علیخانی: ستارهای در حد علی کریمی احتیاج به دیده شدن ندارد/ باید کنار کریمی بود نه روبهرویش
یکی از بزرگترین دلایل ترافیک پنجشنبه شب در ورودی شهرک اکباتان، حضور احسان علیخانی در پردیس سینمای مگامال بود.
به گزارش پپیروزی دیلی، یکی از بزرگترین دلایل ترافیک پنجشنبه شب در ورودی شهرک
اکباتان، حضور احسان علیخانی در پردیس سینمای مگامال بود. احسان که بدون شک
یکی از سوپراستارهای محبوب ما محسوب میشود، حالا در مقام تهیه کننده یکی
از پرافتخارترین فیلمهای سینمای ایران کارش را دنبال میکند.
علیخانی که از استقبال مردم از فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» راضی
است،نزدیک به چهار ساعت با دوستداران و هوادارانش عکس یادگاری انداخت که
این نوع خودش یک رکورد عجیب محسوب میشود.
احسان که بارها در نظرسنجیها از سوی مردم و کارشناسان بهعنوان بهترین
مجری انتخاب شده، پس از مدتها سکوت، روبهروی دوربینهای پردیس سینمای
مگامال نشست و گفتوگوی جالبی را انجام داد. ضمن سپاس از مدیریت
سینمامگامال و امیرحسین بزرگزادگان (مدیررسانهای فیلم بدون تاریخ، بدون
امضا) شما می توانید بهزودی فایل ویدیویی این گفتوگو را از طریق کانال
سینما مگامال و سایت آپارات تماشا کنید.
مسلما اولین سوال ما در مورد فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا»ست. حضور
احسان علیخانی در سینما آن هم به عنوان تهیهکننده اتفاق جالبی بود و بهتر
اینکه فیلم شما بهشدت مورد توجه مردم و حتی جشنوارههای داخلی و خارجی
قرار گرفت.
واقعا از استقبال مردم خوشحالم. تلاش ما این بود که بتوانیم کار خوبی ارائه
دهیم یا اینکه زمان اکران ما به شب عید و اسفند افتاد ولی مردم خیلی محبت
داشتند و به تماشای فیلم آمدند. قرار ما این نبود که این فیلم مردم را
بخنداند و با اینکه کار متفاوتی ارایه دادیم، مردم استقبال کردند.
اما این روزها بخت و اقبال با فیلمهای کمدی است.
علی و وحید جلیلوند از دوستان گل و قدیمی من هستند. نقطه مشترک و مهم بین
ما این بود که این فیلم حال همه ما را خوب کند و این اتفاق افتاد. احساس من
این بود که این کار شباهت زیادی با کارهایی داشت که من سالها توی
تلویزیون انجام میدادم. احساس کردم که کاملا میتوانم با این کار زلف گره
بزنم و همین شد که بچهها خیلی زحمت کشیدند تا شما یک کار واقعی و یک
داستان حقیقی را تماشا کنید.
میگویند که داستان فیلم از جنس سوژههای ماه عسل است.
حتما... دلیلی که باعث شد من همراه این کار باشم، همین بود. من سالها این
آدمها را دیدهام و این داستانها را شنیدهام. برای من این داستان و
ماجرای خاصی که داشت بسیار جالب بود. اتفاقهایی که دیگر زیر پوست شهر ما
نیست و حالا دیگر راحتتر میشود آنها را پیدا کرد. فراتر از اینها... این
فیلم شما را در یک موقعیت انسانی قرار میدهد که میشود با بازیگران آن
همزادپنداری کرد.
نکته جالب این است که تو در دو اکران مردمی شرکت کردی که اولی در ولنتاین بود و دومی روز مادر!
(خنده) این روزها، روزهای خوبی برای اکران مردمی نیست چون معمولا همه درگیر
هستند. اما با تمام این حرفها استقبال عالی بود و مردم سنگ تمام گذاشتند.
نکته جالب این بود که من یکسری کادو هم گرفتم! (خنده)
(خنده) ماجرای کادوها چه بود؟
(خنده) نمیدانم، بعضیها کادو میدادند و من مطمئنم که در حق کسی مادری
نکردهام! (خنده) به هر حال مردم منت سر بنده دارند و همیشه شرمندهشان
هستم.
استقبال مردم از تو قابل توجه بود.
یک چیزهایی است که حال آدم را خوب میکند... یک چیزهایی مثل همین فیلم...
