به گزارش پیروزی دیلی، سرمربی تیم فوتبال پارس‌جنوبی عقیده دارد فوتبال نقطه پایان ندارد و تا لحظه آخر کار خواهد کرد تا به تمام اهدافش برسد. مهدی تارتار سقف آرزوهایش در فوتبال ایران سرمربیگری پرسپولیس و تیم‌ملی است و می‌خواهد یک روز از پرسپولیس به تیم ملی برسد. تارتار تنها حسرت فوتبالی‌اش بازی نکردن در تیم‌ملی است و می‌خواهد با مربیگری در تیم‌ملی این حسرت را حداقل جامه‌عمل بپوشاند. تارتار برای ادامه موفقیت پارس جنوبی در لیگ برتر از وزارت نفت می‌خواهد که باز هم از او و شاگردانش را مثل فصل قبل حمایت کنند تا باز هم باعث افتخار نام نفت شوند.

هدف مهدی تارتار در آینده چیست؟
در فوتبال فقط پایان وجود ندارد شما هر چیزی که به دست بیاورید به دنبال پیشرفت هستید و می‌خواهید که به عناوین بهتری برسید. من هم اهداف زیادی دارم و به قولی آینده من نقطه پایان ندارد تا هرجا که بتوانم جلو می‌روم.

آیا سقف آرزوهای تارتار فوتبال ایران است یا فراتر از آن فکر می‌کنید؟
هر مربی دوست دارد در کشورش در بالاترین سطح کار کند که فکر نمی‌کنم سطحی بالاتر از تیم ملی وجود داشته باشد. من هم متعاقبا دوست دارم به سطحی برسم که تیم ملی فوتبال ایران را هدایت کنم.

به خارج از ایران فکر نمی‌کنید؟
من باید ابتدا در سطح ملی کار کنم که شناخته شود بعد به بیرون از ایران فکر کنم. البته اگر یک روز شرایطش فراهم شود دوست دارم بیرون ایران هم کار کنم.

پارس جنوبی جم به لیگ برتر صعود کرد و در کنار این صعود رکوردهای زیادی را به نام خودش ثبت کرد؟
وقتی شما صعود می‌کنید یعنی اینکه آن‌قدر خوب بودید که صعود کردید. مطمئنا تیم قهرمان دارای رکوردهای زیادی خواهد شد که پارس‌جنوبی هم مستثنی نبود. در واقع شما اگر رکورد نزنید صعود نمی‌کنید. در این صعود همه سهیم بودند. از اعضای هیات مدیره، آقای یوسفی رییس هیات مدیره که مدیرعامل منطقه انرژی پارس هم هستند. جناب رضاییان مدیرعامل باشگاه، بازیکنان، دوستان و همکارانم در کادرفنی، کادر پزشکی، آقای خطیب سرپرست تیم و در آخر هواداران تیم که در طول یک‌سال ما را حمایت کردند. حالا شما وقتی این جمع را دارید و همه دست کمک بهم داده‌اند مطمئنا رکورد جدید می‌زنند. ما 23هفته نباختیم، در 34هفته 14 گل خوردیم و فقط چهار بار باختیم. اگر این رکوردها نبود صعود نمی‌کردیم.

فکر می‌کردید هواداران این‌گونه از تیم شما حمایت کنند؟
روزی که من به پارس‌جنوبی آمدم از سرپرست تیم پرسیدم اینجا چقدر هوادار دارید گفت نهایت 200 الی 300 نفر. اما وقتی بازی‌ها شروع شد و رفته‌رفته هرچه جلو رفتیم بر تعداد تماشاگران اضافه شد و در نهایت در روز آخر شما دیدید حداقل 12هزار هوادار تیم را تشویق می‌کردند. شهری که با شهر‌های تابعه‌اش نهایتا 80هزار سکنه دارد، حضور 12هزار تماشاچی فوق‌العاده است.

الان بعد از گذشت دو هفته از صعود چه حسی دارید؟
باور کنید تازه دارم باور می‌کنم که آمدیم لیگ برتر، خیلی خوشحال هستم. واقعا لطف خدا شامل حال ما شد تا این اتفاق بزرگ رقم خورد. تیم ما یکدل بود و به همین دلیل صعود کرد.

