علیرضا حیدری: رسول آدم پیچیده ای است، اما واقعا شجاعت به خرج داد
علیرضا حیدری پای سوالات خبرنگار پیروزی نشسته است.
به گزارش پیروزیدیلی، دارنده 6 مدال جهانی و المپیک، بعد از خداحافظی از دنیای قهرمانی، خیلی کارها را تجربه کرد، از فعالیت اقصادی به صورت جدی گرفته تا مجری گری و بازیگری. او فیلم «من یک ایرانی ام» را در نوبت پخش دارد، فیلمی ورزشی و خیلی مشابه با روزهای قهرمانی علیرضا حیدری. او که نامش برای همیشه در تاریخ کشتی جهان به عنوان یکی از بهترین 96 کیلوها ثبت شده، همیشه صریح و بی پرده حرف می زند و اتفاقات را نقد می کند.
گفت وگوی خبرنگار روزنامه پیروزی با فنی ترین کشتی گیر جهان در سال 1997 را در زیر می خوانید:
-فیلمی در اینستاگرام گذاشتید که احمد نجفی تهیه کننده فیلم «من یک ایرانی ام» خیلی عصبانی نسبت به عدم اکران فیلم واکنش نشان می داد و حرف از اعتصاب غذا می زد!
فیلم ما از روز گذشته (چهارشنبه) در نوبت اکران بود اما بدون هماهنگی اکران را به فیلمی از مجید مجیدی دادند و این موضوع احمد نجفی را خیلی عصبانی کرد. به هرحال زمان اکران فیلم هم در فروش و استقبال از آن خیلی تاثیر دارد.
-اخیرا خودتان برش هایی از فیلم و عکس هایش را در صفحه مجازی تان قرار دادید، واکنش مردم نسبت به این فیلم چطور بود؟
کامنت ها که اکثرا خوب بود، اما همانطور که گفتم مهم این است که زمان پخش مناسبی برای یک فیلم در نظر گرفته شود. تبلیغات خیلی تاثیر دارد، همین تبلیغات باعث می شود عده زیادی بروند و فیلم را ببینند حتی اگر فیلم خوبی نباشد. من سهم تبلیغات را در هنر خیلی موثر می دانم. ورزش غیر از فوتبال سهمش در این تبلیغات کم شده، قبلا ما چندین رسانه تخصصی غیر فوتبال داشتیم اما حالا رسانه به این شکل کم شده. البته من معتقدم ورزشی ها هم باید خودشان از فیلم های ورزشی حمایت کنند. من نمی توانم فیلم خودم را تبلیغ کنم و بگویم بروید این فیلم را ببینید، دستم بسته است، اما این کلا برای ورزشی ها خوب است که از یک فیلم ورزشی حمایت کنند، فردا روز ممکن است این فیلم برای آنها ساخته شود، هر چه فیلم های ورزشی بیشتری ساخته شود، ورزش رونق بیشتری می گیرد.
-اتفاقی که در چند روز اخیر در محافل کشتی خبرساز شده، انتخاب رسول خادم از سوی شورای فنی برای سرمربیگری تیم ملی است. می گویند خادم برای خودش حکم زد! این موضوع حتی در برنامه پرمخاطب نود هم کشیده شد.
نمی دانم باید چه چیزی بگویم! ما کمیته فنی داریم که آدم های بزرگی هم در آن هستند، در این مورد نباید از من سوال کنید، باید بروید با آنها حرف بزنید.
-آنها که در مصاحبه های اخیرشان دائم از تصمیم خود دفاع کردند و نسبت به انتقادات واکنش نشان داده اند که مستقل هستیم و خادم چیزی را به ما تحمیل نمی کند.
خادم جزو بهترین آدم های کشتی است که خب کاری نامتعارف انجام می دهد، اینکه هم رئیس فدراسیون باشد و هم مسئولیت فنی تیم را برعهده داشته باشد. این مقدار خیلی زیادی عجیب است، چون قبلا اتفاق نیفتاده که یکی تواما هم مسئول فدراسیون باشد و هم مربی تیم ملی، اما جایی هم نوشته نشده که کسی نباید این کار را انجام بدهد. بحث من این است که کمیته فنی می تواند این را قبول نکند.
-اما خیلی ها خرده می گیرند که رئیس فدراسیون ها کسانی را در کمیته فنی قرار می دهند که آنها را تایید کنند و کسی ساز مخالف نمی زند.
من که فکر نمی کنم این جایگاه آنقدر ارزش داشته باشد که کسی به خاطرش نظرش را نگوید. تهِ ماجرا این است که یکی مخالف باشد و به همین خاطر او را کنار بگذارند. به نظر من گروه فنی ای که هر کدام آنها همسن پدرِ خود رسول خادم هستند، پذیرفته نیست که تحت تاثیر این چیزها قرار بگیرند. یک وقتی این کمیته فنی را یک عده جوان تشکیل می دهند که به خاطر موقعیت شان ملاحظاتی را در نظر می گیرند، اما از این آدمها سن و سالی گذشته و دیگر برای شان مهم نیست که اگر مخالف تصمیمی باشند رسول خادم چه نگاهی به آنها خواهد داشت. آنها اگر مخالف کار توامان رسول خادم باشند می توانند بگویند نه و نفر معرفی کنند که مثلا آقای ایکس بیاید و کار فنی بکند. اینکه بخوایم شخص رسول خادم را مقصر بدانیم، یک بحث است، اما 5 نفر در کمیته فنی کار او را تایید کرده اند و آنها باید راجع به تصمیم شان توضیح دهند.
