عالیشاه:توقعی ندارم اما فوتبال خیلی نامرد است/ پرسپولیسی هستم و پرسپولیسی هم خواهم ماند
به گزارش پیروزی دیلی،این تازهترین حرفهای امید عالیشاه است. ستاره فصول گذشته پرسپولیس که به دلیل حکم فیفا علیه تراکتورسازی تبریز نیمفصل بیرون ماند و هنوز هم تکلیفش مشخص نیست. وقتی با او تماس گرفتیم، مشغول وزنه زدن بود و حاصل حدود20 دقیقه گپ با ما، بیشتر حرفهایی در قالب درد دل شد که بوی گله و گلایه میداد! امید از دست برخی دوستان و همبازیان سابق ناراحت بود اما آنقدر غرور داشت که چند بار در طول مصاحبه تأکید کرد بنویسیم از کسی انتظاری ندارد.
* رفتی ساری یا تبریز هستی؟
هیچکدام! در تهران مشغول تمرین انفرادی هستم. میخواهم بدن خودم را آماده نگه دارم.
* بالاخره تکلیف تو چه میشود؟ قرار است در تراکتور بازی کنی یا لیگ یک؟
هنوز چیزی مشخص نیست. احتمالاً تا سه، چهار هفته دیگر همه چیز روشن میشود.
* بیتعارف دلت برای بازی در پرسپولیس تنگ نشده؟
طبیعی است که دلم تنگ شده باشد. پرسپولیس تیم محبوب من است و هزاران خاطره از آن دارم و بیشتر از همه دلتنگ طرفداران تیم هستم. دوآتشههایی که استادیوم آزادی را برای حریفان جهنم میکنند و واقعاً تیم خود را دوست دارند.
* میگویند پرسپولیس میتوانست نیمفصل قراردادت را فسخ کند تا همراه تراکتورسازی محروم نشوی.
نه، ارتباطی ندارد. تراکتورسازی طبق حکم فیفا از نقل و انتقالات زمستانی و تابستانی محروم شد و من نتوانستم برای تیم جدیدم بازی کنم. این مشکل به باشگاه پرسپولیس ربطی نداشت.
* از تصمیمی که بعد از پایان نیمفصل اول لیگ شانزدهم گرفتی و به خاطر سربازی از پرسپولیس جدا شدی، پشیمان نیستی؟
نه، من میخواستم قبل از شروع فصل قبل به خدمت سربازی بروم که با توجه به سفر مهدی طارمی و رامین رضاییان به ترکیه، باشگاه این اجازه را به من نداد.
* ولی میتوانستی کماکان به عنوان دانشجو در پرسپولیس بمانی، نمیشد؟
نه، من دو ترم مشروط شده بودم و ترم سوم هم اخراج! واقعاً نه میتوانستم سر کلاسها حاضر شوم و نه در امتحانات شرکت کنم. به همین خاطر باید به خدمت سربازی میرفتم.
* با بچههای پرسپولیس در ارتباط هستی؟
نه، فقط با احمد نوراللهی تماس داریم!
* در این چند ماهه کدامیک از بازیکنان پرسپولیس با تو تماس گرفتهاند؟
(بلادرنگ) هیچکس!
* مگر میشود؟
چرا نمیشود؟ فوتبال ورزش نامردی است!
* ما ناراحت بودیم که چرا روز خبرنگار بعضی از مربیان و بازیکنان فوتبال تبریک نگفتهاند اما با شنیدن حرفهای تو...
ولش کنید! اصلاً توقعی از کسی ندارم.
* ولی به هر حال زمانی با تو همبازی بودهاند. معلوم است که دلخور و ناراحت هستی.
اصلاً و ابداً! فوتبال بالا و پایین زیاد دارد. اتفاقاً برای من یکی خیلی خوب شد!
* چطور؟!