بعد از شما و برانکو که قهرمان لیگ یک و برتر شدید علی دایی هم به عنوان سومین پرسپولیسی جام حذفی را گرفت تا جام‌ها در دست پرسپولیسی‌ها باشد. نظر شما چیست؟
واقعا باعث افتخار است. پرسپولیسی‌ها نشان دادند که مربیان قابلی میان آنها وجود دارد که می‌توانند باعث سربلندی تمام پرسپولیسی‌ها باشند و جام‌های مختلفی را به دست بیاورند. یک‌جورهایی پرچم پرسپولیسی‌ها با این کار حالاحالاها بالاست.

بعد از اینکه مربیان جوانی چون یحیی گل‌محمدی و علی دایی که با ذوب‌آهن و سایپا و چند تیم دیگر قهرمان شدند حالا نام یک پرسپولیسی دیگر مطرح شده که استعداد خوبی دارد. این وظیفه شما را در آینده سنگین‌تر نمی‌کند؟ توقعات را بالا نمی‌برد؟
من در دوران فوتبالم خصوصا مربیگری سختی زیادی کشیدم. از همان موقع که هدایت راه‌آهن را بر عهده گرفتم در سخت‌ترین شرایط این تیم را سه سال در لیگ برتر نگه داشتم تا سقوط نکند. یک سال هم تا فینال جام حذفی رفتیم و دوم شدیم، آن هم در بدترین شرایط مالی. سپس به گهر دورود رفتم سپس داماش را که داشت سقوط می‌کرد در پایان فصل هفتم کردم. گسترش فولاد را هم که اوضاع خوبی نداشت هدایتش را قبول کردم و حتی پرسپولیس را که در اوج قرار داشت شکست دادم. حالا بعد از چند سال یک تیم را تحویل گرفتم که هم اوضاع مالی خوبی داشت و هم اینکه یک مدیرعامل خوب و کاربلد داشت که همیشه تیم را حمایت کرد و نگذاشت سختی بکشیم. برای همین با تمرکز بالا بهترین نتایج را گرفتیم و به لیگ برتر صعود کردیم.

چه شد بعد از این همه سال کار کردن در لیگ برتر به یک‌باره به لیگ یک رفتید؟
شغل من مربیگری است. باید کار کنم تا امرار معاش کنم. من هم مثل خیلی‌ها دوست دارم که در لیگ برتر کار کنم ولی یک چرخه که دوست ندارم از آنها نام ببرم عنان کار را در دست گرفتند و نمی‌گذارند کسی بیرون از آن چرخه وارد شود تا تیم بگیرد. من هم آدمی نبودم که به ‌خاطر مربیگری به کسی التماس کنم. از سوی دیگر می‌خواستم خودم را در لیگ یک هم امتحان کنم. البته در انتخاب تیم دقت کردم. تیمی آمدم که دغدغه‌ مالی نداشته باشد. مدیریت منسجم داشته باشد و روزی هم که پارس‌جنوبی را انتخاب کردم به رضاییان مدیر باشگاه گفتم در خودم دیدم که می‌توانم این تیم را به لیگ برتر بیاورم و ایشان هم استقبال کرد و گفت تو برو جلو و من هم حمایتت می‌کنم و همان‌موقع طبق قراری که داشتیم طوری قرارداد بازیکنان را تنظیم کردیم که همه انگیزه صعود داشته باشند و هدف‌شان لیگ برتر باشد.

خیلی‌ها می‌گویند این صعود معجزه بوده، اما شما می‌گویید هدفمند وارد مسابقات شدید. از چه زمانی فهمیدید که می‌توانید صعود کنید؟
معجزه نبود. ما کار کردیم، زحمت کشیدیم و صعود کردیم. اما چه زمانی فهمیدیم صعود می‌کنیم از بازی با گل‌گهر در دور برگشت بود که موفق شدیم آنها را در سیرجان شکست دهیم و سپس دیگر تیم‌های مدعی مثل ملوان را هم که در کورس بود شکست دادیم و دیگر صعود ما قطعی شد. بچه‌ها بعد از پیروزی مقابل گل‌گهر انگیزه مضاعفی گرفتند و خودشان هم از قهرمانی و صعود حرف می‌زدند. برای همین فقط به قهرمانی فکر می‌کردیم و چیزی جز این ما را راضی نمی‌کرد.

