محرمی: با تعصب یک کیلو سبزی خوردن هم کف دست شما نمیگذارند!
مثل یک جزیره تنها! حکایت این روزهای مجتبی محرمی همین است. مردی که وقتی وارد استادیوم آزادی میشد، ۱۰۰هزار نفر به پا خاسته و یکصدا او را تشویق میکردند و حالا...
به گزارش پیروزیدیلی، از همه طرف به تنهایی محدود میشود. تنهایی او را احاطه کرده است و اغلب به فکر فرومیرود. به یاد آن روزها که الگوی «تعصب» در پرسپولیس خوانده میشد. همان زمانی که بازیکن حریف جرأت نمیکرد چپ به همبازیاش نگاه کند و به خاطر رفقایش کم نمیآورد و میزد!
ستاره بازنشسته و تنهای فوتبال ایران، روزهایی را به خاطر میآورد که علی پروین با آن همه دبدبه و کبکبه دهه 60 به درِ منزلش میرفت تا با پدرش کلهپاچه بزند و به خاطر گل روی سلطان در پرسپولیس بماند و قید پیشنهادهای میلیونی را بزند.
به یاد بچهمحلهایش میافتد که آن روزها بسط جلوی خانه پدریاش نشستند تا پرسپولیس را ترک نکند و اکنون هرکدام سرنوشتی عجیب پیدا کردهاند!
دیروز ما هم به یاد مجتبی محرمی افتادیم. بهانه هم فراوان داشتیم. از اعتصاب بازیکنان پرسپولیس بگیرید تا شعار هواداران در استادیوم آزادی و بیغیرت خواندن شاگردان برانکو که برای هرکدام از این سؤالات، جوابهای جالبی داشت.
(به شوخی) داداش، حالا با بهمن مفید میپری؟! نکند میخواهی وارد عالم سینما شوی!
(میخندد) نه بابا! ما را چه به سینما؟! سالهاست با عموبهمن (مفید) رفاقت و رفت و آمد دارم. یکی از دوستان مشترک زنگ زد و گفت که میخواهد با عموبهمن به خانهام بیاید و من هم گفتم قدمتان روی چشم!
میدانیم به فیلم قیصر خیلی علاقه داری. آیا بهمن مفید دیالوگ معروفش در آن فیلم را دوباره برایت اجرا کرد؟
نه، اذیتش نکردیم! آمده بود سری بزند و دقایقی دور هم بودیم و زیاد عموبهمن را سؤالپیچ نکردیم. (به شوخی ادامه میدهد) حالا داداش به خاطر بهمن مفید و فیلم قیصر به ما زنگ زدی؟ ماجرا چیه؟!
نه، راستش دلیل تماس من، اعتصاب بازیکنان پرسپولیس و شعار تماشاگران علیه شاگردان برانکو است.
بیخیال! ما را وارد حاشین نکن. (با صدای بلند میخندد)
کدام حاشیه؟! میخواهم بپرسم نظرت راجع به اعتصاب بازیکنان پرسپولیس چیست؟
حالا که اعتصاب شکسته شد و برگشتند سر تمرین! به هر حال فوتبال حرفهای شده و بازیکن حق دارد به فکر پول قراردادش باشد. راستی مگر 70 درصد نگرفتهاند؟
مثل اینکه 30 درصد باقی مانده و عدم پرداخت پاداش قهرمانی، باعث دلخوری بازیکنان شده است.
اگر باشگاه قولی داده و به آن عمل نکرده است، باید حق را به بازیکنان داد.
برخی هواداران پرسپولیس معتقدند بازیکن باید تعصب داشته باشد و...
من عاشق طرفداران پرسپولیس هستم. تعصب خودم را هم زمان بازی به اندازه کافی نشان دادم و هنوز هم دلخوش به همین هواداران هستم اما یک سؤالی دارم.
بفرما!
انصافاً با کلمه تعصب و این حرفها، یک کیلو سبزی خوردن کف دست شما میگذارند؟! من معتقدم بعد از قهرمانی و در آستانه بازی حساس با الوحده امارات در آسیا، بازیکنان نباید اعتصاب میکردند اما باید به آنها حق داد که به فکر پول قراردادشان باشند. فردا پسفردا کسی جواب علیک هم به سلام بازیکنان امروز نمیدهد. اینها هم زحمت کشیدهاند. روز تعطیل و غیرتعطیل و روز عید تمرین کردند، عرق ریختند و تیم پرسپولیس را قهرمان کردند و حالا درست نیست علیهشان شعار بدهند و بازیکنان را بیغیرت بخوانند. این بچهها غیرتشان را با قهرمانی نشان دادند. توی این فصل همه رکوردها را به نام خودشان زدند، قهرمان زودهنگام شدند، آقای گل شدند و کمترین گل خورده را داشتند.
به نظر میرسد بابت برخی تصمیمات گذشته و نادیده گرفتن پیشنهادات مالی سنگین به خاطر تعصب به پرسپولیس، پشیمان شده باشی!
