"دست مریزاد پسر"
سعید علیحسینی بعد از 8 سال موفق به کسب مدال جهانی شد، مدالی که به هنگام آویختنش به گردن بغض یک ملت ترکید.
هشت سال محرومیت در اوج قدرت و شور جوانی. هشت سال تمام بدانی این مدالها مال توست و بنشینی و نبرد حریفان در المپیک، بازیهای آسیایی و قهرمانی جهان را ببینی اما ناامید نشوی و دست از تمرین و تلاش و اثبات یک حقانیت پایمال شده برنداری.
کاری که سعید علیحسینی کرد کاری بود کارستان و فراتر از اراده و عزم یک قهرمان. اعجوبه را در جوانی زمینگیر کردند چون مافیای وزنهبرداری جهان نمیخواست یک جوان بیاید و بعد از رضازاده خیلی زود با درهم شکستن رکوردها آن جذابیتها را از بین ببرد. آمدند و این جوان رعنا را به اتهام دوپینگ دوازده سال محروم کردند و بعد مثلا لطف کرده و چهار سالش را کم کردند.
محرومیتی بس عجیب و سنگین که تحملش فقط از یک مرد آهنین برمیآمد. تاماش آیان و مافیایش تصورش را هم نمیکردند سعید علیحسینی بعد از هشت سال دوباره قدعلم کند اما او هر روز با پولادسرد جنگید و جنگید تا اینکه بغض هشت سالهاش با سه مدال ناب روی سکوی قهرمانی جهان ترکید و آن دل شکستهاش با اشک شوق آرام گرفت.
سعید علیحسینی گل کاشت. او حالا الگوی صبر و مبارزه با ناامیدی است. الگویی برای اینکه بدانی باید برای گرفتن حق پایمال شده و جفاهایی که در حقات میشود باید جنگید نه اینکه ناامید و تسلیم شد. سعید فراتر از یک ورزشکار و قهرمان عمل کرد و حالا اگر مسئولان ورزش کشور و حتی ما رسانهایها به این "انگیزه، صبر و هدف" و این مبارزهاش با ظلمی آشکار آنچنان که باید اهمیت نمیدهیم هستند علی کریمیها که بدون آشنایی و ارتباطی با سعید علیحسینیها برایشان پیام تبریکی منتشر کرده و بنویسند: دست مریزاد پسر.
مرحبا به انگیزه و اراده سعید علیحسینی و صد تبریک به خوش قلب بودن یک اسطوره فوتبالی که این کار کارستان یک قهرمان ایرانی را دید و با پیام تبریکی به آن بها داد. مرسی آقای جادوگر (ح-ق)