شما چند بازی با پرسپولیس انجام دادید و حتی چند جلسه در تمرینات کی‌روش حاضر شدید، بعد از آن تیمی که در فصل قبل راحت گل می‌خورد، به یک‌باره بهترین ساختار دفاعی را پیدا کرد. تیمی که سخت گل می‌خورد و بهترین خط دفاع را به خود اختصاص داد.
آنهایی که من را می‌شناسند می‌دانند که تیم‌های من ساختار دفاعی خوبی دارد. البته این بدین معنی نیست که خوب گل نمی‌زنیم بلکه بعضی مواقع ابزار گل زدن را نداشتیم. تیم‌های من در هشت سال گذشته کم گل می‌خورند. من به آقای رضاییان هم قول دادم که در پایان فصل بهترین خط دفاع لیگ برای ما خواهد شد. اما بحث پرسپولیس را که مطرح کردید باید بگویم بازی با تیم‌هایی چون پرسپولیس، تراکتور یا استقلال به تیم شما که از دسته دوم آمده شخصیت می‌دهد، بازیکنان خودشان را بیشتر باور می‌کنند. شما دیدید بازی با این تیم‌ها در جام‌حذفی به کمک ما آمد و یک بازی زیبا مقابل سپاهان در جام حذفی انجام دادیم. بچه‌ها خودشان را باور کردند.

پس باید بگوییم مهدی تارتار جزو مربیان تدافعی است؟
من خودم شخصا این‌طوری فکر نمی‌کنم. این را باید از کارشناسان بپرسید. اما در خصوص امسال باید بگویم ما موقعیت‌های زیادی برای گلزنی ایجاد کردیم ولی گلزن خوب نداشتیم. من دو هفته مانده به شروع مسابقات به تیم آمدم و یک نیم‌فصل را با همان بچه‌ها سر کردم. اما برای نیم‌فصل دوم تیم را تقویت کردیم و بهتر شدیم و آمار گلزنی ما بالاتر رفت. اما اینکه مربی تدافعی باشم را قبول ندارم. این را هم اضافه کنم که بازیکن تمام‌کننده قهار نداشتیم.

پس با این اوصاف مهدی تارتار مربی نتیجه‌گراست؟
این را قبول دارم. مثلا پیروزی یک بر صفر را به برد دو بر یک ترجیح می‌دهم. آخر فصل نتایج و جایگاه شما را می‌بینند نمی‌آیند بگویند فلان بازی قشنگ بازی کردند ولی باختند. البته بازی قشنگ با نتیجه قابل قبول آرزوی هر مربی است ولی بعضی مواقع شما باید بازی قشنگ را فدای نتیجه کنید تا همیشه در بورس باشید. شما به کی‌روش نگاه کنید چگونه به تیم ملی شخصیت داد. من از او الگوبرداری کردم. الان تیم ملی ایران به‌خاطر نتایج خوب ولو اینکه یک بر صفر هم بوده توانسته لقب بهترین تیم آسیا را برای خودش و شاگردانش اختصاص دهد. امروزه ما مربیان با نتیجه سرکار داریم اگر نتیجه نگیریم باید برویم خانه!

فرق فوتبالیست‌های الان با زمان شما چیست؟
خیلی فرق وجود دارد. آن موقع زمان ما آن‌قدرها پول مطرح نبود. بیشتر بچه‌ها به عشق پیراهن و تیم و هواداران بازی می‌کردند اما الان پول همه چیز را تغییر داده است. البته باید به بازیکنان الان حق داد چون فوتبال شغل آنهاست و از آن پول درمی‌آورند. هیچ فوتبالیستی بیمه نیست و اگر یک زمان برایش اتفاقی رخ دهد دیگر نابود می‌شود. پس باید به دنبال حقش باشد و نباید به آنها خرده گرفت.

