به گزارش پیروزی دیلی،  بوژیدار رادوشویچ آرام آرام در حال ایرانی شدن است! او که به اتفاق همسرش در ایران زندگی می‌کد حالا دیگر تقریبا با فرهنگ ایران آشنا شده و به قول خودش قصد دارد امسال در خانه سفره هفت سین بچیند. رادو خاطرات جالبی از عید نوروز دارد. خودش می‌گوید این خاطرات را برای هموطنان کروات خود هم تعریف کرده و آن‌ها هم شیفته سفر به ایران و آشنایی بیشتر با فرهنگ ایرانیان شده اند. گپ کوتاه و نوروزی ما با رادوشویچ فراتر از آن چیزی بود که توقع داشتیم.

عید نوروز سال قبل در ایران بودی؟

بله چند روزش را در ایران بودم و با همسرم به خانه چند نفر از همبازیانم رفتیم و حسابی پذیرایی شدیم.

عیدی هم گرفتی؟

بله، البته بیشتر همسرم عیدی گرفت. به خانه همبازیانم که می‌رفتیم همسران آن‌ها لطف می‌کردند و به همسرم عیدی می‌دادند.

با این حساب خوش گذشته و امسال هم حتما به آن‌ها سر می‌زنی؟

قطعا امسال به خانه دوستان بیشتری می‌روم، چون در طول یک سال گذشته با بچه‌های بیشتری رفت و آمد داشتم و حتما عید به دیدار آن‌ها می‌روم. البته با این تفاوت که من هم آن‌ها را به خانه مان دعوت می‌کنم.

واقعا؟

بله همسرم اصرار دارد که ما هم میزبان بازیکنان پرسپولیس باشیم. او می‌گوید بد است که فقط ما به خانه آن‌ها برویم. البته همه چیز بستگی به برنامه تمرینی کادرفنی دارد، اما اگر فرصت داشته باشیم شاید یک مهمانی در خانه ترتیب دادیم و میزبان بازیکنان پرسپولیس بودیم. به هر حال باید محبت آن‌ها را جبران کنیم.

خب شما می‌توانستید به بهانه سال نو میلادی و جشن کریسمس این مهمانی را ترتیب بدهید.

آن زمان مرخصی گرفتیم و به کشور خودمان رفتیم تا 2 روز کنار خانواده باشیم، در ایران هم بیشتر با هموطنان خودمان و دوستان مسیحی که مقیم ایران هستند برنامه داشتیم. یک شب هم مهمان سفارت کرواسی بودیم و یک روز هم برانکو همه ما بازیکنان و مربیان خارجی پرسپولیس را دعوت کرد و چون بازی‌های مان هم در آن مقطع فشرده بود امکان این کار را نداشتیم. مهم‌تر از همه کریسمس جشن شما ایرانی‌ها نیست و حالا که ما در ایران زندگی می‌کنیم، مزه اش به همین است که در جشن ایرانی‌ها این مهمانی را ترتیب دهیم.

اما شما که عیدتان عید نوروز نیست و در ایام عید ایرانی‌ها بیشتر باید مهمان باشید تا میزبان؟

سال قبل مهمان بودیم و امسال می‌خواهیم میزبان باشیم. البته حتما برای تبریک عید به خانه دوستانی که در طول سال با آن‌ها رفت و آمد داشتیم می‌رویم.

ما ایرانی‌ها رسم داریم در ایام عید به خانه یکدیگر می‌رویم و در واقع 2 بار همدیگر را می‌بینیم. انگار شما و همسرتان هم با این رسم آشنا شده اید؟

این رسم فقط برای ایران نیست. در کرواسی هم ما به دیدار بزرگ‌تر‌ها می‌رویم و برای آن‌ها هدیه می‌بریم و از آن‌ها عیدی هم می‌گیریم و بعد بزر گتر‌ها برای تشکر از اینکه به یادشان بودیم به دیدن ما می‌آیند.

البته سال گذشته که به بهانه نوروز با برانکو صحبت می‌کردیم متوجه شدیم خیلی چیز‌ها در فرهنگ ایران و کرواسی به هم شبیه است. به طور مثال برانکو می‌گفت: شما هم یک مراسمی دارید که شبیه مراسم قاشق زنی ما در شب چهارشنبه سوری است...

