عبرت بگیر پسر!

عبرت بگیر پسر!

جوان‌تر که بودیم - سال اول دبیرستان- دبیر درس تاریخ‌مان یک روز سر کلاس درس، دوستانه و صادقانه گفت بچه‌ها!
پیروزی دیلی:

شاگردان! دوستان خوبم! بیایید از گذشته‌ها درس بگیرید. بیایید از تجربه‌های تلخ و شیرین دانش‌آموزانی که در همین کلاس و پشت همین نیمکت‌ها نشستند، عبرت بگیرید‌. آن روز آن دبیر محترم تاریخ به تفصیل درباره موضوعی که ذکرش رفت، سخن گفت.

 همه حرف‌هایش به کنار، حرف آخرش هم به کنار که برای خودش باری از معنی بود. او گفت: «همه اینها را گفتم اما تقریباً مطمئنم هیچ‌کدام از شما به حرف‌هایم عمل نمی‌کنید و اغلب‌تان، اغلب اشتباهات دوستان کلاس بالایی را تجربه خواهید کرد و از تجربه آنان درس نخواهید گرفت‌؛ او البته که راست می‌گفت.

 چند سال بعد وقتی کلاس چهارم دبیرستان نظام قدیم بودیم، در جمعی که همان همکلاسی‌ها حضور داشتند، حرف‌های دبیر تاریخ‌مان را مرور می‌کردیم و با خود می‌گفتیم کاش به حرف‌هایش گوش کرده بودیم تا چنین و چنان نمی‌شد و...

 حالا حکایت فوتبالیست جوان لیگ یکی است که در یکی از تیم‌های منطقه جنوب بازی می‌کند. بازیکنی که زود هم ازدواج کرد و حالا که کمی معروف شده، با گذشت 2 سال و نیم از ازدواجش همسر محترمه‌‌اش را در حد و ‌شأن خود نمی‌بیند و قصد طلاق و ماجراهای تلخ اینچنینی دارد. 

 پسر سیه‌چرده کم‌سال عزیز! کمی به گذشته‌ات نگاه کن‌؛ تجربه همتایانت را ببین و ببین که با این حاشیه‌ها چه بر سرشان آمد‌؛ هر چند بعید است از خر شیطان پیاده شوی متأسفانه... اما لطفاً پیاده شو.

لیگ یک

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی