خداداد عزیزی: مربی گفت اگر جادوگر نباشد، من هم نیستم
برنامه دوشنبهشب نود بدون شک یکی از جنجالیترین برنامههای چند سال اخیر بود که به صورت مفصل به بحث جادوگری در فوتبال ایران پرداخت.
به گزارش پیروزیدیلی، بازیکنان سابق تیمهای پاس و سایپا در مورد ارتباط مربیانشان با جادوگر صحبت کردند که حرفهای آنها تکان دهنده بود. همین موضوع باعث شد تا روز گذشته خداداد عیزی در این باره واکنش دهد. او حرفهایی زد که در نوع خودش قابل تامل بود.
از بحث جادو اطلاع نداشتیم
از خداداد در مورد مصاحبههای برخی از بازیکنان پاس در برنامه نود سوال میکنیم که او حرفهایش را اینگونه آغاز میکند: وقتی خیلی از بازیکنان در این خصوص صحبت میکنند یعنی اینکه آن حرفها صحت دارد. فقط یک نفر حرف نزد که مثلا بگوییم با مربی خصومت شخصی داشته است. ما سالی که با پاس قهرمان شدیم اصلا از بحث جادو و جادوگر اطلاعی نداشتیم و بعدها خیلی چیزها را فهمیدیم. یادم میآید که در آن سال در 5 بازی آخر برای هر برد یک میلیون و دویست هزار تومان پاداش میگرفتیم که پول کمی نبود.به هر حال نیروی انتظامی دوست داشت که پاس قهرمان شود. بعد از هر بازی که پاداش میگرفتیم آقای مربی از ما 100 یا 200 تومان میگرفت و میگفت که این پول در راه خیر خرج میشود.
آجورلو می تواند شهادت بدهد
از خداداد می پرسیم که در نهایت کجا متوجه شدید که این مربی با جادوگر در ارتباط است که او میگوید: من چند بار به آقای مربی پول دادم و اصلا نپرسیدم که پول را به چه کسی میدهد. تا اینکه فصل تمام شد و ما قهرمان شدیم. آقای الف.الف به مربی ما گفته بود که باید با من قرارداد امضا کنی تا روی نیمکت بنشینم چون دیگر نمیخواهم از روی سکوها کارم را انجام دهم. آقای آجورلو میتواند در مورد همه حرفهای من شهادت بدهد که راست میگویم یا دروغ. آقای آجورلو انسان متدینی است و آن زمان در مورد این خواسته مربی مقاومت کرد و گفت که هرگز چنین کاری نخواهد کرد. آقای مربی هم حتی گفت که اگر الف. الف روی نیمکت نباشد من هم از این تیم میروم. یادم میآید که من به آقای مربی گفتم که من، برهانی، بیاتینیا و نکونام بالای 40 گل برای پاس زدهایم، حالا چطور این جادوگر اداعا میکند که تیم را قهرمان کرده است؟ اعتماد به نفس آن آقا بیشتر از ما بود.
نظر مربی را عوض کردم
خداداد حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: بعد از اینکه مربی میخواست از پاس برود من نظر او را عوض کردم. به آقای مربی گفتم که بحث مربیگری در آسیا، احتمال موفقیتهای بیشتر و 100 میلیون تومان پول مطرح است که باشگاه میخواست برای فصل بعد به او بدهد. او قانع شد که کارش را ادامه دهد و انصافا آقای آجورلو هم پای حرفش ایستاد و جادوگر را از تیم دور کرد. الف.الف هم گفته بود که نمیگذارد پاس نتیجه بگیرد تا زمانیکه آقای مربی را عوض کنند. ما هم نتیجه نگرفتیم و ظاهرا آقای مربی هم به حرف الف.الف اعتقاد داشت که گفته بود او نتیجه نخواهد گرفت.