آیا با این اوصاف موافق اعتصاب بازیکنان هستید؟
زمان ما اعتصاب معنی نداشت. اما همان‌طور که گفتم الان شرایط فرق کرده وقتی بازیکن می‌‌بیند یک تیم دیگر که نتیجه نگرفته ولی پرداخت‌هایش به موقع است و بازیکنانش بیشتر پول گرفته‌اند ناخودآگاه کار را زمین می‌گذارد. بگذارید یک مثال بزنم. من در یک دوره وقتی راه‌آهن را تحویل گرفتم طی پنج هفته 13امتیاز گرفتیم ولی باشگاه نه پول داد و نه پاداش و مدیریت گفت پول نداریم. بازیکنان هم با هم در قبال این کار جلسه گذاشتند و سپس آمدند و به من گفتند به این نتیجه رسیدیم اگر نتیجه نگیرند و تیم در شرایط سقوط قرار بگیرد مالک دست به جیب می‌شود و پول می‌دهد تا تیم سقوط کند. آن‌موقع این‌طوری به پول‌شان می‌رسند. وقتی چنین تفکری است، شما می‌خواهید چکار کنید. این اشتباه است. من قبول ندارم ولی الان بازیکنان پول‌شان را می‌خواهند.

اما پرسپولیس امسال نزدیک 70درصد پول داده بود و اعتصاب برای کسی است که اصلا پول نگرفته. بعد آیا در زمان شما و علی دایی که پرسپولیس بودید چنین چیزی اتفاق می‌افتاد؟
شما باید حساب پرسپولیس را جدا کنید. من هم با اعتصاب آنها مخالف بودم و عقیده دارم باید از راه دیگری مشکل خود را حل می‌کردند. تیمی مثل پرسپولیس که این همه هوادار دارد نباید تمرین را تعطیل کند. چون هوادار به عشق آنها به تمرین می‌آید این کار زشت بود و قبول ندارم.

می‌گویند اگر کی‌روش از تیم‌ملی برود بهترین گزینه برانکو است. آیا به نظر شما برانکو به تیم‌ملی برود بهتر است یا اینکه در پرسپولیس بماند و این تیم را قهرمان آسیا کند؟
از آنجایی که من پرسپولیسی هستم باید ابتدا به نظر هواداران احترام گذاشت. هواداران دوست دارند برانکو در پرسپولیس بماند. پس بهتر است او بماند و با پرسپولیس به موفقیت‌های بعدی مثل قهرمانی در آسیا دست پیدا کند. اما اگر یک‌درصد شرایط این‌گونه نبود بهترین گزینه جانشین کی‌روش، برانکو است.

برانکو می‌تواند پرسپولیس را قهرمان آسیا کند؟
من دوست دارم برانکو در پرسپولیس بماند و این تیم را قهرمان آسیا کند. اما برای قهرمانی به ابزار احتیاج دارد. پرسپولیس بعد از پیروزی مقابل لخویا برای ادامه کار که به فصل آینده موکول می‌شود باید تیمش را تقویت کند و در واقع دو تیم آماده داشته باشد تا برای قهرمانی در آسیا به مشکل نخورد.
آیا در لیگ برتر با پارس‌جنوبی جم می‌توانید پرسپولیس را شکست دهید؟
من عاشق پرسپولیس هستم ولی هرجایی که کار کردم با تمام وجود تلاش کردم مقابل پرسپولیس و استقلال نتیجه خوب بگیریم. شاید هواداران ناراحت شوند ولی وظیفه حکم می‌کند که در تیمی که هستم باتمام وجود کار کنم. من در گسترش،‌ راه‌آهن و حتی گهر مقابل پرسپولیس بازنده نبودم.

پس الان هم با پارس‌جنوبی آنها را متوقف می‌کنید؟
تمام سعی خودم را می‌کنم که پرسپولیس را متوقف کنم. به قول بعضی از دوستان من متخصص توقف پرسپولیس هستم.

به مربیگری پرسپولیس فکر می‌کنید؟
خیر دوست دارم یک روز سرمربی پرسپولیس شوم. مثل بقیه پیشکسوت‌ها که چنین آرزویی دارند.

