عباس جدیدی در گفتوگوی نوروزی با پیروزی: خوشحال شدم وقتی شادی مردم را دیدم
عباس جدیدی، قهرمان کشتی جهان و عضو شورای شهر تهران گفتوگویی با خبرنگار پیروزی داشته است.
قهرمان جهان حالا روی صندلی شورای شهر نشسته و سال پر مخاظره ای را پشت سر گذاشته است. نام عباس جدیدی در سال 1395 با اتفاقات خاصی همراه بود. ملاقات او با منصور خان پورحیدری برداشت های متفاوت و اتفاقات خاصی را در پی داشت. جدیدی اما در گفت و گوی نوروزی با خبرنگار روزنامه پیروزی سعی می کند عنوان کند که نسبت به واکنش های طنز در فضای مجازی حساسیت خاصی نداشته و از شادی مردم خوشحال است. گپ و گفت خبرنگار ما با عباس جدیدی عضور شورای شهر تهران و قهرمان سابق کشتی جهان را بخوانید تا بدانید که بین ما و او چه گذشته است.
پیروزی: سال 95 چگونه برایتان گذشت؟
سال 95 سالی بسیار خوب، پر بار و سرشار از تجربه های ارزشمند بود. امسال با فراز و نشیب هایی در زندگی شخصی ام همراه بود و من از این فراز و فرود ها خیلی بهره بردم و سال 95 سالی بود که خاطرات تلخ و شیرین هردو با هم همراه بود و می شد گفت یک سریال با صحنه های تلخ و شیرین بود. تلخی سریال آنجایی بود که ما شاهد شهادت جانگداز تنی چند از هموطنانمان بودیم.
پیروزی: شیرین ترین خاطره سال 95 که در زندگی شما اتفاق افتاد؟
با مردم بودن و ملاقات های مردمی که می رفتیم. وقتی مشکلات مردم را حل می کردیم و رودررو با مردم صحبت می کردیم. واقعا خستگی از تن مان در می رفت.
پیروزی: تلخ ترین خاطره 95 ؟
فکر می کنم همان حادثه پلاسکو بود که دل هفتاد میلیون ایرانی را داغ دار کرد. این مظلومیت شهدای آتش نشان بود و برای من تلخ ترین خاطره بود.
قبل از فرو ریختن ساختمان از صبح پیگیر بودم و بعد هم که چهار، پنج روز آنجا بودم.
پیروزی: حالا برویم سراغ سوالات نوروزی که برای مخاطبان جذاب تر است. کدام عضو شورای شهر به نظر شما خسیس است؟
همشان آدمهای خوبی هستند. اسم نبرم بهتر است ول کلا والا اینها عقرب انداختند در جیبشان و دست در جیب نمی کنند.
پیروزی: عیدی گرفتید از اعضای شورای شهر؟
اووه! تا دلتان بخواهد برخی شان که عیدی بده نیستند و چپ و راستمان کرده اند!
پیروزی: خیلی از اعضای شورای شهر گفتند که عباس جدیدی زیر یه خم کل اعضای شورای شهر را گرفته، درست گفته اند؟
ما زمین خورده همه ایم! زیر یه خم مان را گرفته اند، ضربه فنی مان کرده اند منتهی صدای مان در نمی آید.
پیروزی: اولین عیدی را به چه کسی می دهید؟
اولین عیدی را به دخترم می دهم.
پیروزی: معمولا عیدی به دخترتان چه می دهید؟
همیشه پشت یک 5 هزار تومانی را امضا می کنم و به دخترم می دهم، او هم می گذارد داخل آلبومش.
پیروزی: عید معمولا مسافرت کجا می روید؟
من 18 سال است که شب عید خادم آقا امام رضا هستم و لحظه تحویل سال آنجا هستم.
پیروزی: تا به حال دربی را از نزدیک دیده اید؟
بله. 7-6 مرتبه.
پیروزی: سال 95 عکسی از شما منتشر شد بعد هم در فضای مجازی شاهد تصاویری بودیم. شما هم شلوغ نکردید و به نوعی معترض نشدید اما ... همه فهمیدند که عباس جدیدی ظرفیتش آنقدر کم نبود که شلوغ کند و یا حرفی بزند و به این قضیه دامن بزند.