بله در کشور ما هم در یک شب به خصوص جوان‌ها صورت شان را می‌پوشانند و با یک ظرف به در خانه همسایه‌ها می‌آیند و آواز می‌خوانند و قاشق را به آن ظرف می‌کوبند تا صاحبخانه در را باز کند و آن ظرف را از آن‌ها بگیرد و برای شان از خوراکی‌هایی که در خانه دارد داخل ظرف بریزد.

تو وقتی نوجوان بودی این کار را می‌کردی؟

بله آن اوایل که خجالت می‌کشیدم فقط در خانه خودمان می‌رفتم و رویم نمی‌شد به خانه همسایه‌ها مراجعه کنم، اما بعد با دوستانم این کار را می‌کردیم.

الان اگر در ایران یک نفر برای قاشق زنی به خانه شما بیاید به او چه می‌دهی؟

بستگی دارد در خانه چه داشته باشیم. اگر آجیل و میوه و شکلات داشته باشیم ظرفش را با همین خوراکی‌ها پر می‌کنم.

در این دید و بازدید‌ها به همبازیانت چه چیزی عیدی می‌دهی؟

سال قبل وقتی به خانه آن‌ها می‌رفتیم اکثرشان به همسرم شال یا روسری و پارچه‌های زیبا هدیه می‌دادند و یکسری هم مجسمه‌های دکوری که بیشتر صنایع دستی ایران بود. همسر من هم می‌خواهد برای عید امسال یکسری بسته از قبل آماده کند که داخل آن برای کوچک تر‌ها اسباب بازی و شکلات باشد، برای همبازیانم عطر و شکلات و برای همسران شان هم شال یا لباس همراه با شکلات.

این شکلات پای ثابت تمام بسته هاست؟

به هر حال عید است و معمولا ما در جشن‌ها شکلات و شیرینی عیدی می‌دهیم، چون کام آدم‌ها را شیرین می‌کند. پای درخت کریسمس ما هم همیشه شکلات هست.

البته بعید می‌دانیم به همسرت هم فقط شکلات کادو بدهی؟

کادوی من به همسرم یک راز است.

به ما بگویی رازت لو نمی‌رود، چون این مطلب به زبان فارسی منتشر می‌شود و همسرت هم که فارسی نمی‌خواند.

احتمالا یک گوشی تلفن همراه به او هدیه می‌دهم تصور می‌کنم در ازایش هم یک عطر کادو بگیرم.

چه جالب شما در ایران که هستید عید نوروز هم به یکدیگر عیدی می‌دهید؟

بله تازه امسال قرار است سفره هفت سین هم بچینیم.

شوخی می‌کنی؟

نه کاملا جدی هستم. همسرم به شدت با سلیقه است و اعتقاد دارد حالا که می‌خواهیم دوستان ایرانی خودمان را به خانه دعوت کنیم باید به فرهنگ آن‌ها احترام بگذاریم و سفره هفت سین هم داشته باشیم.‌

می‌دانی چه چیز‌هایی باید سر سفره هفت سین بگذاری؟ درخت کریسمس نیست که با شکلات تزئین شود.

شکلات که حتما باید باشد. شما هم سر سفره هفت سین شیرینی می‌گذارید ماه هم شیرینی می‌گذاریم و هم شکلات. درباره سفره هفت سین همسرم با دوستان ایرانی خود صحبت کرده و آن‌ها راهنمایی اش کرده اند و می‌داند باید آینه، ماهی، سبزه، سرکه، گل، سیب و چیز‌های دیگری که من الان دقیق یادم نمی‌آید تهیه کند.

انگار در این مدتی که در ایران زندگی می‌کنی، خیلی درباره فرهنگ ما تحقیق کردی؟

خیلی که نه، اما به هر حال مواردی که برای من اهمیت داشته را از همبازیانم و دوستان ایرانی خوبی که داریم پرسیده ام. چیز‌های دیگری هم هست که باید بپرسیم. این خیلی مهم است که وقتی شما خارج از کشور خودت زندگی می‌کنی حتما با فرهنگ آن کشور آشنا شوی. حداقل بدانی چه چیز‌هایی را باید رعایت کنی، چه روز‌هایی برای آن‌ها اهمیت دارد و چه لباسی را چه جور جایی می‌پوشند.