من از کلمه پشیمان حرف نمیزنم اما چون من پول نگرفتم یا قید پول را زدم، دلیلی نمیشود همان اشتباه را بازیکن امروز مرتکب شود. بازیکن پرسپولیس هم امروز امثال من را میبیند که به فکر فردایش است. خداوکیلی حق هم دارد. یک چیزی را میخواهم برای اولین بار به تو بگویم.
جالب شد، بگو.
میدانی با خدابیامرز سیروس (قایقران) چقدر صمیمی بودم. همیشه هم با هم بودیم. خود من، قایقران را به کشاورز تهران بردم!
جداً؟! این موضوع را واقعاً نمیدانستم!
بله، مدیران کشاورز سرمایهگذاری وسیعی میخواستند در فوتبال کنند و به دنبال خرید بازیکنان مطرح بودند. با مسئولان وقت این تیم قرار گذاشتم برویم با دکتر کلانتری هتل هویزه و خدابیامرز سیروس (قایقران) را هم با خود بردم. آن مرحوم با کشاورز قرارداد خوبی بست ولی خودم گفتم باید بیشتر فکر کنم. یکی، دو روز بعد جواب منفی دادم و در پرسپولیس ماندم. اتفاقاً سیروس همیشه میگفت من را به تهران آوردی و تنها گذاشتی!
کشاورز چه مبلغی پیشنهاد داد؟
باورتان نمیشود، یک کامیون اسباب و اثاثیه منزل از ماشین لباسشویی و یخچال بگیرید تا فرش و تلویزیون و... آوردند دم خانه ما!
قبول نکردی؟
نه! حتی موتورسیکلت و زمین هم پیشنهاد دادند. 6 میلیون تومان هم میدادند که با پول آن میشد 6 آپارتمان در شمال شهر خرید ولی بیخیالش شدم!
چرا؟!
علیآقا پروین، پدرم مرحوم آقاهوشنگ و بچهمحلهایم نگذاشتند. علیآقا پروین که استادم است و همیشه هم به ایشان ارادت دارم، فهمید و آمد خانه ما. به اتفاق علیآقا و پدرم کلهپاچه خوردیم و رفتیم زورخانه غفاری نزدیک محلمان و همانجا پروین گفت از پرسپولیس نرو و من هم گفتم چشم!
پروین معمولاً به کسی نمیگفت بمان و نرو!
بله، علیآقا آدم بزرگی بوده و هست. از ته دل هم دوستش دارم. شما هم میدانید همینجوری کسی را دوست نداشت و خیلی به من یکی لطف داشت. میدانستم پروین از هر کسی نمیخواهد که بماند و وقتی دیدم آن همه راه آمده و... خلاصه آن که نتوانستم به علیآقا نه بگویم.
پشیمان نیستی؟
چه بگویم؟ پشیمانی چه سودی دارد؟ تصمیمی بود که آن وقت گرفتم و روی آن هم ایستادم.
یادت میآید در دوران فوتبال از هواداران پرسپولیس فحش بخوری؟!
نه! هرگز هواداران پرسپولیس حرفی علیه من نزدند اما تا دلتان بخواهد در خوزستان و انزلی به رغم رفاقت با سیروس خدابیامرز، فحش خوردم. استقلالیها هم یک چیزهایی میگفتند ولی خداوکیلی از آنها هم بدی ندیدم. هر چه بود، گذشت و تمام شد!
منظورم را متوجه شدی. میخواهیم درباره مصاحبه علیرضا بیرانوند نظرت را بپرسیم.
علیرضا بیرانوند بچه سادهای است، احساساتی شد و آن حرفها را زد ولی انصافاً اشتباه او بدتر از مهدی رحمتی که نبود. دروازهبان استقلال با آن همه تجربه، توپ را به کمر مهاجم پدیده زد که رفت توی گل خودشان. آن وقت رحمتی تشویق میشود و بیرانوند فحش میخورد! چرا؟ گناه بیرانوند چیست؟ یادم نمیرود طفلکی با دست شکسته هم به برانکو گفت که حاضر است توی دروازه بایستد و غیرتش را نشان داد. خود هواداران پرسپولیس هم میدانند چقدر دوستشان دارم و عاشق تکتکشان هستم ولی نباید این بازیکنان را بیغیرت صدا میزدند.
پس طرفدار بیرانوند هستی؟!
نه، طرفدار حق هستم! همانطور که الان میگویم رامین رضاییان، احمد نوراللهی و امید عالیشاه هم در این قهرمانی شریک بودند. باید از این 3 بازیکن هم دعوت میکردند تا در جشن قهرمانی شرکت کنند.
بسیار خوب، حرفهای جالبی زدی و مصاحبه بدی نشد. خودت چطور فکر میکنی؟
داداش امیدوارم ما را وارد حاشیه نکنی و خودت این مصاحبه را راست و ریس کن!