چه شد مهدی تارتار که دستیار علی دایی بود به یک‌باره جدا شد. آنهم در حالی‌که با حضور شما تیم خوب نتیجه می‌گرفت و بعد که شما رفتید

پرسپولیس با افت شدیدی مواجه شد؟
این حرف شما را خیلی از دوستان تاکنون به من گفته‌اند. من وقتی کنار علی دایی بودم هفت هفته عالی نتیجه گرفتیم و اگر اشتباه نکنم با ذوب‌آهن در صدر بودیم. اما اینکه چرا رفتم آن موقع‌ راه‌آهنی‌ها به من پیشنهاد سرمربیگری دادند و من هم با علی صحبت کردم و شرایط را توضیح دادم و به راه‌آهن رفتم.

در کنار پارس‌جنوبی باقی می‌مانید و آیا اگر ماندید ستاره هم برای حضوری قوی‌تر در لیگ جذب می‌کنید؟ اصلا ستاره‌ها به جم می‌آیند؟
من هنوز رسما تمدید نکردم ولی خیلی دوست دارم بمانم تا به تیمی که بالا آوردم کمک کنم. اما در مورد جذب کردن ستاره باید بگویم خیلی سخت است. جم شرایط خاص خودش را دارد. بازیکنان ستاره اول به دنبال تیم‌های تهرانی هستند. سپس به تیم‌های خوب شهرستانی فکر می‌کنند. بنابراین ما اولویت سوم و یا حتی چهارم آنها هستیم. امیدوارم که بتوانیم حداقل چند ستاره خوب جذب کنیم. من از طریق روزنامه شما به ستاره‌های لیگ می‌گویم اگر به پارس‌جنوبی بیایند ضرر نمی‌کنند چرا که پارس جنوبی پتانسیل بالایی دارد. از مدیریت قوی گرفته تا بهترین امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری. پرداخت‌ها به موقع است و هواداران خوبی هم دارد. بنابراین اگر بیایند ضرر نمی‌کنند.

آیا تارتار مثل لیگ یک که قهرمانی را هدف قرار داده بود الان در لیگ برتر هم قهرمانی را هدف قرار داده است؟
بحث لیگ برتر فرق می‌کند. شما اگر یک بررسی کنید متوجه می‌شوید همیشه از دو یا سه تیمی که به لیگ برتر صعود می‌کنند یک تیم دوباره سقوط می‌کند. ولی آن دو تیم جایگاه مناسبی دارند. من هم سعی می‌کنم که پارس جنوبی جم یک جایگاه مناسب در لیگ برتر کسب کند. ما می‌خواهیم یک فوتبال خوب را به نمایش بگذاریم. ما کار سختی در لیگ برتر داریم. بنابراین من از مسوولان وزارت نفت درخواست می‌کنم همان‌طور که در لیگ یک از ما حمایت کردند این حمایت را در لیگ برتر ادامه دهند تا بتوانیم یک جایگاه مناسب کسب کنیم. مربیگری من و بازی بازیکنان 50درصد کار است. بقیه کار دست وزارت نفت و مسوولان محترم آن است تا با حمایت بیرون زمین خود ما را برای کسب جایگاه مناسب کمک کنند.

مهدی تارتار همیشه این‌قدر آرام است یا مثل دعوای معروف در داربی همان‌طور هنوز خشن و اهل دعواست؟
به خدا من کلی کار خوب کرده‌ام. نمی‌دانم چرا مردم و هواداران آنها را نمی‌بینند و درست برعکس آن دعوا را هنوز به یاد دارند. آن روز من یک اشتباه کردم که واقعا کار خوبی در فوتبال نبود.

شاگردان شما چه می‌گویند؟
خیلی از شاگردانم موضوع را نمی‌دانند. اما به هر حال شاید برای هر بازیکنی پیش بیاید. اما باز هم تاکید می‌کنم کار خوبی نبود.

چه شد یک پاسی، پرسپولیسی شد؟
من از دوران نوجوانی پرسپولیسی بودم. یادم می‌آید 14 سالم بود به ورزشگاه می‌رفتم و پرسپولیس را تشویق می‌کردم. اما بالاخره شرایط طوری فراهم شد که یک روز به نمایشگاه اتومبیل علی آقا که در میدان هفت‌تیر بود رفتم و پرسپولیسی شدم. جالب است برایتان بگویم آن‌موقع من یک عدد گوشی موبایل داشتم آنهم از آن گوشی بزرگ‌ها که تازه آمده بود. علی‌آقا آن را در دست من دید گفت این چیه پسر این‌ها به درد فوتبالیست نمی‌خورد و همان آویزه گوش من شد.

