خداداد عزیزی: ماجراهای جدید هزار برابر زشتتر از جادوگری است
خداداد عزیزی اولین چهرهای بود که در سال 1383 درباره فعالیت عدهای با عنوان جادوگر در فوتبال صحبت کرد و برخی حرفهای حماسهساز ملبورن را شوخی تلقی کردند اما با گذشت حدود 13 سال همه به این نتیجه رسیدند که خداداد مثل همیشه صادقانه صحبت کرده بود.
به گزارش پیروزیدیلی، او حالا از مشکل جدیدی در فوتبال ایران پردهبرداری میکند.
* بعد از سالها در اکثر برنامههای فوتبالی صحبت جادوگری مطرح میشود و همه به این نتیجه رسیدهاند که خداداد سالها قبل صادقانه صحبت کرده است.
دلیل ندارد صادقانه صحبت نکنم. آدم وقتی قانع باشد از کسی وام نمیگیرد و زیر بلیت کسی قرار نمیگیرد. یادم هست وقتی موضوع جادوگری را مطرح کردم چند نفر به من گفتند آبروی مؤمن را باید حفظ کرد، بنده هم عرض کردم همواره اعتقاد داشته و دارم باید آبروی مؤمن را نگه داشت ولی افرادی که دنبال جادو، رمال و... هستند را باید از جمع آدمهای مؤمن خارج کرد. برایم عجیب نیست چرا برخی میترسند حرف بزنند چون آتو دست دیگران دارند یا منافعی که احتمال میدهند متضرر شوند. یادم هست دهه 80 چند دلال بازیکنان را در محافلی جمع میکردند یک بساطی هم جلویشان میگذاشتند و پنهانی فیلم هم میگرفتند و از بازیکنان آتو داشتند و سر زمانی معین آنها را تهدید به افشای خلوتشان میکردند. بازیکن بدبخت هم از ترس آبرویش مجبور بود باج بدهد حالا یا باج نقدی یا باج در جریان مسابقه نظیر خراب کردن پنالتی یا اهدای پنالتی و پاس گل.
* الان کمتر شده؟
روشها مدام تغییر میکنند.
* پای شما به چنین محافلی باز شد؟
من زمان فوتبال بازی کردن ساعت 10 شب خواب بودم در عین حال خودم امکانات لازم را داشتم و نیازی نبود سر سفره کسی در شمال یا جنوب بنشینم. به دلیل اعتقادات مذهبیام اهل یکسری بساطها نبودهام ولی به قول معروف اگر نخوردهایم نان گندم، دیدهایم دست مردم (خنده)
* دقت کردهاید جدیداً بعضی مربیان با هم دست نمیدهند؟
بله، چون به آنها میگویند اگر با فلان مربی دست بدهی در جریان بازی میبازی! در فوتبال ایران سالیان سال است مربی میزبان برای خوشآمدگویی با مربی مهمان دست میدهد. حالا این وسط یکی را داریم که از ابتدای کار اول مسابقه با هیچ مربی دست نداده و نمیدهد ولی مربیانی که تازگی این اخلاق را پیدا کردهاند به این باور رسیدهاند که تحت جادو قرار میگیرند! گذر زمان ثابت کرد حرفهای 10، 12 سال قبل من شوخی نبود هر چند هنوز تلاش میکنند قضیه را لاپوشانی کنند ولی همه فوتبالیها دیدند بحث جادوگربازی در فوتبال صحت داشت اما اخیراً پدیدهای بسیار زشتتر از جادو در فوتبال ایران باب شده است و باعث تأسف است.
* چه پدیدهای؟
من به عنوان یک مرد شرمم میشود درباره این موضوع صحبت کنم.
* شما اهل تعارف و خجالت نیستید، چرا دقیق اشاره نمیکنید؟
یکی، دو مربی بیمار درگیر کارهای اخلاقی بسیار زشتی شدهاند که حقیقتاً شرم دارم دربارهاش حرف بزنم. آقای علیپور قبلاً در کمیته اخلاق یکسری از این چیزها را میدانست و باید ببینیم مسئولان فعلی کمیته اخلاق اطلاعی دارند یا ندارند. اگر خواستند به خودشان میگویم تا از چند بازیکن تحقیقات لازم را به عمل بیاورند بلکه جلوی یک رسوایی بزرگ را برای فوتبال و مردان مسلمان کشور بگیرند. یواشیواش گند این قضیه هم درمیآید و فکر کنم سال 1402 یا 1403 موضوع علنی شود و بازیکنان بگویند فلان سرمربی در لیگ برتر چه خواستههایی داشته است. اثبات این موضوع در حال حاضر برای من آسان نیست و خود بازیکنان باید به مسئولان کمیته اخلاق توضیح بدهند. این ماجرا هزاران بار بدتر و زشتتر از جادوگری است.
* دیروز یک آذر بیستمین سالگرد بازی رفت ایران و استرالیا در تهران بود که با تساوی یک - یک با گل شما در تهران خاتمه یافت.
گل بازی رفت تیم ملی مقابل استرالیا مظلوم واقع شد در حالی که مهمتر از دو گل زده شده در بازی برگشت در ملبورن بود چون اگر آن گل را نزده بودیم تساوی بازی برگشت اجازه نمیداد به جام جهانی صعود کنیم.
* یادت هست ویهیرا قبل از این بازی یا در بین دو نیمه چه حرفهایی زد؟
بنده خدا هنگ بود و حرفی برای زدن نداشت. تیم ملی استحقاق صعود به جام جهانی را داشت و آن تیم ثمره زحمات محمد مایلیکهن بود و حتی اگر مایلیکهن مانده بود هم میرفتیم جام جهانی همانطور که عملکرد خوب تیم ملی در جام جهانی حاصل زحمات ایویچ بود و جلال طالبی بهرهاش را برد. در بازی رفت وقتی تیم استرالیا وارد زمین شد از دیدن 110 هزار تماشاگر به وحشت افتاد. تماشاگران تمام سکوها، راهپلهها و حتی روی دیوارها را پر کرده بودند. کیفیت افتضاح چمن ورزشگاه آزادی در آن سالها هم باعث شده بود نتوانند کیفیت اصلیشان را نشان بدهند و تیم ایران به خصوص در نیمه دوم به استرالیا برتری داشت.
* از خودتان چه خبر؟ تصمیم به مربیگری ندارید؟
من بهتر از خوب یعنی در وضعیت عالی هستم و شکر خدا همه چیز خوب میگذرد. کار فوتبال و مربیگری را دوست دارم اما دیگر انگیزهای برای کار کردن در باشگاههای بیپول را ندارم.
* صحبت خاصی مانده؟
فقط تسلیت بابت زلزله و سپاس از مردم بامعرفت کشور.