بله، راستش را بگویم رونالدو بت من در فوتبال است. (خنده) سال‌‌هاست از او یک بت برای خودم ساخته‌ام. رونالدو بازیکن کاملی است و باعث افتخار است می‌توانم جلوی چنین بازیکنی قرار بگیرم. 

 راستش را بگویم؟ حالا مجبورم جلوی پرتغال و رونالدو قرار بگیرم، این کاملاً اتفاق بدی است. ولی از یک طرف خیلی خوشحالم که می‌توانم جلوی بازیکنی مثل رونالدو قرار بگیرم. 

 خب الگوی من که از بچگی زلاتان بود. راستش در سوئد بازیکنی پیدا نمی‌کنید که ایبراهیموویچ الگویش نباشد ولی من رونالدو را دوست دارم. او نمونه یک فوتبالیست حرفه‌ای است که همواره تلاش می‌کند و هیچ‌گاه از تلاش دست برنمی‌دارد. هرچه سن و سالش بالاتر می‌رود، آمادگی‌‌اش بیشتر می‌شود و این نشان می‌دهد چقدر تلاش و تمرین می‌کند. این خیلی خوب است که می‌توانم بازیکنی مثل رونالدو را که واقعاً دوستش دارم، در زمین فوتبال ملاقات کنم.

 من مشکلی با انتقاد در این زمینه ندارم چون می‌فهمم آنها دقیقاً چه فکر می‌کنند ولی واقعیت این است که منتقدان وضعیت من را نمی‌دانستند. من هرگز بین سوئد و ایران یکی را انتخاب نکردم. من ایرانی هستم و طبیعی است وقتی کشورم به من پیشنهاد می‌دهد، آن را انتخاب می‌کنم. اگر ایران به من پیشنهاد نمی‌داد طبیعتاً من برای تیم ملی سوئد بازی می‌کردم ولی به جایی رفتم که متعلق به آن هستم. شاید عده‌ای ناراحت شده باشند ولی خوشحالم که خیلی‌ها این مسئله را درک کردند. 

(خنده) من وقتی در اولین جلسه تمرین تیم ملی حاضر شدم، خیلی حس خوبی داشتم. البته روز قبل در هواپیما و در مسیر سفر به کره حالم خیلی خراب شد و آن اتفاق بدنم را تحت تأثیر قرار داد. با این حال ما یک جلسه تمرین سنگین داشتیم و من هم می‌خواستم خودم را نشان بدهم. در اردوهای بعدی شرایط برای من بهتر شد و توانستم سرحال‌تر باشم. حتی توانستم اولین گل ملی‌ام را هم مقابل پاناما برای تیم ملی بزنم.  

 زیاد، این بهترین سال بازیگری من بود. هم بهترین سال من و هم بهترین سال تیم استرسوندس. همه چیز تقریباً عالی بود. ما در لیگ پنجم شدیم و در لیگ اروپا هم حضور داشتیم. توانستیم در آنجا موفق باشیم و از گروه خودم صعود کنیم، در حالی که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد. البته همان‌طور که می‌دانید هر فوتبالیستی باید تلاش کند بهتر و بهتر شود. من می‌توانم حتی بهتر از سال گذشته باشم. هر جلسه تمرینی که انجام می‌دهم با خودم می‌گویم من باید بهتر و بهتر شوم.

 می‌دانم روزی آخرین بازی را برای تیم استرسوندس انجام می‌دهم و همیشه در این باشگاه نخواهم بود. من هرگز در چنین باشگاهی نبوده‌ام؛ جایی که احساس می‌کنم یک خانواده هستیم. در پاسخ سؤال‌‌تان باید بگویم من فکر نمی‌کنم بازی هرتا آخرین بازی فصل من برای استرسوندز بود. *تو پیشنهادات زیادی داری و به نظر هر باشگاهی 50 میلیون کرون را به باشگاه استرسوندس بدهد، تو رفتنی هستی. نماینده من و مدیرعامل باشگاه باید در این‌باره حرف بزنند و در نهایت آنها هستند که در این باره فکر می‌کنند و تصمیم می‌گیرند. من نمی‌خواهم تمرکزم را روی این چیزها بگذارم و تنها می‌خواهم بهترین تمرینات را انجام دهم. من هم باید منتظر بمانم تا ببینم چه اتفاقی می‌افتد.