برانکو: به ایران نیامدهایم که یکدیگر را بخوریم!
سرمربی تیم پرسپولیس درباره اتفاقاتی که این روزها پیرامون تیم ملی و تیم امید رخ داده صحبت هایی را در گفت و گو با روزنامه گل مطرح کرده است.
به گزارش پیروزی دیلی، یکی از اتفاقات مهم این روزهای فوتبال ایران، حواشی پیرامون تیم ملی بزرگسالان و تیم امید و مصاحبه هایی است که مربیان دو تیم درباره هم انجام می دهند. این کشمکش ها بیش از حدی که باید، ادامه پیدا کرده و افراد مختلفی هم درباره آن اظهار نظر کرده اند. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی تیم پرسپولیس هم گفت و گویی در این مورد انجام داده و البته شرایط تیم خودش را نیز شرح داده است. این گفت و گو را در اینجا بخوانید:
با توجه به تجربه بین المللی که دارید تا حالا دیدهاید که تیم المپیک یک کشور در چند زمین مختلف تمرین کند و چقدر فرق بین تیم ملی امید و تیم ملی بزرگسالان میبینید؟
اینکه تیم ملی امید دنبال زمین تمرین بگردد اصلا طبیعی نیست. شرایط نرمال این است که همه تیمهای ملی بهترین شرایط آمادهسازی را داشته باشند. البته یک مساله عادی و طبیعی در تمام دنیا این است که تیم بزرگسالان و امید در کنار یکدیگر هماهنگی خوبی داشته باشند. بعضی از کشورهای بزرگ دنیا وقتی با تیم ملی کشور دیگری بازی دارند همزمان تیمهای امید آن دو کشور هم با هم بازی میکنند و از این فرصت استفاده میکنند. اما در ایران چنین ارتباطی وجود ندارد.
چرا این ارتباط وجود ندارد و دلیل آن را چه میدانید؟؟
ما یک خانواده فوتبال هستیم و طبیعیترین مساله این است که مربیان و اعضای این خانواده با هم یک ارتباط عادی داشته باشند. ما همه اینجا برای کمک به یکدیگر و فوتبال ایران حاضر شدهایم تا یک آورده برای فوتبال ایران داشته باشیم. مربی چه بومی و چه خارجی، فرقی ندارد. باشگاهها و فدراسیون همه اعضای این خانواده هستند برای کار در جهت توسعه فوتبال و بهتر کردن آن در پستهای مختلف، به عنوان یک خانواده. همه ما به ایران نیامدهایم که همدیگر را بخوریم! هیچیک از ما چنین مسوولیتی ندارد. نرمال این قضه این است که بدانیم اعضای یک خانواده هستیم و باید این خانواده را حفظ کنیم.
اما در این خانواده یک نفر هست که میگوید شرط حضور من، نبودن شما میباشد. این فرد احساس میکند که برانکون به صندلی او چشم دارد و از این مساله احساس خطر میکند.
این مسالهای را که شما میگویید طبیعی نیست، ما درباره یک خانواده صحبت میکنیم. من درباره اهداف اصلی و چشمانداز فوتبال ایران صحبت میکنم. شما خانواده روزنامهنگاران فوتبال ایران هستید. شما نمیتوانید به همکارتان بگویید برو آن طرف تا من کار کنم. به نظر شما این رفتار طبیعی است؟
خیلی واضح از شما میپرسم؛ برانکو چشم به صندلی کسی ندارد؟
بازهم تاکید میکنم؛ در مورد خانواده فوتبال ایران صحبت میکنم. الان من شغل خودم را دارم پس باید در این شغل بهترین عملکرد را داشته باشم. مسوولیت من این است که بازیکنان در پرسپولیس روز به روز بهتر شوند و این بازیکنانی که من در حال تلاش برای بهتر شدن آنها هستم، برای آینده فوتبال این کشور در عرصههای مختلف مفید خواهند بود. من در مورد مسوولیت خودم صحبت میکنم. یعنی اینکه نوراللهی و بیرانوند سفیران پرسپولیس هستند و چند سفیر هم در تیم المپیک داریم. مسوولیت من این نیست که بگویم فلانی تو در تیم ملی چنین کار را بکن. برانکو مسوولیت خودش را انجام میدهد. این نگرش من است اما ممکن است نگرش برخی افراد با من متفاوت باشد. برای شما مثال میزنم؛ قلعهنویی تمرکزش روی سپاهان است که چطور تیمش را بهتر و بهتر کند. یعنی ساسان انصاری، مهرداد محمدی، کیانی و ایرانپوریان بهتر شوند. این مسوولیت قلعهنویی است. مسوولیت یحیی در پدیده یا شفر در استقلال که شش ملی پوش دارد. دیگر نگویم از علی دایی در سایپا که به کار خودش مشغول است. پس چه مسالهای در میان است؟ مسوولیت ما چیزی است؟ کار ما نه جنگیدن و نه دعوا کردن است.
خیلی از شاگردان شما در تیم ملی پرسپولیسی بودند اما به نیمکت شما چشم ندارند و به کار خودشان مشغول هستند؛ همان چیزی که شما میگویید اما مساله برای اشخاص دیگر شاید فرق کند!
نکونام، یحیی، علی دایی و علی کریمی بازیکنان من بودند و آنها را مثل فرزندانم دوست دارم. افتخار میکنم که با تک تک آنها ارتباط خوبی دارم اما وقتی بازی شروع میشود و در جریان بازی هستیم در آن 90 دقیقه شاید دشمن یکدیگر شویم ولی بعد از پایان بازی دوباره دستهای یکدیگر را به نشانه دوستی میفشاریم. آنها و من برای تیم خودمان و موفقیت تلاش میکنیم.
این حرفهای شما را شاید قلعهنویی و مایلیکهن هم بزنند اما فرد مورد نظر از ناحیه شما احساس خطر میکند.
من این شرایط را درک نمیکنم. بازهم تکرار میکنم؛ حداکثر توانی که میتوانم بگذارم در پرسپولیس است. مربیان دیگر اگر اعتماد به نفس و باور به روش و فلسفه کاری خودشان دارند دیگر ترسی باقی نمیماند. مثلا من فکر نمیکنم در پرسپولیس بعد از من چه کسی خواهد آمد و از این بابت نگران نیستم چون به فلسفه و باورهای کاری خودم ایمان دارم.