خانمحمدی: چشمم در این فوتبال ماند، میخواستم در 32 سالگی برگردم
حسن خانمحمدی پای سوالات خبرنگار پیروزی نشسته است.
از بهمن به پرسپولیس آمد، همراه با رضا جباری. نفوذهای خوبی داشت، تلاش زیادی کرد تا به ترکیب ثابت تیم برسد اما یکی از بدشانسترینهای فوتبال ایران بود. درحالیکه میتوانست هم مهره ای تاثیرگذار در تیم ملی باشد و هم در پرسپولیس سالهای سال بدرخشد، اما خیلی زود و در 27 سالگی دچار مصدومیتی شد که او را رفته رفته از فوتبال دور کرد.
قصه حسن خانمحمدی و پرسپولیس و فوتبال ایران گرچه خیلی زود تمام شد، اما در همان 4 سال حضور در جمع سرخپوشان هم او چنان بازی کرد که هواداری نیست که بازیهایش را دیده باشد و بتواند فراموشش کند. با خانمحمدی رفتیم به دهه 80 و روزهایی که برای بازگشت دوباره به فوتبال تلاش میکرد، به آن روزهای سخت و تلخ.
گفتوگوی حسین خانمحمدی با خبرنگار پیروزی را در ذیل میخوانید:
- بازیهای پرسپولیس را میبینید؟
مگر میشود ندید؟! هرطور باشد لااقل بازیهای پرسپولیس را میبینم.
- حتما از بردها و امتیازهایی که یکی پس از دیگری کسب میشود هم لذت میبرید؟
تیم خیلی شرایط خوبی دارد. این خیلی خوب است که عادت کردهاند به برد. گاهی هم که بد بازی میکنند اما باز سه امتیاز را میگیرند و این خیلی خوشحالکننده است. اگر تیم همینجوری ادامه دهد و بچهها حواسشان جمع باشد همچنان صدر جدول میمانیم. قهرمانی نیم فصل واقعا هم نیست، چیزی که اهمیت دارد این است که تا آخر فصل همین شرایط حفظ شود. با همین روال پیش برویم با اختلاف 12 امتیاز درنهایت قهرمان فصل خواهیم شد.
- همانطور که گفتید این عادت کردن به برد خیلی مهم است، چون پرسپولیس در همین نیم فصل اول با دنیایی از مشکلات و حاشیه دستبهگریبان بود اما باز هم با این اقتدار به صدر رسید.
برانکو مربی سرد و گرم چشیدهای است که مسائل روز فوتبال را میداند. ابتدای فصل یک مشکل در فاز دفاعی داشتیم اما با دو هافبک دفاعی کار کرد. بعد از آن بازی با الهلال، همه میگفتند تیم دچار بحران شده ولی برانکو خیلی خوب اوضاع را مدیریت کرد و تیم باوجود آن شکست سنگین، خیلی زود جمع شد. حالا هم در فاز دفاعی و هم در فاز حمله بهترین تیم هستیم. همه اینها حاصل درایت و خوشفکری برانکو است و بعید میدانم مشکل دیگری این فصل بتواند پرسپولیس را زمینگیر کند. حالا کاری ندارم که چه کسانی در ماجرای طارمی مقصر هستند اما به هرحال امیدوارم همه شرایط همچنان خوب پیش برود.
- البته اتفاقات خوبی هم در رابطه با ریزهاسپور افتاده.
بله، شنیدم. انشاءالله که همه چیز همانطور که اعلام شده خوب پیش برود. پرسپولیس واقعا یک جام کم دارد، اگر همین روال پیش برود باید اینبار دیگر به جام قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا برسیم تا اینقدر این استقلالیها نگویند یک جام آسیا ندارید!
- شما خودتان با پرسپولیس در آسیا یک کاپ گرفتید.
بله سوم شدیم. حالا فکر میکنم بهترین زمان برای گرفتن قهرمانی آسیاست. این جام واقعا در ویترین تیم کم است و پرسپولیس شایستگی رسیدن به قهرمانی آسیا را دارد. البته همه قبول داریم که آنها امکانات و شرایط بهتری نسبت به ما دارند و قرارداد یک بازیکن الهلال به اندازه کل بودجه پرسپولیس است.
- دفاع پرسپولیس چطور است؟
با آمدن سیدجلال فوقالعاده شده، امیدوارم که همین روند تداوم داشته باشد تا آخر فصل و بعد هم قهرمانی آسیا.