وقتی حال مردم بهخاطر فیلم خوب میشود ومحبتشان هم بیشتر میشود. من از
این ماجرا کیف میکنم... بهخودم میبالم که توانستهام با رفقایم یک کار
خوب را ارایه دهم. فیلمی که دغدغه، درد و هدف دارد. وقتی مردم فیلم را
میبینند و در این حال خوب با ما همراه میشوند، یک حال بینظیر نصیب ما
میشود. «بدون تاریخ، بدون امضا» فیلمی است که بیننده را به فکر فرو میبرد
و این ارزش را دارد که برایش وقت بگذاریم. ما در این کار موقعیت انسانی را
میبینیم که شاید میتوانست نصیب هر کسی شود. از تمام بچههای گروه تشکر
میکنم که این کار آبرومند و شریف را درست کردند.
بعد از ورود تو به دنیای سینما و تهیهکنندگی، بعضیها مثل پیمان
قاسمخانی گفتند که در مورد تو به عنوان یک بازیگر فکر میکنند. (خنده)
(خنده) پیمان عزیز که شوخی میکرد ولی بعضی از دوستان سالهاست که این محبت
را به من دارند. اما چیزی که مشخص است این است که من دیگر مثل قبلا وسوسه
این موضوع نمیشوم. یک زمانی وسوسه میشدم که بازی کنم ولی حالا به
صادقانهترین شکل باید به شما بگویم که این کار را نمیکنم و بلد این کار
نیستم. من به عنوان یک «هاست» ترجیح میدهم میزبان باشم و «تالک شو»ی خودم
را داشته باشم. این چیزی است که جا افتاده و من آن را انجام میدهم.
بازیگری خیلی کار سختی است. گاهی یک بازیگر باید دوازده تا پانزده ساعت
انرژیاش را در یک سطح نگه دارد. باید راکورتها را حفظ کند. باید انرژی،
حس، شادابی صورت، میمیک و... را نگه دارد که این اصلا شوخی نیست.
(خنده) هنوز مصدوم هستی؟
(خنده) قبلا کمرم درد میکرد و حالا گردنم هم به آن اضافه شده... این درد
کلا اوج میگیرد.. دیگر نمیتوانم فوتبال سالنی بازی کنم و خیلی اذیت
میشوم.
عادل (فردوسیپور) میگفت که بازی احسان خیلی خوب است.
نه بابا... بازی عادل خیلی خوبه.
به هم نون قرض میدهید! (خنده)
نه... واقعا بازی عادل خیلی خوبه و تکنیکی است. خیلی خوب بازیات را
میخواند و باهوش است. البته یکی، دو بار توی جام ستارهها، عادل را
بردیم... یادت هست؟!
شانس آوردی که فوتبالیست نیستی وگرنه عادل همین هفته درستت میکرد. (خنده)
(خنده) آره ... خطری میشد!
بازیها را دنبال میکنی؟! دربی را چطور دیدی؟
صادقانهاش رو بگویم استقلال خیلی خوب شده و تحول بزرگی توی این تیم
بهوجود آمده. البته این را بگویم که چون تیم ما قهرمان شده خودش را به آب و
آتش نزد! (خنده) جدا از شوخی، به عنوان یک پرسپولیسی برای استقلال خوشحال
هستم. وقتی استقلال، الهلال را برد کیف کردم اتفاقا بازی با العین را هم
همراه بچهها توی دفتر میدیدیم... چند باری دوست داشتم که با داور بازی
«فیس تو فیس» شوم. من برای استقلال خوشحالم ولی باز هم میگویم که پرسپولیس
بهخاطر قهرمانی کم انگیزه بود.
این که توجیه است!
نه ... نیست! کلا این خوب است که پرسپولیس بازی رفت را ببرد و استقلال بازی
برگشت را. این به نفع فوتبال ماست. به نفع تیمملی است... تیمملی هم که
جای خودش را دارد... عجب گروهی داریم...
... لطفا بحث را عوض نکن... هنوز میخواهیم در مورد پرسپولیس صحبت کنیم.
من باز هم میگویم که قهرمانی زودرس پرسپولیس باعث شد که این تیم بیانگیزه
شود. اگر پرسپولیس دربی را میبرد و قهرمانیاش مسجل میشد برای اولینبار
در یک سال قهرمان میشد که این یک اتفاق بزرگ بود.این اتفاق تا به حال در
فوتبال ما نیفتاده. بدون تعارف وقتی پرسپولیس و استقلال خوب باشند، لیگ
جذابتری داریم.
در مورد جدایی طارمی از پرسپولیس چه نظری داری؟
مهدی طارمی فوتبالیست خیلی خوبی است. یک زمانی می گفتند که او توپها را
خراب میکند. هرچند که این واقعی بود ولی انصافا مهدی برای خودش خیلی فرصت
میساخت و خیلی زحمت میکشید. خدا را شکر که الان هم مهدی در قطر جا افتاد
و همین چند روز پیش دیدم که خیلی خوب بازی میکند و میدرخشد. در این طرف
هم علیپور خیلی خوب خودش را نشان داد و آنقدر خوب بازی کرد که حتی جای خالی
طارمی احساس کمتر احساس شد. به نظر من علیپور خیلی خوب کار میکند و حقش
است که به تیمملی دعوت شود.
