به بهانه بیستمین سالروز انتشار روزنامه پیروزی/خاطراتی که هرگز فراموش نخواهیم کرد

به بهانه بیستمین سالروز انتشار روزنامه پیروزی/خاطراتی که هرگز فراموش نخواهیم کرد

انگار همین دیروز بود! پام که رسید به اونجا اتفاق جالبی افتاد.

گوشه تحریریه آقایی نشسته بود و سخت مشغول نوشتن بود. یک لحظه سرش رو آورد بالا و یه نگاهی به من کرد و بعد دوباره مشغول به کار شد. البته به حضور ادمهای ناشناس توی تحریره عادت داشت اما باز هم اون حس کنجکاوی خبرنگاری اش اجازه نداد همه چیز در سکوت باقی بماند. پرسید هواداری؟! سوال عجیبی به نظرم اومد. خب معلوم بود که هوادار هستم. یه پرسپولیسی دو آتیشه که البته در اون لحظه شعله هاش حال زبانه کشیدن نداشت! گفتم بله! البته حرفم یه ادامه دیگه هم داشت. گفتم دکتر انصاری فرد گفتند بیا و مطلب بنویس.

وقتی حرفم تموم شد کمی فکر کرد و گفت حتما ایشون چیزی در شما دیده که گفته بیایی تو تحریریه. و بعد سکوت کرد. 

آنطرف تر یه جوون دیگه نشسته بود و اونم سرش تو کاغذهای جلوی رویش بود. جوونی که بعدها تبدیل شد به رفیقی دوست داشتنی. البته لحظاتی بعد برایش اتفاقی افتاد که تا امروز سوژه خنده هر دوی ماست!

الان که دارم این چند خط را می نویسم خاطرات آن روز جلوی چشمانم است. آقایی ججا افتاده تر آمد تو تحریریه و اول از من پرسید شما اینجا چه کار می کنید و من همان حرفهایی که به آقای اولی گفته بودم برایش تکرار کردم. بعد رفت سراغ خبرنگار جوان و حرفهایی با او زد و ناگهان از او خواست بیرون تحریریه بنشیند و البته خبرنگار جوان سر باز زد و ...!

روز اول من بودم و بزرگان رسانه. رضا ریاضتی ، مهدی حدادپور و حسین خبیری که جوان بودند و کلی انرژی داشتند. با اینها زندگی من و پیروزی آغاز شد!


چه روزهایی آمدند و رفتند. روزهای خوش نوشتن ، روزهای پر از استرس ، روزهای پر از ناراحتی ، روزهای بی پولی و روزهای پر از خاطره. چه رفقایی در این همه سال پیروزی نصیبم کرد. حسین قدوسی ریزه میزه تو ذهن همه یل روزنامه بود به خصوص اونایی که تا به حال ندیده بودنش و فکر می کردند چه قد و قامت و اندام ورزیده داره که مطلب علیه دشمنان پرسپولیس می نویسه! با ابراهیم فتاحی تو همون روزها آشنا شدم. بیچاره مجبور بود مطالب منو ادیت کنه! خیلی اذیت شد تا من شدم خبرنگار. دوستان دیگه ای هم بودند که همگی در خبرنگار شدن من نقش داشتند. سخت گیری های رضا ریاضتی ، باز کردن کانال ارتباطی با اهالی فوتبال توسط خبیری ، امیدهایی که رضا خسروی برای ادامه کار به من می داد و خوندن مطالب مجید سعید عرب و تیترهای علی حق شناس که واقعا نوعی آموزش برای همه خبرنگاران تازه کار محسوب می شد. در کنار همه اینها جدولها و عکسهای علی دهقانی گزارشگر امروز فوتبال هم خودش دنیایی بود. مریم سرخوش هم بود که تو صفحه آرایی و طراحی به مطالبم رنگ و زیبایی می بخشید.

ای کاش می شد اسم همه دوستان خوبم رو ببرم. سید مهدی میری ،  رضا و محسن رنجکش ، مهدی محمدی ، حامد وفایی ، جواد پاینده ، لیلا بابازاده ، سارا احمدیان ، مرضیه دارابی ، زهرا اسدی ، دنیا حیدری ، مرتضی مصطفی فائزه هانیه و زهرا انصاری فرد ، خواهران دلیر ، حشمت بهادری ، صالح محمد رحیمی ، صادق رضایی ، حسین ایجودپی ، پیام میرفخرایی ، امیر ملکی ، سمیه قریشی، زهرا مسافرچی ، مهدی وفامنش ، علی قبادی ، علی کارسازی ، مهدی نوری ، سمیه قدیری و خیلی های دیگر که اسمهاشون به یادم نمیاد!

با اینها زندگی ام خوش بود و هنوز هم خوش است!

اسمش زمانی خاطراتچی بود و بعدا همه فهمیدند همان دکتر انصاری فرد مدیرمسوول روزنامه و برادر محمد حسن انصاری فرد بازیکن محبوب پرسپولیس و البته اولین سردبیر روزنامه پیروزی است. او هم نقشی اساسی در خبرنگار شدن تک تک ما داشت. امروز امتیاز روزنامه اش را به مهدی بگلری داده و خودش دورادور همان مدیر مسوولی است همه او را می شناسند. امروز هیچ خبرنگاری از پیروزی نیست که نگوید محمدحسین انصاری فرد فضای کار و فعالیت تو عرصه خبر را به او داده است. در این مورد همه قدرشناس او هستند.

حالا همین نقش را بگلری بر عهده دارد تا نسلی دیگر از خبرنگاران جوان فرصت خودنمایی را پیدا کنند. برای او هم آرزوی موفقیت داریم.


عادت داشتم هر سال چنین مطلبی را بنویسم و از خاطراتم بگم و از دوستانم تشکری کنم و به آنها خسته نباشیدی گفته باشم. امروز از روزنامه مورد علاقه ام دورم و از دور مطلبی می نویسم و در خدمت پرسپولیس محبوب هستم اما امکان ندارد این روزنامه و زحماتی که برای هم کشیدیم را از یاد ببرم. این روزنامه رابطه میان من و شما هواداران را رقم زد و از این بابت از این روزنامه ممنون هستم و خدا را شکر می کنم.

امروز هم با افتخار تولد بهترین روزنامه ورزشی ایران را به همکارانم در این روزنامه تبریک می گویم و امیدوارم این روزنامه عمری طولانی در عرصه ورزش و رسانه داشته باشد. خوشحالم که باز هم تونستم خاطرات خوشم رو با این روزنامه بار دیگر تکرار کنم.


اردلان بزرگ نیا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی