مأموریت ویژه و سخت پرفسور
تصمیمات
و برنامه های غیرحرفه ای کی روش و سازمان لیگ و تبلیغات غیرحرفه ای تر
رسانه های ذوب در کیروش و تاکتیک اشتباه اتخاذ شده آنان بویژه پیش ، حین و
پس از مسابقه صرفا تشریفاتی سوریه ، تبعات و اثرات سوء پیش بینی شده ما را
برای پرسپولیس و برانکو به ارمغان آورد. باید خوشحال باشیم که نباختیم؟
پیش
از شروع اردوی تیم ملی در ۲ شهریور ، حتی بسیار زودتر از آن و از زمان
ارائه برنامه کیروش ، بابت عدم تعامل وی با باشگاهها ، تداخل برنامه هایش و
تغییر زمان مسابقات پرسپولیس بر اساس این برنامه غیرحرفه ای و نیز در مورد
دعوت بازیکنان تأثیرگذار پرسپولیس برای دو بازی صرفا تشریفاتی مقابل کره و
سوریه ای که نیازمند نتیجه گیری با تمام توان برابر تیم صعود کرده ایران
بودند ، بارها هشدار دادیم اما نشنیده انگاشته شد. حال تصمیمات غلط ،
برنامه ریزی غیرحرفه ای ، آنالیز و انتظارات اشتباه کیروش و حامیانش از
حریفان و تاکتیک اتخاذ شده اشتباه تر کی روش و رسانه های ذوب در وی برای
رویارویی با آنها بالاخص پیش از مسابقه با سوریه ، حین و پس از آن که به
امتیازگیری کره و سوریه انجامید ، تبعات سوء داخلی و خارجی فراوانی را در
پی داشت که بیشترین ضرر و سختی آن متوجه پرسپولیس برانکو در آستانه تقابل
مهم با الاهلی عربستان خواهد بود. تبلیغات جو دهنده و پافشاری جهتدار رسانه
ها بر پررنگ تر کردن حاشیه از متن و مانور ناشیانه رسانه ای حامیان سرمربی
موزانبیکی تیم ملی با بزرگنمایی کردن رکورد گل نخوردن و آمار بی شکستی تیم
ملی که ثابت شد بیشتر به ضعف خط آتش بی رمق و کم زهر تیم های درجه دو و سه
آسیا حاضر در گروه ایران در مسابقات مقدماتی جام جهانی روسیه برمی گردد تا
ساختار دفاعی تیم ، در جهت پاک کردن علامت سؤال های بوجود آمده قبل و بعد
مساوی با کره ضعیف از اذهان عمومی و به قصد تهییج افکار و احساسات ملی به
حمایت از کی روش پیش از سوریه ، دقیقا همان چیزی بود که تنها تا دقیقه ۱۲
بازی با سوریه تاریخ مصرف داشت. تا خوردن اولین گل در مقدماتی! سمی که از
مدتها قبل در جهت عناد با هشدارهای ما و بخصوص با آب و رنگ تبلیغات کاذب از
چند روز پیش از دیدار با سوریه به کالبد فوتبال ایران تزریق شد و به غرور و
اعتماد بنفس کاذب انجامید ، بعد از گل اول سوریه اثرات مخربش را بروز داد و
با سوت پایان مسابقه و ثبت یک مساوی دیگر در زمین خودی با حضور ۷۰ هزار
تماشاگر اما بشدت متفاوت با تساوی های قبلی در سیاهه تساوی های سریالی و
نتایج اقتصادی کیروش ، فوتبال ملی و باشگاهی ایران را به کما فرستاد! اینک
این برانکوست که بازهم مسئولیت مضاعف دیگری بر گرده او قرار گرفت و باید
خستگی و افت بدنی و روانی شاگردانش به ویژه روحیه تخریب شده سنگربان دوست
داشتنی و بی بدلیل حال حاضر تیم ملی و پرسپولیس که به فاصله کمتر از دو
هفته از یک سوراخ دوبار گزیده شده است را در فاصله کوتاه ۵ روزه تا بازی
سرنوشت ساز آسیایی پرسپولیس ، مدیریت کرده و جور ناتوانی های سلسله
کیروشیان را بکشد! افت روحی و روانی که قطعا با ندانم کاری عده ای خودی و
غرض ورزی و نق زدن عده ای غیرخودی و بی خودی و نخودی ـ برخی عاری از صلاحیت
فنی و برخی دیگر در عذاب بابت فقدان لیاقت برای داشتن نماینده در تیم ملی ـ
و همچنین با عدم حمایت همان کیروشی پورها که دو روز پیش با آب و تاب زیاد و
اغراق آمیز از کلین شیتهای وی حماسه سرایی به راه انداخته بودند ، بدتر
نیز خواهد شد. بدنیست اشتباهات این جماعت کیروش زده و سپس تبعات آن را مرور
کنیم.
اشتباه اول متوجه فدراسیون تاج و سازمان لیگ بود که برای
اثبات پایبندی و تعهد خود به برنامه بی خاصیت و غلط کیروش ، زمان بازی
هفته پنجم پرسپولیس با گسترش فولاد را بجای برگزاری بلا اشکال در سوم
شهریور به ۱۶ شهریور یعنی دو روز پس از بازی تیم ملی ، ۲ روز قبل پرواز به
دوبی و تنها ۵ روز پیش از سوت مسابقه برگشت با الاهلی موکول کردند تا
شاگردان برانکو را ۲۴ ساعت پس از بازی سنگین رفت با الاهلی در اختیار تیم
ملی قرار دهند و فرصت برانکو برای مرور نقاط ضعف و قوت تاکتیکی و فنی تیم
با شاگردانش را بسوزانند. اشتباه دوم ازان خود کیروش بود که با اصرار بر
حضور بیراموند و ۴ بازیکن دیگر پرسپولیس در دو بازی تشریفاتی بی اثر در
صعود و سیدبندی جام جهانی روسیه ، نشان داد حفظ رکورد شکست ناپذیری بمراتب
بیش از حفظ روحیه تیمی و آینده نگری برایش اهمیت دارد و برعکس تبلیغات
رسانه هایش از آن هوش ذاتی و شناخت کافی از جامعه ایران برای پیش بینی
تبعات فردی و عمومی یک برد یا مساوی یا باخت ملی در شرایط خاص و حس کردن
فاجعه قبل از وقوع یا بی بهره است یا آن را با لجاجت ذاتی که دارد ، به بند
کشیده است. شاید بهترین عنوان برای این سریال اشتباهات وی و حامیانش را می
بایست از تساوی مهیج برانکو تا تساوی مأیوس کننده کیروش گذاشت!
اشتباه سوم را حامیان وی با بزرگنمایی مساوی بدون گل برابر کره ناتوان از
شلیک به چهارچوب دروازه ایران انجام دادند که در مقابل هرگز نگفتند فقط یک
شوت در چهارچوب از سوی تیم اول آسیا و مدعی صعود به مرحله حذفی جام جهانی
در شب تحقیر هلند توسط فرانسه ، آنهم برابر تیم کره که با پنج گل خورده از
قطر چند ملیتی ، ۳ گل خورده از چین ناتوان ، یک گل و یک گل خورده از ایران و
ازبکستان ، مجموعا با ۱۰ گل خورده یکی از بدترین خطوط دفاعی آسیا را دارد ،
چه معنایی می دهد! خط دفاعی که فقط سوریه نتوانسته آن را باز کند! اشتباه
چهارم تاکتیک تبلیعاتی هماهنگ و مانور رسانه ای پیش از مسابقه بر آمار بی
اهمیت بسته نگه داشته شدن دروازه تیم ملی بود تا حتی بازیکنان هم باور کنند
گل اول را خوردن از سوریه گناه کبیره است و خود را ببازند و در این میان
سهم بیراموند از این باخت روحیه باتوجه به گل خورده مشابه در بازی الاهلی
از عمر السوما بسیار بیشتر بود. هرچند نیمه دوم پس از استراحت و صحبتهای
میان دو نیمه بازیکنان کمی بخود آمدند. اما اشتباه پنجم توسط کیروش در این
نیمه بروز کرد و آن تعویض های عجولانه و اشتباه او بخصوص پس از گل دوم
ایران بود! استفاده از عزت اله پورقاز بجای محمد انصاری که مشخص نشد برای
چه به میدان آمد! استفاده از روزبه چشمی نا آماده که باعث شد از حدود دقیقه
۸۰ میانه میدان کاملا بدست سوری ها بیافتد و در ادامه پاس رو به عقب
اشتباه وی که دو بازیکن را با موقعیت ۱۰۰ درصدی توپ گیری روبروی خود داشت و
یک بازیکن ۵۰-۵۰ را در کناره خط سمت راست در زمین حریف ، باعث شد رامین
رضاییان را در مخمصه و تحت فشار قرار دهد و همان توپ گیری بازیکن میانی
سوری و پاس دقیق او با اشتباه میلاد محمدی در جایگیری به گل تساوی سوریه
بدل شد. از طرفی به زمین آمدن وحید امیری بعد گل دوم و زمانی که نیاز به
نگهداشتن نتیجه وجود داشت ، دیگر تعویض اشتباه کیروش بود. کیروش اشتباه
مهلک اصلی را در انتخاب بازی مالکانه مرتکب شد آنهم پس از ۶ سال تلاش برای
جا انداختن سیستم دفاع ضدحمله به سبک اتلتیکو و دادن مالکیت توپ به حریف!