حالا راستش را بگو، از فرهنگ و رفتار ایرانی‌ها خوشت می‌آید؟

حتما همین طور است، فرهنگ شما شباهت‌هایی به فرهنگ کشور من دارد و به همین دلیل کروات‌ها خیلی زود جذب مردم ایران می‌شوند. من هم به یکسری رفتار مردم شما خیلی علاقه دارم. اگر غیر از این بود که در ایران نمی‌ماندم. یکی از دلایلی که باعث شده با وجود کم بازی کردن برای پرسپولیس در ایران بمانم و قراردادم را تمدید کنم همین علاقه است.

برانکو هم مشابه همین حرف را می‌زند.

قبل از اینکه به ایران بیایم برانکو خیلی از کشورشما تعریف کرده بود. یک بار هم برانکو در گفتگو با یکی از روزنامه‌های کرواسی گفته بود ایران کشور دوم من است. الان که در کشور شما زندگی می‌کنم می‌فهمم چرا برانکو ایران را وطن دوم خوش نامید. واقعا مردم خونگرم و با محبتی دارید. مهم‌ترین ویژگی مردم شما جدا از مهمان نوازی این است که به خانواده اهمیت می‌دهند و برای آن حرمت قائل هستند. وقتی با همسرم برای خرید به بیرون می‌رویم رفتار آن‌ها را می‌بینم که چقدر احترام می‌گذارند. این خیلی خوب است.

مشکل زبان را چطور حل کردی؟

کم کم دارم زبان شما را یاد می‌گیرم. همسرم هم از دوستان ایرانی اش کلمه‌های فارسی روزمره را یاد گرفته که در برخورد با مردم خیلی به ما کمک می‌کند. دوست خوبم سامان هم هست که هر وقت در هر فروشگاهی گیر می‌کنیم و فروشنده متوجه منظورمان نمی‌شود، سریع با او تماس می‌گیریم و می‌گوید گوشی را بده به فروشنده (خنده).

وقتی به عید دیدنی می‌روی شکمو هستی؟

این خوراکی‌هایی که شما سر سفره هفت سین و میز پذیرایی نوروز می‌گذارید، آدم‌های کم اشتها را هم سر ذوق می‌آورد چه برسد به ما ورزشکاران که باید روزی ۵ وعده غذا و میان وعده غذا و میان وعده بخوریم. در سفر اخیری که به کرواسی رفته بودیم صحبت همین خوراکی‌ها شد و همسرم چنان با آب و تاب برای بقیه تعریف می‌کرد که اکثر آن‌ها علاقه‌مند شده اند به ایران سفر کنند و از نزدیک شاهد این تجربه خوشمزه باشند. ما یکسری از این خوراکی‌ها را برای خانواده خودمان در کرواسی بردیم و حسابی برای شما تبلیغ کردیم.

تو بین خوراکی‌های نوروز کدام را ترجیح می‌دهی؟

قطعا آجیل... آجیل‌های شما در دنیا تک است.‌

می‌دانی که آجیل زیاد دل درد و دندان درد می‌آورد؟

مشکلی نیست معده من به آجیل می‌سازد و با تنقلات سازگار است و دل درد نمی‌گیرم. دندان درد هم مهم نیست، می‌روم کلینیک کاپیتان. سید جلال کلینیک دندانپزشکی دارد و مشکل را حل می‌کند (خنده) شما نگران معده و دندان من نباشید.

راستی امسال فکر می‌کنی کدام یک از بازیکنان پرسپولیس به تو عیدی بدهند؟

سید جلال حتما، محسن مسلمان احتمالا، از فرشاد احمدزاده هم که به زور عیدی می‌گیرم (خنده) کمال و ماهینی هم که به جای آنکه به من هدیه بدهند به همسران خود می‌گویند به همسر رادو عیدی بدهید. من هم امسال تلافی می‌کنم و عیدی خود آن‌ها را می‌دهم به بچه هایشان!