خب روزهای اول یک مقدار شوکه شده بودم چون خودم هم از همه جا بی خبر بودم. خدا رحمت کند استاد پورحیدری رفیق، پیشکسوت و استاد ما بود و من یادم نمی رود که مرحوم پورحیدری چندین بار به هیات ما آمده بود لخت شده بود و میانداری هم کرده بود. سینه می زد و روزهای خوشی را با آن مرحوم داشتیم. خیلی ها هم به ملاقات ایشان رفتند و من هم رفتم.مشابه عکسی که سایرین با ایشان گرفته بودند را من هم گرفتم منتهای مراتب تفاوت من با بقیه این بود که عکس هایی که آنها گرفتند در پیج شخصی و اینستاگرام خودشان گذاشته بودند و من نه عکاس با خودم برده بودم و نه عکسی انداخته بودم و نه در صفحه شخصی ام گذاشته بودم. تنها گناه من این بود که عضو شورای شهر بودم و اگر عضو شورای شهر نبودم روی این عکس خیلی مانور نمی دادند. من همیشه می گویم که اگر عضو شورای شهر نبودم و این عکس را در پیج شخصی ام می گذاشتم هیچ واکنشی را به دنبال نمی آورد. خب بین ده ها عکسی که همیشه و هر کجا می رویم از ما می گیرند گاهی اوقات درست عکسی را انتخاب می کنند و با فرم های مختلف زیر آن عکس نسبت به اون مدلی که عکس در آن وضعیت افتاده می آیند و قلم فرسایی می کنند. خب اینها چیزهایی نیست که برای جامعه ما خوش آیند باشد. اگر شما در اینترنت سرچ کنید می بینید که خیلی ها رفتند و عکس هایی گرفتند که به قول معروف گفتنی برای تبلیغ بود و چون من در شورا بودم می خواستند در آستانه ی انتخابات این قضیه را بد جلوه دهند. در صورتی که اگر شما عکس هایی که سایرین گرفتند را کنار عکس من بگذارید، می بینید که خیلی هایی که عکس گرفتند اصلا ورزشی نبودند ولی من ورزشی هستم و من باید بالای سر آقای پور حیدری می رفتم. همانطور که اگر من بیمار شوم دوست دارم همه بیایند عیادت ولی بیشتر دوست دارم که ورزشکارها بیاند. اگر من یک آدم سیاسی بودم و می خواستم خودم را به یک آدم ورزشی بچسبانم تا اسمی بدست آورم، بله همه این وصله ها به من می چسبید اما من خودم ورزشی هستم و وظیفه من این است که بروم و به پیشکسوتم سر بزنم. خوشبختانه هم مردم متوجه شدند و فهمیدند که این فضا سازی های سیاسی هست و اصلا برای من مهم نبود و مشخص بود که این فضا سازی ها سیاسی است و گرنه من رفتم عیادت یک بیمار همین. یکسری به دروغ گفتند که من آمدم بالای سر جنازه مرحوم پورحیدری عکس انداختم در حالی که من ساعت یک ربع به 9 بالای سر آن خدا بیامرز بودم، در صورتی که ایشون ساعت یک بعد از ظهر به رحمت خدا رفتند. این دروغ ها برای من ناراحت کننده بود و خود این دروغ ها با واکنش من نه بلکه با واکنش مردم روبرو شد و خود مردم هم ناراحت شدند .
پیروزی: این عکس ها را تو فضای مجازی خودتان می دیدید؟به گونه ای بود که خودتان این عکسها را که می بینید خنده تان بگیرد؟
بله، تقریبا آره. ببینید من از شادی مردم شاد می شوم و اگر عکسم باعث شادی مردم می شود هیچ ایرادی ندارد و این خودش برکت است. من حلال کردم همه آنهایی که این کار را کردند و ناراحت نیستم. اما بالاخره یک وقت هایی پیش می آید که آدم فکر می کند که آیا من فقط باید حلال کنم؟ من خانواده دارم شاید من حلال کنم ولی از کجا معلوم خانواده من هم ظرفیت من را داشته باشند؟ من از حق ام گذشتم چرا که ما باید مردم را شاد کنیم و لبخند را روی لب هاشان بیاوریم .
پیروزی: بین فوتبالی ها یک پرسپولیسی یک استقلالی که خیلی دوست شان دارید را نام ببرید.
پرویز دهداری و ناصر حجازی. خدا رحمت کند این دو را.
پیروزی: درباره اسمهای زیراولین چیزی که به ذهنتان می رسد را بیان کنید:
علی پروین: آدم مردم دار
امیر قلعه نوعی: بچه هیاتی
علی کریمی: خیلی تو خودشه
فرهاد مجیدی: بچه متفکریه!
منصور پور حیدری: با شخصیت و جنتلمن و با دیسیپلین
گفتوگو از مهدی ریاضتی