جایی که نشان داد بیش از ۶ سال به رغم ادعاهای کیروشی پورها ، این سرمربی
نه تنها ابرو را صاف نکرده که چشم تیم را هم کور کرده است! یا در خوشبینانه
ترین شکل ممکنه این تیم ملی در شرایطی که تحت فشار قرار بگیرد همان تیم
پیش از حضور او در ایرانست که گل میزد ولی نمی توانست نتیجه را حفظ کند و
از گل زده خود بخوبی دفاع کند. اشتباه هفتم ، مجموعه ای از سه عنصر عدم
اعتماد به و تعامل با مربیان باشگاهها ، بنظر شاید عدم ملاحظه و آنالیز
بازی های آنها مخصوصا بازی پرسپولیس و الاهلی و تغییر مربی دروازه بان های
تیم ملی پیش از بازی کره بود! فراموش نکنیم طعنه کی روش به برانکو پیش از
بازی با سوریه را که گفت در مورد دو مهاجم سوری از کاپیتان پرسپولیس بپرسید
که تیمش از هر دو نفر گل خورده است! و حالا این طعنه به خودش برگشت تا
کیروش خود به همراه مدافعانش بتواند در مورد این دو بازیکن در حد یک کتاب
شرح و تفصیل بدهد. به هرحال کیروشی که پست دوران بازیگری خودش دروازه بان
بوده با در اختیار گرفتن بیراموند بلافاصله بعد مسابقه پرسپولیس الاهلی نه
فرصت اصلاح اشتباهات وی را به برانکو و مربی دروازه بانان پرسپولیس در بازه
زمانی مناسب یکماهه تا بازی برگشت داد و نه خود توانست مهم ترین نقطه ضعف
بیراموند که البته مدتهاست به اپیدمی میان سنگربانان باشگاهها مانند مهدی
رحمتی ، مظاهری ، اخباری و غیره تبدیل شده است را که همان اشتباه در
ریباندها و به اصلاح عامیانه دو ضرب بودن دروازه بان است ، کشف و طی دو
هفته اصلاح کند. اشتباه هشتم نیز اعتراض فیس بوکی وی به مسئولین منجر به
تحریک بازیکنان به انتشار پست اینستاگرامی مشترک بابت پاداش ها با طعم گس
ناسپاسی مقابل زحمات مسئولین ورزش و فوتبال کشور که انصافا حمایت هایشان از
تیم ملی کنونی بی سابقه بوده است بود بعلاوه اهانت دسته جمعی به تماشاگران
با تحریم جشن صعودی که حق هواداران تیم ملی بود و تنش آفرین شد. نهمین آن
مقصر نشان دادن بازیکنانش بویژه جوانان تیمش بجای بر عهده گرفتن مسئولیت
نتیجه بدست آمده و عدم عذرخواهی بابت اشتباهات خود بود که البته عادت وی و
شاگردانش چون منصوریان است.
نتیجه اشتباهات فوق علاوه بر آنکه
سرخوردگی جامعه فوتبالی ، تزریق استرس و بی اطمینانی به آینده تیم ملی در
بطن جامعه ، ایجاد تردید نسبت به برنامه های آماده سازی کی روش و بروز جنگ و
مجادله کاربران مجازی و باز شدن زخم های کهنه بود ، در برخی رسانه ها انگ
ناجوانمردانه تبانی را به همراه داشت. که البته همین جا لازم است به شایعه
سازان و تهمت زنان ، صادقانه اعتراف کنیم باور کنید یا نکنید ، زورمان با
این سرمربی و بواسطه اشتباهات فوق الاشاره به سوریه نرسید. اما جنبه فاجعه
بار و ناعادلانه ای نیز مستقیما برای پرسپولیس و برانکو نیز داشت. خستگی
شاگردان برانکو و تخریب شدن روحیه بهترین دروازه بان حال حاضر ایران که تحت
فشار انتقادات مقرضانه قرار گرفته است و مأموریت سخت و بار مضاعفی بعنوان
ریکاوری جسمی و روحی روانی شاگردانش بالاخص بیراموند و محمد انصاری را بر
شانه های پرفسور توانمند فوتبال ایران در مهلت کوتاه ۵ روزه تا بازی
پرسپولیس با الاهلی قرار داده است. همان پرسپولیسی که قرار بود به دید ملی
به آن نگریسته شود و به مثابه منچستر و رئال با سرمربی اش تعامل شود و
امیدوار بودیم با بازیکنانش حداقل مانند لژیونرها برخورد شده و حتی از شرکت
دادنشان در دو بازی تشریفاتی بخاطر تبعات منفی اش ، پرهیز شود. عشق است
پرسپولیس