گفتی که استقلال هم پیشرفت خیلی خوبی داشته.
منصوریان از دوستان قدیمی من است. هرچند که استقلال آن اوایل مسیر را پیدا
نکرد ولی میتوانست درست شود و جا بیفتد. اما به هر حال شفر آمد و نشان داد
که یک مربی کاربلد و یا برنامه است.
در مورد علی کریمی و اتفاقهایی که در موردش افتاد، چه نظری داری؟
علی کریمی فوقالعاده است... هنوز این حسرت به دل من مانده که چرا علی
کریمی به فوتبال اسپانیا و انگلیس نرفت. کریمی یک نابغه عجیب است. از آن
سوپراستارهای خاص فوتبال. مگر فوتبال ما چند تا سوپر استار دارد؟ تعداد
آنها حتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد... کریمی، دایی، خداداد،
باقری و مهدویکیا. وقتی آن اتفاقها افتاد من پست گذاشتم و گفتم که باید
پای حرفهای علی کریمی نشست و او را شنید. علی کریمی آنقدر شأن و محبوبیت
دارد که باید با قدرت حفظش کرد. باید احترامش را نگه داشت. اگر کریمی حرفی
میزند، فقط از روی دلسوزی است. او داد و فریاد میکند ولی دلسوز است.
باید کنار کریمی بود، نه روبهرویش. کریمی آنقدر محبوب و مشهور است که با
این کارها نیازی به دیده شدن ندارد. او را به اندازه کافی میشناسند و
دوستش دارند. به نظر من باید حرفهای علی (کریمی) را کامل شنید. هر چقدر
فدراسیون ما به سمت فوتبالی شدن برود، بهتر است. چرا یکی مثل علی دایی با
توجه به جایگاه، تجربه و شم مدیریتیاش نباید در فدراسیون باشد و حتی در
فیفا صاحب کرسی باشد؟!
برویم سراغ تیمملی؟!
بگذار یک چیزی بگویم... مراسم قرعهکشی جامجهانی را در دفتر به صورت لایو
(زنده) میدیدیم. وقتی تکلیف گروهمان روشن شد، من خیلی خوشحال شدم.
ببینید... چند سال دیگر باید خودمان را بکشیم تا بتوانیم با اسپانیا و
پرتغال بازی کنیم؟! ما نه پول این کار را داریم و نه آنها این کار را
میکنند. آخرش این است که باید سه تا بازی توی جامجهانی انجام بدهیم و
برگردیم! این خیلی خوب است که به جای بازی کردن با عربستان، روسیه یا
آنگولا با تیمهای بزرگ و مطرح دنیا بازی کنیم. حسابش را بکنید.. شاید این
آخرین جامجهانی رونالدو باشد و حالا ما در تمرین تورنمنت دنیا با او و
تیمش بازی میکنیم. این سه تا بازی که همیشه هست... اگر شاهکار کنیم، شاید
صعود کنیم و یک بازی دیگر هم در مرحله حذفی بکنیم. این بهترین اتفاق است ک
ما در جامجهانی با اسپانیا و پرتغال بازی کنیم. به نظر من کیروش هم برای
این بازیها خیلی انگیزه دارد. از یک طرف اسپانیا و از طرف دیگر تیمملی
کشورش... من به این قرعه و به این جامجهانی خوشبینم.
از ماه عسل چه خبر؟
پیش تولید را از مهرماه شروع کردهایم. دم همه بچههایی که توی کار مرا
تحمل میکنند، گرم. انشاءا... در اردیبهشت سال نود و هفت مهمان شما هستیم و
امیدوارم که اتفاقهای خوبی در ماه عسل بیفتد. الان سیزده، چهارده سال است
که ما هر سال ماه عسل را داریم و هر سال تلاش میکنیم تا برنامه بهتری
داشته باشیم.
در برنامههای شب عید احسان علیخانی را میبینیم؟
امسال برنامه سه ستاره را نداریم و هر سال که سه ستاره را نداشته باشیم، من
بهارنارنج را میسازم. قرار است که برای سه، چهار شب برنامه داشته باشیم و
انشاءا... به سراغ سال تحویل برویم.
حرف پایانی.
تشکر از پردیس سینمای مگامال... ممنون از میزبانی دوستان و سپاس از مردم مهربانی که همیشه همراه ما هستند.