- شما با وجودی که مدافع بودید اما چیزی که از پست و بازیتان در ذهن بسیاری از هواداران شکل گرفته نقش یک هافبک است که خوب نفوذ میکردید و استارتهای خوبی داشتید.
من بیشتر دفاع راست بودم که پیستون راست هم بازی میکردم اما به خاطر شرایط بدنی و بازیام، مربی از من در دفاع راست استفاده میکرد اما چون زیاد نفوذ میکردم خیلیها فکر میکردند هافبک هستم. اتفاقا به خاطر همین شیوه بازیام 8-9 تا گل در آسیا و لیگ برای پرسپولیس زدم. این به خاطر فیزیکم بود، 90 متر طول زمین را میرفتم و میآمدم.
- یکی از بازیکنانی بودید که از بهمن به پرسپولیس آمدید، سر رضایت نامه داستان هایی بین دو باشگاه پیش آمد.
سال 79 بود که من و رضا جباری از بهمن به پرسپولیس آمدیم. پرسپولیس باید بابت من و رضا 80 میلیون به باشگاه بهمن میداد تا رضایتنامهمان را میگرفت. همین موضوع جنجال شد، ذوبآهن و استقلال داشتند این پول را پرداخت میکردند، اما ما به استقلال که نمیرفتیم و مجبور میشدیم که به ذوبآهن برویم. ذوب آهن جدا از پول رضایتنامه، 70 میلیون هم به ما میداد اما درنهایت پرسپولیس پول رضایتنامه را داد و ما با 10 میلیون قرارداد بستیم، یعنی ذوبآهن 7 برابر بیشتر از پرسپولیس به ما پیشنهاد داده بود و آن زمان 70 میلیون واقعا پول زیادی بود و هر کسی را وسوسه میکرد اما ما به ذوبآهن نرفتیم چون از قبل پرسپولیس را دوست داشتیم و این را هم همان زمان ثابت کردیم. چند سال در کنار تیم بودم که بعد مصدوم شدم و در جوانی مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم.
- حالا به مصدومیتتان هم میرسیم. آن زمان تیم خیلی پرمهره بود، جا افتادن در آن تیم پرستاره واقعا کار دشواری بود.
دقیقا همینطور بود. البته جدا از این، من در پرسپولیس خوب بازی میکردم اما متاسفانه نمیتوانستم در تیم ملی بازی کنم. البته خودم دلیلش را میدانم چرا دعوت نمیشدم.
- چرا؟
همیشه مسائلی پشت پرده وجود داشت. پای پول در میان بود. از من درخواست پول میکردند ولی قبول نمیکردم.
- یعنی برای اینکه به تیم ملی دعوت شوید و بمانید از شما پول میخواستند؟! چه کسی پیشنهاد مالی میداد؟
یک سری واسطههایی بودند که سهمیه داشتند در تیم ملی و یک سری بازیکن را میبردند. خب همیشه 11-12 نفر که ثابت بودند و نمیشد آنها را دعوت نکرد و کنارشان گذاشت. حکایت بقیه فرق میکرد، درست مثل همین الان. 7-8 تا بازیکن را پولکی برمیدارند.
- اینها را بنویسم؟!
بنویسید. اینها حقیقت فوتبال ما است. من باید پول میدادم تا به تیم ملی میرفتم اما این هزینهها را نکردم. اتفاقا مردم گاهی از من می پرسند چند بازی ملی داری؟ وقتی میگویم اصلا تیم ملی بازی نکردم، باورشان نمیشود. هر وقت هم دعوت میشدم، خط میخوردم درحالیکه آمار خیلی خوبی در پرسپولیس داشتم. 25-26 تا پاس گل میدادم، با اینکه دفاع راست بودم. همین الان ببینید دفاع راست ها در لیگ چند تا پاس گل در یک فصل میدهند، آمار من را هم ببینید.
- در اینکه شما میتوانستید خیلی بهتر از این باشید که شکی نیست.
مسائل زیادی در تیم ملی بود. من نمیگویم از مهدی مهدویکیا بهتر بودم که او در پست خودش بهترین بود، ولی من هم در پست خودم خوب بودم. مثلا از فولاد 8-9 نفر به تیم ملی دعوت میشدند اما از پرسپولیس 3 نفر. به هرحال همیشه مسائلی بود که بیشتر از این نمیخواهم بازش کنم. مردم هم خیلی چیزها را میدانند، آنها میدانند حسن خانمحمدی و رضا جباری چقدر شایستگی داشتند، چطور ما در تیم خودمان فیکس بودیم و عملکرد خوبی داشتیم اما به تیم ملی دعوت نمیشدیم، اما ذخیره من در تیم ملی بود! اینها البته همیشه در فوتبال هست و همه هم میدانند که یک عده پول میگیرند و بازیکن به تیم ملی میبرند. اینها باید درست شود. وقتی علی کریمی اعتراض میکند سریع میآیند و سرپوش میگذارند. این مسائل بود و هست، کسی که در فوتبال مسئولیت دارد باید به آن رسیدگی کند.
- چند سال در پرسپولیس بودید؟
5 سال قرارداد داشتم، 4 سال بازی کردم یک سالش هم مصدوم بودم. فکر کنم حدود 95 بازی برای پرسپولیس انجام دادم. آمارم هم خوب بود. رضا جباری هم هافبک وسط، مهاجم و پشت مهاجم بازی میکرد و حدودا 25 گل هم زد.
- او هم بازیکن خیلی خوبی بود، گلهای زیرطاقی زیبایی میزد.
رضا چند بازی در تیم ملی دارد، نمیدانم دقیق چند تا، اما او هم به حقش نرسید. ما از بازیکنان کلیدی آن سالهای پرسپولیس بودیم.
- اولین فصلی که به پرسپولیس آمدید خیلی فیکس بازی نکردید.
بعد از اولین بازیای که برای تیم انجام دادم، علی آقا (پروین) 7-8 بازی مرا حتی روی نیمکت هم نگذاشت و رفتم روی سکو. میگفت انتظارش از من خیلی بیشتر است. البته من از علی آقا ایراد نمیگیرم این سلیقه او بود و یا شاید واقعا نظرش این بود که واقعا در سطح بالاتری بازی کنم. ولی بعد که به ترکیب رسیدم دیگر فیکس شدم. در بازی با پاس 20 دقیقه بازی کردم و گل زدم، یک گلِ سه امتیازی، چون بازی یک-یک بود و با گلِ من دو بر یک بردیم. مقابل الوکره قطر 10 دقیقه به زمین آدم و فوقالعاده بازی کردم. در بازی با العین هم من گل زدم و تیم بالا آمد. دیگر از همان زمان فیکس شدم تا زمانی که آسیب دیدم.
- چند ساله بودید که وارد پرسپولیس شدید؟
22 سال. روزی هم که از تیم رفتم 27 سالهم بود. حسین فرکی هم من را به تیم ملی دعوت کرده بود. هنوز مصدوم نشده بودم، تازه داشت کارها روی غلتک میافتاد که مصدومیت از فوتبال دورم کرد. حسین فرکی من را از قبل میشناخت.
- چند تا جام باشگاههای آسیا با پرسپولیس رفتید؟
2 تا. یکی که سوم شدیم و یکی هم پیش از رسیدن به مرحله نیمهنهایی اوت شدیم. در جام باشگاه ها هم 3 گل زدم، یکی به العین و دو تا به تیم ترکمنستانی. گفتم که من دفاع راست بودم اما 3 گل در آسیا زدم.
- در لیگ برتر چه عناوینی با پرسپولیس به دست آوردید؟
یک قهرمانی لیگ برتر، یک نایبقهرمانی و یک سومی. سالی که بگوویچ آمد (سال 83) تیممان فوقالعاده بود. همه میگفتند امسال با 15 امتیاز اختلاف قهرمان میشوید اما متاسفانه تیم رفت به حاشیه و درنهایت هفتم شدیم.
- داستان مصدومیتتان از کجا آغاز شد؟
زانویم یک مشکلی داشت که مادرزادی بود. وقتی پایم درد گرفت و به دکتر مراجعه کردم، دائم عجله داشتم که دوباره به فوتبال برگردم و بازی کنم به همین دلیل هر روز پایم خرابتر میشد. تمرین اشتباه انجام دادم و میخواستم زودتر برسم. 4 بار هم زانویم را جراحی کردم، مشکلم حل که نشد هیچ، وضعیت هر روز بدتر هم میشد. بعد از اینهمه جراحی، درنهایت مجبور شدم فوتبال را کنار بگذارم. پزشک گفت دیگر بازی نکن و این خیلی برایم در 27 سالگی غمانگیز بود.
- شاید اگر امروز آن مصدومیت را داشتید راحت تر درمان میشدید و میتوانستید تا سالها کارتان را ادامه دهید.
بله، واقعا. الان با یک سوزن درمانی یا فیزیوتراپی وضعیت پایم خیلی بهتر شده، اما آن زمان علم اینقدر پیشرفت نکرده بود.