حضور در پرسپولیس آنهم اولین سال سخت نبود؟
چرا اتفاقا خیلی سخت بود. آن‌موقع که من رفتم پرسپولیس هافبک‌هایی چون حمید استیلی، کریم باقری، کاویانپور، اسماعیل حلالی حضور داشتند که همه فیکس بودند. اما با تمام این اوصاف در چهار سالی که در پرسپولیس حضور داشتم در بیشتر از نیمی از بازی‌ها به میدان رفتم. خصوصا اینکه در بازی‌های سنگین و سخت علی آقا من را بازی می‌داد چرا که به بازی من و فوتبال محکمم اعتقاد خاصی داشت.

علی پروین چگونه مربی‌ای بود؟
علی آقا دیدش عالی بود. شما به توپ ضربه می‌زدید می‌فهمید که چقدر فوتبال بلد هستید. او به خوبی کوچ می‌کرد و آرامش خاصی روی نیمکت داشت. در ابتدای فصل هم به خاطر دیدی که داشت بهترین تیم را برای فصل جمع می‌کرد.

علی پروین به تو لقبی هم داده بود؟
هر بازیکنی شخصیت خاص خودش را دارد. باور کنید در طول چهار سالی که پرسپولیس بودم هیچ‌وقت آقا تارتار از دهن علی آقا نیفتاد. نه کمتر نه زیادتر. اما بودند بازیکنانی که علی آقا به آنها لقب می‌داد. علی آقا روانشناس بزرگی هم بود. می‌دانست به چه کسی چه بگوید.

بین علی پروین و فیروز کریمی کدام را بهتر می‌بینی؟
علی پروین اسطوره است. نباید شما این دو نفر را قیاس کنید.

منظور ما بیشتر فنی بود؟
علی آقا خصوصیات خاص خودش را دارد. آقا فیروز هم همین‌طور. من با هر دو کار کرده‌ام. اما باید این را بگویم آقا فیروز مربی خیلی باهوشی است. شناخت خوبی از حریفان داشت. در واقع به خوبی حریفان را آنالیز می‌کرد. علاوه بر این‌ها کوچینگ خیلی خوبی لب خط داشت و تاثیر خوبی را هم روی تیم حریف و خودش می‌گذاشت.

چقدر از فیروز کریمی کار یاد گرفتی؟
خیلی، به‌طور مثال آقا فیروز زمانی که فوتبال می‌دید از آن تاکتیک درمی‌آورد. مثلا بازی برزیل و آلمان را که تماشا می‌کرد از بازی برزیلی‌ها تاکتیک و تمرین حمله درمی‌آورد و از آلمانی‌‌ها تاکتیک و تمرین دفاع و حفظ توپ را درمی‌آورد و فردا در تمرین آن را با بچه‌ها انجام می‌داد. من هم این کار را از او یاد گرفتم. البته کارهای دیگری را هم از ایشان یاد گرفتم و الان به کار می‌بندم.

شنیده می‌شود همسر شما بسیار فوتبالی است و گاهی‌اوقات که خوب کار نمی‌کنید از شما ایراد فنی می‌گیرد و باید برایشان جواب دهید؟
ابتدا جا دارد از همسرم تشکر ویژه‌ای کنم. من در این سال‌ها دور از خانه بودم و به خانواده‌ام خیلی سخت گذشته و باید بگویم ایشان من را به خوبی تحمل کرده‌اند. اما در خصوص فوتبال باید بگویم ایشان چون پدرشان هم فوتبالیست بود به خوبی فوتبال را می‌شناسد برای همین وقتی نتیجه نمی‌گیریم یا خوب بازی نمی‌کنیم می‌گوید تیمت سنگین بود، بدن‌های بچه نمی‌کشید و از این قبیل اصطلاحات را به خوبی به‌کار می‌برد. یا مثلا می‌گوید تعویضی که انجام دادی اشتباه بوده است!

