع ورود کرده و تقسیم وظایف کرده و این ها را گوشزد کند. فکر میکنیم اگر مهدی آن ضربه سر را به گل دوم پرسپولیس تبدیل میکرد و یا توپی را که در دقایق پایانی در محوطه شلوغ جریمه استقلال به او رسید بجای آن حرکت آکروباتیک به بازیکن کناری اش پاس میداد و یا آن تک به تک را با رحمتی گل میکرد امروز ما و برانکو و هواداران همگی روزهای بهتری را سپری میکردیم لیکن عدم تمرکز طارمی که بیشتر به کری خوانی وی با رحمتی برمیگشت مانع از آن شد. همین جا یک توصیه دیگر به وی در تک به تک هایش داریم و آن اینکه اکثر دروازبانها از جنس رحمتی بسیار زود روی زمین نشسته یا دراز میکشند و این شاید بتواند به آقای گل دوست داشتنی کمک کند تا با زدن توپ به کناره ها و یک سوم بالایی تور این نقیصه گل نکردن های تک به تک ها با دروازه بان حریفان را رفع کند.
به هرحال دربی بعنون یک بازی دم دستی و تدارکاتی صرف برای ارتش تمام حرفه ای و اروپایی سرخ آسیا! تمام شد و برانکو با هوشیاری بازی سپاهان را پیش از حضور در مقابل الهلال برای روحیه بخشی و ریکاوری تیم خود محفوظ نگه داشت. این هوادار باید هم به داشتن اینچنین سرمربی و بازیکنان و باشگاهی دل خوش کرده و افتخار کند.