- با ابراهیم اسدی که حرف میزدیم میگفت نمونه بارز فوتبالیستی که به دلیل مصدومیت و تجویزهای اشتباه، فوتبالش خیلی زود تمام شد حسن خانمحمدی بود. جراحیهای اشتباهی هم داشتید؟
نه، جراحیهای من اشتباه نبود. پزشک تقصیری نداشت، شاید اگر فیزیوتراپی بهتری داشتیم، میشد پایم را برگرداند ولی خب آن زمان شرایط به آن شکل بود، شاید هم واقعا کسی دلسوز نبود و اهمیتی به وضعیتی من نمیداد و من سوختم.
- 26-27 سالگی میتواند نقطه اوج یک فوتبالیست باشد.
بله، خیلیها تازه در این سن به تیم ملی دعوت می شوند. علی کریمی در همین سن بهترین بازیکن آسیا شد. میشد اوج فوتبالم باشد، تازه به تیم ملی هم دعوت شده بودم، اما بد آوردم، خیلی. شاید خواست خدا بود. من خیلی تلاش کردم که دوباره برگردم.
- از نظر روحی چطور با این مسئله کنار آمدید؟
خیلی بد بودم، تا 4-5 سال. به مشکلات مالی هم خورده بودم. درد داشتم، فوق العاده شرایط بدی بود. تا 2-3 ماه نمیتوانستم بخوابم. بعد تا ظهر میخوابیدم. خیلی زجر کشیدم، نمیخواهم با تکرار آن روزها، مردم را ناراحت کنم، ولی روزهای خیلی سختی بود. قشنگ 4-5 سال درگیر این ماجرا بودم، چشمم در این فوتبال ماند حتی امید داشتم در 32 سالگی برگردم و دوباره بازی کنم اما نشد دیگر. البته در همین زمان هم رفتم دورههای مربیگری را دیدم، دوره کامل و آسیاویژن. چند سالی هم مربیگری کردم. در عینحال کار ساختمانسازی هم انجام دادم. یعنی بیکار نماندم، در عین حال که امید داشتم برگردم در کنارش خودم را با کار و مربیگی مشغول کردم که خوشبختانه خیلی هم موفق بودم.
- در این سالهای سخت، چه کسی را بیشتر از همه در کنار خود داشتید؟
همسرم، او فوقالعاده بود. نمیدانم اسمش را چه چیزی بگذارم، فداکاری، ایثار، او اصلا برایش مهم نبود که از اوج فاصله گرفتهام و همه سختیها را تحمل کرد. همیشه از او تشکر میکنم. از بچههای فوتبالی هم رضا جباری همیشه کنارم بود.
- شما به نوعی دوقلوهای پرسپولیس بودید که همه جا با هم میرفتید، رفتن شما برای رضا جباری هم اصلا خوب نبود.
رضا دو سال بعد از من هم در پرسپولیس ماند، او هم سختش بود. اگر من بودم، 7-8 سال دیگر با هم بازی میکردیم. همه جا با هم بودیم و به واسطه هم خیلی کارها انجام میدادیم. او هم آرام آرام از فوتبال فاصله گرفت. بعد از پرسپولیس به ابومسلم، تراکتورسازی و استیلآذین رفت. داستان من روی فوتبال او هم تاثیر گذاشت.
- هنوز هم مثل قدیمها با هم هستید؟
همیشه و همه جا. کارمان با هم هست. به ما میگفتند دوقلوهای پرسپولیس که همیشه همینطور بود. گاهی با هم مسافرت هم میرویم و هیچوقت مشکلی بین ما نبوده، رضا دوست بسیار خوبی است.
- غیر از جباری، در پرسپولیس چه کسی بیشتر هوایتان را داشت و از او تاثیر گرفتید؟
کریم باقری. هنوز هم با هم در ارتباط هستیم. با ابراهیم اسدی، امیرحسین اصلانیان، رضا شاهرودی و بقیه. با خیلی از بچههای قدیمی در ارتباط هستم.