همسرتان پرسپولیسی است یا استقلالی؟
فقط همین‌قدر بگویم یک روز که با ملوان بازی داشتیم و مربی ملوان آقا فیروز بود به ایشان گفتم دوست داشتی من ببرم یا پدرت گفت دوست داشتم مساوی شود که خدا را شکر مساوی شد.

باتوجه به تعاریفی که از فیروز کریمی دارید، اما امسال او در اکسین موفق نبود؟
در اینجا باید بگویم که اکسین در حق آقا فیروز جفا کرد. آنها تیم را با یک بودجه محدود بستند و بعد که تیم چند بازی اول خوب نتیجه گرفت بدون اینکه بخواهند تیم را در ادامه کار تقویت کنند مدعی صعود شدند و می‌گفتند که باید تیم صعود کند. آقا فیروز هم دست خالی تا یک جایی توانست کار کند و به تیم انگیزه دهد ولی همیشه این کار جواب نمی‌دهد. بعد از اینکه سه الی چهار بازی نتیجه نگرفتند او را برکنار کردند. اما وقتی ایشان به آبادان رفت موفق شد با درایت خاص خودش و نیز آن جوی که ابتدا علیه او در آبادان بود نفت را در لیگ برتر حفظ کند. اوج کار او شکست دادن پرسپولیس بود که کار خیلی بزرگی بود.

آیا پیشنهادی به غیر از پارس‌جنوبی هم دارید؟
بله چند تیم لیگ برتری و لیگ یکی با من صحبت کرده‌اند. اما اولویت من پارس جنوبی است چرا که می‌خواهم بمانم و کار خودم را در لیگ برتر با این تیم کامل کنم.

آیا شده که مهدی تارتار در فوتبال حسرت چیزی را به دل داشته باشد؟
فکر می‌کنم تنها حسرت فوتبالی‌ام بازی نکردن در تیم‌ملی باشد. خیلی دوست داشتم در تیم ملی بازی کنم اما نشد. متاسفانه چند بار هم که دعوت شدم و در اوج آمادگی بودم به علت مصدومیت نتوانستم بازی کنم.

یعنی دوست نداشتی در اروپا بازی کنی؟
چرا دوست داشتم در اروپا هم بازی کنم ولی وقتی شما شانس حضور در تیم‌ملی را از دست بدهید، شانس حضور اروپا را هم از دست خواهید داد. یکی از شرایط اصلی رفتن به اروپا و لژیونر شدن بازی در تیم‌ملی است که من هم این شانس را پیدا نکردم.

مهدی تارتار به مربیگری تیم‌ملی فکر می‌کند؟
بالاترین جایگاه در فوتبال رسیدن به تیم‌ملی است. من هم دوست دارم که به این جایگاه برسم و تمام تلاشم را انجام خواهم داد.

تو گفتی که دوست داری مربی پرسپولیس هم بشوی، حالا کدام را ترجیح می‌دهی؟ ملی یا پرسپولیس؟
خیلی سوال سختی است. من عاشق پرسپولیس هستم و همان‌طور که گفتم خیلی دوست دارم مربی پرسپولیس شوم اما تیم‌ملی هم جایگاه خود را دارد. اما باید بگویم دوست دارم از پرسپولیس به تیم‌ملی برسم.

بهترین تیمی که در این 9 سال مربیگری کردی کجا بود؟
بدون اغراق می‌گویم پارس‌ جنوبی جم بود. هر کدام از تیم‌هایی که بودم یک مشکل داشت اما پارس جنوبی از هر نظر کامل بود. از مدیریت باشگاه گرفته تا حمایت‌های وزارت نفت خصوصا منطقه انرژی و اقتصادی پارس که از هیچ کوششی برای موفقیت ما کم نگذاشت. تمام امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری، ساختار باشگاه، همه و همه سر جایش بود. تیم من هیچ‌وقت دغدغه مالی نداشت بازیکن با تمرکز بالا بازی می‌کرد امیدوارم این شرایط در لیگ برتر هم وجود داشته باشد که حتما دارد تا دوباره با این تیم یک افتخار دیگر کسب کنیم.