-ضمن اینکه می گویند به چند نفر دیگر هم مسئولیت تیم را پیشنهاد داده اند اما آنها قبول نکرده اند.
من در جریان نیستم اما پس فردا هر نتیجه ای به دست آمد این کمیته فنی باید پای انتخابش بایستد. آنها باید نظر کارشناسی داشته باشند و مسئولیت انتخاب شان را برعهده بگیرند. کمیته فنی فرمایشی نیست. همه ما دوست داریم که کشتی نتیجه بگیرد.
کار کردن با این تیم سخت است
من هم به نوعی دارم با فدراسیون خادم کار می کنم، اما اگر پیشنهاد می دادند قطعا امسال قبول نمی کردم. البته شاید نظر آنها هم اصلا روی من نباشد. اما شرایط تیم اصلا خوب نیست. نمی خواهم تخریب کنم، به هرحال فرصت کار هم هست، اما باید از منظر هم نگاه کرد که خادم خیلی جرات کرده که مسئولیت را پذیرفته. تیم نهم جهان شده، آمریکایی ها تیم یک دستی دارند، روسیه هم به همین شکل، اما ما خوب های مان بازنشسته شده اند یا سن شان بالا رفته، خیلی ها در چنین وضعیتی تیم را نمی پذیرند. من خودم یک سال مربیگری تیم ملی را قبول کردم، فکرم این بود که همین جوری می روم جلو و خیلی برنامه نداشتم، درصورتی که این کار بحث دو دو تا چهارتاست. یک کشتی گیر باید از یک مرزی رد بشود و به پختگی برسد تا بتواند مسئولیت تیم ملی را قبول کند. من می گویم خوب است از این طرف هم به موضوع نگاه کنیم، اگر یک نفر دیگر سرمربی می شد، می گفتند کشتی ما شرایط خوبی ندارد، رسول یکی را آورده که خرابش کند. شاید یک جاهایی به نظر برسد که رسول خادم آدم پیچیده ای است، اما خیلی هم باهوش است، ما هر جای قصه که باشیم باید این را بپذیریم که او با سرمربی شدن بار را به روی دوش خودش انداخته، درحالیکه خیلی ها اینجور وقت ها میدان را خالی می کنند، اما خادم که نمی تواند در برود. هر نتیجه ای که حاصل شود به پای فدراسیون او نوشته می شود. کاری که او کرد خیلی جسارت می خواست.
-خیلی ها از برگزاری جام تختی کشتی فرنگی در ماهشهر انتقاد کردند، هم به خاطر تغذیه و هم آب و هوا.
بحث بودجه فدراسیون در میان است. ما یک زلزله آمده هنوز هم با آن درگیریم. واقعا این روزها پول خرج کردن و برگزاری مسابقه خیلی سخت است. آدم به خودش باشد می خواهد همه را به هتل پنج ستاره ببرد و بهترین غذا را در اختیارشان قرار دهد، اما همه اینها هزینه دارد. نمی خواهم از خادم و فدراسیونش دفاع کنم اما چون کار اقتصادی در این مملکت انجام می دهم می دانم چقدر کار سخت است. تهران هزینه ها بالاست، از یک طرف می خواهند تمرکززدایی شود و میزبانی ها در کل کشور پخش شود، از طرف دیگر هم برگزاری مسابقه در شهرستان هزینه کمتری دارد.
همه می خواهند آقا تختی شوند
من که خودم به کرمانشاه نرفتم، دلیلش را هم قبلا گفتم اما واقعا خبرهایی که می شنوم خیلی تحت تاثیرم قرار می دهد. اینکه شب در چادر بخوابی و صبح بیدار شوی ببینی بچه ات از سرما یخ زده... البته من واقعا نمی دانم موضع دولت در مورد ورود سلبریتی ها در این بحران ها چیست. من خودم اگر اتفاقی برای خانواده ام بیافتد، دوست ندارم کسی بیاید و برای بچه ام یا مادرم خرج کند، این به من برمی خورد، مگر من مرده ام؟! از بیرون کسی حق ندارد برای خانواده من خرج کند، نمی دانم دولت چطور قبول می کند قهرمان و هنرمند کیسه را بردارند و جلوی مردم بگیرند که کمک کنند، این کارها شأن دولت را پایین می آورد. اینجور اتفاقات نمی تواند هزینه زیادی برای دولت داشته باشد، مثلا اگر هم بودجه ای برای این منظور نیست، می شود به مردم گفت یک ماه یارانه آنها را به زلزله زدگان اختصاص می دهند، این قشنگ تر است، به جای اینکه هر کسی یک چیزی دستش بگیرد و برود آنجا عکس بیندازد. یک بار آقا تختی این کار را کرد، حالا همه می خواهند تختی بشوند. تختی را هم تاریخ درست کرد، من نظرم این است که اگر در خانه ام اتفاقی افتاد، این زیر سوال بردن من است که یکی از بیرون بیاید و کمک کند. قهرمان خانه من، خودم هستم، نیازی به قهرمان سازی نیست.
گفتوگو از مرضیه دارابی-خبرنگار پیروزی