- چطور با آن بحران چند ساله بعد از فوتبال کنار آمدید؟
دوستانم کنارم بودند مثل رضا جباری و کریم باقری، ولی به هرحال وقتی در آن وضعیت قرار میگیری فقط این خودت هستی که میتوانی به خودت کمک کنی که از آن وضعیت دربیایی. کسی خیلی نمیتواند کمکت کند. دوستان به من لطف داشتند اما باید خودم، خودم را نجات میدادم و فکر هم میکنم موفق بودم و خوب تحمل کردم. خیلی سخت بود در اوج جوانی و آمادگی مجبور شوی به خاطر مصدومیت فوتبال را کنار بگذاری. دردهای زیادی را تحمل کردم و توانستم از دلِ همین ماجرا، کارهای زیادی یاد گرفتم. هم مربیگری و تعلیم و تربیت، حتی همین کار ساختمانسازی. مشکلات زیادی بود، اما بالاخره تمام شد. به فوتبالم نمیدانم واقعا چه نمرهای میتوانم بدهم اما به دنیای بعد از فوتبالم، نمره خوبی میدهم چون صددرصد تلاشم را کردم و یک لحظه هم بیکار نبودم.
- چه فوتبالیستی شما را بیشتر یادِ خودتان میاندازد؟
خیلیها هستند که خوب بازی میکنند، اما رامین رضاییان را که میبینم یاد خودم میافتم. رامین یک فوتبالیست فوقالعاده است هم در فاز دفاع و هم حمله خوب کار می کند. سانترهایش بوی گل میدهد، فوتبالیست فنی و ششدانگی است ولی خب باید حواسش را یک مقدار بیشتر جمع کند.
- اتفاقا اشکهایش بعد از پاس رو به عقبی که به همتیمیاش داد و منجر به گل خوردن تیمش شد، خیلیها را تحت تاثیر قرار داد.
بله دیدم. رامین باید بداند فوتبال همهاش فقط مسائل فنی نیست، تکنیک و فنی بودن تا حدودی میتواند تاثیرگذار باشد اما مسائل حاشیه ای فوتبال مهمترین اصل است که باید آنها را رعایت کند. مشکلاتی که در پرسپولیس با برانکو پیدا کرد باید زنگ خطری برایش میشد و حواسش را خیلی جمع میکرد. او باید از یک نفر حرفشنوی داشته باشد. رامین بچه بامعرفت و خوبی است، البته اشتباهی که در اوستنده کرد و منجر به گل خوردن تیمش شد، چیزی است که در فوتبال پیش میآید و مسئله ای نیست که ارزش یک فوتبالیست را زیر سوال ببرد. حتی رونالدو هم پنالتی از دست میدهد، اینها برای بهترین بازیکنان دنیا هم پیش میآید، نباید احساساتش جریحه دار شود. فوتبال همیشه همین بوده، اشتباهی صورت میگیرد که گلی ردوبدل میشود. با یک اشتباه نباید همه چیز را تمام شده بدانی، بلکه باید از شکست پلی بسازی رو به پیروزی و از آن درس بگیری. این چیزها نباید رامین رضاییان را بشکند و برایش تعیینکننده باشد، اما خوب است که حواسش را در مسائل غیرفنی هم خوب جمع کند.
- یک روزِ خوبِ حسن خانمحمدی در پرسپولیس؟
بازی با الهلال در ورزشگاه آزادی. دو تا بازی اخیر را مساوی کرده بودیم و چشم امیدمان به این بازی بود. فقط باید میبردیم که صعود کنیم. هواداران خیلی امیدوار بودند الهلال را بزنیم که درنهایت 3-1 بردیم و همه خیلی خوشحال شدند. الهلال آن زمان در بهترین حالت خود بود و 17-18 ملیپوش داشت. آن بازی و آن برد یک روز خیلی خوبِ فوتبالی من بود.
- یک روزِ بد؟
بازی با سامسونگ در نیمهنهایی جام باشگاههای آسیا که اگر میبردیم میرفتیم فینال و احتمال قهرمانیمان خیلی زیاد بود. در 7 دقیقه دو گل خوردیم، آن روز برای همه ما خیلی تلخ و سخت بود که شکست خوردیم.
- یکی از پرسپولیسیها که حرفهایش روی شما خیلی تاثیر داشت؟
رضا جباری و کریم باقری. آقا کریم خیلی با من صحبت میکرد. او بمب انرژی بود. آن زمان قبل از بازی به هتل میرفتیم، پیش از رفتن به هتل، آقا کریم ما را به خانهاش میبرد و خیلی ما را تشویق میکرد. رفتار او خیلی روی ما تاثیر داشت و به ما انگیزه میداد. خاطرات خوشی با هم داشتیم. او از اشتباهاتی که خودش داشت به ما میگفت و تجربیاتش را در اختیار ما قرار میداد. چیزهای زیادی از او یاد گرفتم.
گفتوگو از مرضیه دارابی-خبرنگار پیروزی