ماجرای بازی نکردن بیاتینیا
خداداد ماجرای جالب و عجیبی را تعریف میکند: سالی که قهرمان شدیم، در آخرین بازی با استقلال اهواز بازی داشتیم که 5 گل زدیم. آن زمان بیاتینیا بازیکن آماده تیم ما بود که در بازیهای گذشته خوب گل زده بود. محسن کمی هم عصبی بود، یادم میآید آقای مربی قبل از بازی به من گفت که از تو کاری میخواهم که باید انجام بدهی. او به من گفت که سعی کن بیاتینیا را آرام کنی چون میخواهم او را روی نیمکت بگذارم و از بهرام اسماعیلی استفاده کنم. اسماعیلی هم در آن زمان به دلیل مصدومیت چند هفته بازی نکرده بود و من به مربی گفتم که قصد دخالت در کار شما را ندارم اما این منطقی نیست که یک مهاجم آماده روی نیمکت بنشیند و مهاجمی که چند هفته بازی نکرده است در این بازی حساس به میدان برود. آقای مربی به من گفت که بعد از 20 دقیقه بیاتینیا را به بازی میآورم اما طبیعتا نیمکتنشینی او منطقی نبود. من این موضوع را به غلامپور و چند نفر دیگر گفتم که همگی تعجب کردند. من بلافاصله به اقای آجورلو زنگ زدم و این ماجرا را گفتم.او میخواست به نماز جماعت برود که برگشت. ما طبیعتا با نیمکتنشینی بیاتینیا مخالف بودیم ولی اقای مربی گفت یا باید اسماعیلی بازی کند یا من همین الان از تیم میروم. در نهایت اسماعیلی بازی کرد و در دقیقه 20 هم بیرون آمد و محسن وارد زمین شد.
ماجرای دیدار با الف.الف
خداداد در قسمت دیگری از حرفهایش میگوید: آقای مربی به من گفت که من نتوانستم آجورلو را برای قرارداد بستن با الف.الف قانع کنم و تو با او صحبت کن تا شاید راضی شود. در نهایت آقای آجورلو هم او را دیده بود. او از جادوگر پرسیده بود که چه کاری انجام میدهد و الف.الف هم گفته بود که یک لشگر دارد که ان را روی حریفان میفرستد تا خسته شوند. مدیرعامل پاس هم گفته بود که اعتقادهای مذهبی من قوی است و چنین کارهایی را انجام نمیدهم.
نام مادر را میخواهند چکار؟
عزیزی میگوید: الان دیگر مربیان دنبال نام مادر بازیکنان هستند، آنها نام مادر را میخواهند چکار؟ اگر نام خواهر بازیکنان را بخواند شاید منطقیتر باشد چون حداقل در اینصورت می توانیم بگوییم شاید هدفشان ازدواج است! الان مربیان بازیکنان را از دود میپرانند، کمیته اخلاق به جای گیر دادن به قلیون و موی بازیکنان باید به سحر و جادو، زدو بند در فوتبال، دلالی و ... رسیدگی کند.
فردوسی پور چرا اسم نبود؟
خداداد از عادل هم انتقاد میکند: عادل در برنامه دوشنبه شب به بحث جادوگری پرداخت اما چرا اشارهای به اسم آنهاییکه دنبال جادو میروند نکرد؟ چرا روی اسم مربیان صدای «بیب» میگذاشت؟! بالاخره ما باید بدانیم چه کسانی از این کارها میکنند، مردم هم باید بدانند. من به آقای مربی گفتم این کارها از شما بعید است. چطور میشود که این مربی 25 سال مدام تیم گرفته است. این عیب ندارد که بدون تیم نمیماند اما چرا باید سراغ این کارها برود؟ آیا یک مومن باید به جادوگر اعتقاد داشته باشد؟
میدانم کی سراغ جادوگر میرود؟
خداداد ادامه میدهد: من میدانم دقیقا آقای مربی چه زمانی سرغ جادوگر میرود. او خیلی تلاش کرد تا در این سالها با الف.الف ارتباط نداشته باشد ولی هر وقت نتیجه نگرفت به سمت این جادوگر رفت. متاسفانه برخی خوداشن را مربیان علم گرا میدانند اما به سمت جادوگر میروند. جالب است میآیند و در تلویزیون بازیهای رئال و بارسا را آنالیز میکنند. آنها دیالیز هم نمیکنند چه برسد به آنالیز! من مدت ها پیش این چیزها را به فردوسیپور گفتم ولی او در برنامه اسمی از آنها نیاورد و روی اسمشان صدای بیب گذاشت.