خیلیها را در این فوتبال شناختم. تجربه بزرگی بود و متوجه شدم خیلی نمیتوان به دور و بریها دل بست. به کسانی که مثلاً رفیق هستند. البته حتماً بنویسید ناراحت نیستم و توقعی هم ندارم. 6 یا 7 ماه بیرون ماندم اما درس بزرگی از این اتفاق گرفتم. درد که یکی، دو تا نیست. فلان مدیر باشگاه علیه من حرف میزند، مصاحبه میکند و مرا روبهروی هواداران قرار میدهد، این مدت خیلی چیزها دیدم.
* و دلت شکست؟
نه، قویتر شدم. دلم نشکست! متوجه شدم باید خودم را قویتر کنم و خم نشوم. میخوام برگردم. یعنی باید برگردم. زودتر از آن چیزی که فکرش را بکنید!
* نیمفصل دیگر هم با پرسپولیس قرارداد داری، درست است؟
بله، من نیمفصل دیگر با پرسپولیس قرارداد دارم و مطمئن باشید با قدرت بیشتری برمیگردم و خیلی چیزها را ثابت میکنم.
* علی دایی هم چند ماه پیش از تو حمایت کرد.
علیآقا که حرف ندارد. هنوز هم با ایشان در ارتباط هستم و اولین بار در راهآهن به من جوان اعتماد کرد.
* برانکو چطور؟
آقای برانکو هم روز آخر صمیمانه مرا بغل کرد و گفت برو خدمت سربازی را پشت سر بگذار و برگرد به خانهات! آن روز و آن حرف خیلی به من روحیه داد و برای همیشه در یادم میماند اما...
* چرا سکوت کردی؟ راحت باش! از همبازیانت دلخوری دیگر؟
(کمی مکث میکند) الحمدلله دستم به دهانم میرسد. محتاج کسی نیستم و آن کس که عزت میدهد، آن بالایی است. خداوند را شکر میکنم که بالای سرم است و هوایم را دارد. از خانوادهام هم ممنونم که کنارم هستند و رفقایی که در این دوران سختی با من بودند. بقیه مسائل مهم نیست. یعنی آنقدر مهم نیست که بخواهم فکر و ذهنم را درگیر آن کنم.
* هواداران پرسپولیس در کوچه و خیابان تو را میبینند، چه میگویند؟
باز دم هواداران پرسپولیس گرم! هر جایی مرا میبینند، تحویل میگیرند و دلداری میدهند. مخلص همه طرفداران پرسپولیس هستم و از خدا میخواهم فرصت مجددی به من بدهد که بتوانم محبت این عزیزان را جبران کنم.
* استقلالیها چه میگویند؟ علیرضا منصوریان تو را میخواست...
(میخندد) اتفاقاً قبل از شهرآورد برگشت فصل گذشته علیآقا منصوریان را دیدم و کلی گپ زدیم!
* به تو چه گفت؟
بگذریم!
* نه، اتفاقاً بد نیست بگویی. از تو نخواست به استقلال بروی؟
راستش را بخواهید حرفی به من زد که... (سکوت میکند).
* چرا ساکت شدی؟!
علیآقا به من لطف دارد و گفت امید تو نیستی و مطمئن هستم شهرآورد را از پرسپولیس میبریم!
* جداً؟
این حرف علیآقا منصوریان بود وگرنه من هم بودم شاید پرسپولیس میباخت.
* ولی اگر اشتباه نکنیم 4 برد و 2 مساوی در این چند سالی که در پرسپولیس بودی، مقابل استقلال داشتی و هرگز شهرآورد را نباختی!
لطف خدا و دعای پدر و مادر بود. خوشحالم که در ترکیب پرسپولیس به استقلال نباختم و البته ادعایی هم ندارم. آن حرف، نظر لطف علیآقا منصوریان بود.
* به فکرت نرسیده که استقلالی شوی؟
من احترام فراوانی برای استقلال تهران و هواداران آن قائلم اما اگر میخواستم به این تیم بروم، قبلاً میتوانستم. من پرسپولیسی هستم و پرسپولیسی هم خواهم ماند.