قلیچ: در دربی پنالتی گرفتم، علی آقا گفت می خواستی نگیری!/عابدزاده خستهام کرد
وحید قلیچ گلر سابق پرسپولیس از خاطراتش با پرسپولیس و کار با دروازه بان ها گفت.
به گزارش پیروزی دیلی، وحید قلیچ در سالی که گذشت اظهارنظری داشت که گرچه در آن مقطع انتقاد خیلیها را به دنبال داشت اما حالا میگوید حرفم در جهت تیم و اتفاقا کمک و حمایت از علیرضا بیرانوند بود. او یکی از پیشکسوتان پرسپولیس است که اگر در جمعی باشد محال است لبخند را به لب همه ننشاند. مصاحبه عیدانه خبرنگار پیروزی دیلی را با آقا وحید را بخوانید.
- آقای قلیچ وقتی گل می خوردید واکنش علی پروین چه بود؟
جرات نمیکردم نزدیکش بشوم. یک بار در بازی با استقلال پنالتی نامجومطلق را گرفتم، آن زمان نیمکت خیلی نزدیک دروازه بود، رفتم سمتش و گفتم علی آقا پنالتیاش را گرفتم، گفت میخواستی نگیری!
- زیاد به بچهها توپ و تشر میزد، تشویقش هم مخصوص خودش بود!
تشویقش هم یک طوری نبود که آدم خوشش بیاید. جرات نداشتیم
مقابلش چیزی بگوییم.
- بعد از اینکه هر دو از تیم رفتید هم تشری به شما زد؟
همین چند وقت پیش که در مورد بیرانوند آن حرف را زدم، گفت
برو درستش کن!
- حالا آن مثال چطور به ذهنتان رسید؟!
میخواستم یک چیزی بگویم، دیدم بالای سرم کپسول است و آن حرف را گفتم! البته حرف من برای بیرانوند خوب شد، حضرت عباسی اثر حرف من بود که او سعی کرد نشان دهد که چه دروازهبان خوبی است و دوباره به اوج برگشت. انشاءالله که در اوج بماند.
- سوتیترین دروازهبانی که دیدهاید؟
بهروز سلطانی! یک روز او درون دروازه بود و دو گل از تهران جوان خوردیم، علی پروین گفت آقا بهروز، اگر رحمان (تدارکات تیم) درون دروازه بود، میگرفت! خدا رحمت کند رحمان را، اسمش را آوردم یادش افتادم. بهروز هم ناراحت شد و گفت «آقا من سوتیام!»
- به شما چطور، چنین حرفهایی را به شما هم گفته بود؟
یک بار گفت آقای وحید خان هر کاری میکنی، بکن، اما حرکت اضافه در دروازه نکن! من کار نمایشی زیاد میکردم، خوشم میآمد توپ بخورد زمین بعد آن را بگیرم، که خب کار خطرناکی بود. ولی من باز کار خودم را میکردم، یک بار یک چیزی گفت و به نوعی گوشم را پیچاند که دیگر این کار را تکرار نکردم.
- زمان شما بساط گل و شیرینی در تمرین پرسپولیس لااقل هفتهای یک بار به راه بود!
بهروز رهبریفرد کارش همین بود. میآمد تمرین، علی آقا میگفت آقا بهروز با دنده دو نیا، با دنده سه بیا، او هم قهر میکرد میرفت! فردایش با دسته گل به تمرین برمیگشت و میگفت علی آقا سعی میکنم با دنده سه بیایم! بهروز برای خودش دنیایی داشت، دائم قهر میکرد، قهرقهروترین بازیکن ما بود.
- روز خواستگاریتان یادتان هست؟
همه دنیای ما فوتبال بود، روز عقدم با شاهین تهران بازی
داشتیم. عقد که کردم از پای سفره عقد رفتم آزادی. بازی که تمام شد برگشتم دیدم همه
مهمانها رفتهاند.
- میگویند وحید قلیچ زن ذلیل است!
نه اصلا. ولی خانمم را دوست دارم، کلا من احترام زیادی برای خانمها قائلم. خانمم با همه چیز من ساخته. دخترم مهسا هم همه چیز زندگیام هست. او فوقلیسانس میخواند.
- شاگرد زرنگتان در پرسپولیس؟
فرشید کریمی. از نظر اخلاقی هم خیلی خوب بود و خوب تمرین میکرد.
- و شاگرد تنبله؟
داوود فنایی، دائم از زیر تمرین در میرفت.
- عابدزاده چطور بود؟
من زیاد با او نبودم. دو سال باهاش کار کردم. او عرق من را
درمیآورد بس که تمرین میکرد، من خسته میشدم.
- با اسم پرسپولیس چه چیزی به ذهنتان میآید؟
عشق.
- چه فردی؟
علی پروین.
- بیشتر سربه سر چه کسی میگذاشتید؟
رحیم یوسفی و مرتضی فنونیزاده.
- سال جدید را چطور میبینید؟
هر سال دریغ از پارسال، حالا ببینیم سال جدید چه میشود.