محرومیت تماشاگران فوتبال ، تادیب یا اجرای عدالت ؟!
در ادوار ابتدایی زندگی بشر ، زمانی که انسانها به شکل قبیله یا عشیره زندگی میکردند و عملا چیزی بنام دولت وجود نداشت.
اگر فردی مرتکب تخلف یا جرمی میشد نه تنها خود او بلکه خانواده و گاه قبیله و عشیره او نیز مورد مجازات قرار میگرفتند و بعبارتی ، مسئولیت ، جمعی بود ، یعنی فرد در جامعه حل میشد و خانواده یا قبیله جای او را میگرفتند یعنی فرد شخصیتی مستقل و جدا از جامعه نداشت و لذا حق یا حقوق انفرادی او نیز دچار دست خوش تردید میگردید . در نتیجه جمعی بودن مسئولیت هیچگاه معیار و قاعده مشخصی برای کیفر نداشت و قانون جنگل مطلقا و به طور کامل اعمال میشد و بین جرم انجام یافته و کیفر هیچگونه رابطه ای نبود اما پس از گذشت قرنها ، خلاصه حقوق جزا متحول گردید و قاعده تناسب بین جرم انجام یافته و مجازات آن تعیین گردید.
در دین متمدن اسلام هر کس مسئول اعمال خویش است و طبق اصل شخصی بودن مجازاتها ، تنها مجرم مجازات میشود و دیگری مسئول اعمال او نیست .
این پیشگفتار به این دلیل بود که روشن نماییم که ما در حال حاضر در کدام دوره قرار داریم ؟ دوره بنیادین و ابتدایی یا عصر پیشرفت ، توسعه و تکنولوژی ؟
آیا هدف از مجازات و محرومیت افراد از حقوق اجتماعی ، اجرای عدالت است یا اصلاح و تادیب ، یا ارعاب مرتکب و اجتماع یا هر دو ؟
آیا محرومیت تماشاگران از حضور در ورزشگاه آخرین راهکار کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال است و لزوما شیوه دیگری وجود نداشت و یا اینکه همه طرق بکار گرفته شد و در نهایت به این نتیجه رسیده اند که محرومیت ، بهترین راهکار ، در اجرای عدالت ، اصلاح و تادیب و ترساندن تماشاگران متخلف از محرومیتهای آینده است ؟
همانطور که در نفس فوتبال ، نمیتوان مانع خطاهای عمدی و یا غیر عمدی بازیکنان ، اشتباهات داوری و تاکتیکی مربیان بود بنابراین بطریق اولی هم نمیتوان شور و هیجان و در کنار آن خطاها و اشتباهات تماشاگران که جزء لاینفک فوتبال هستند را قائل به تفکیک شد . یعنی تا زمانیکه فوتبال در این کره خاکی حیات و استمرار دارد این تخلف و اشتباهات هم استمرار دارد اما مقصود ، صدور مجوز و تایید تخلف تماشاگران یک مسابقه فوتبال نیست بلکه باید بدنبال راهکارهای پیشگیری و کاهش این اتفاقات ناخوشایند از سوی تعدادی از تماشاگران متخلف باشیم یا به تعبیر دیگر ، اصولا راهی برای جلوگیری از ارتکاب تخلف و جرم وجود ندارد و متاسفانه ناچاریم که آن را به همین شکل بپذیریم به این دلیل که اصولا مدینه فاضله ای وجود ندارد و همین قدر که بتوانیم تخلفات و جرایم را چه در جامعه و چه در ورزشگاهها تا حد قابل تحملی کاهش دهیم یعنی رسالت خود را انجام داده ایم .
بر اساس اصل شخصی بودن مجازاتها ، اعمال هرگونه تنبیه و مجازات فقط بر روی مرتکبین به جرم ممکن است و لاغیر و بر همین اساس در مثال مورد بحث ، خطای ورزشی در فوتبال از سوی بازیکن خطاکار ، ممکن است مستوجب کارت قرمز از سوی داور شود بنابراین طبق اصل شخصی بودن مجازاتها فقط همان بازیکن از بازی اخراج میشود و نه همه بازیکنان تیم ، حال اگر این اصل را از زمین فوتبال به سکوها تعمیم دهیم باید قائل به این نتیجه باشیم که صرفا آن تعداد از تماشاگران متخلف و مشخص باید مجازات و تنبیه شوند نه مثلا بیست هزار تماشاگر منضبط ؟
کمیته انضباطی در آیین نامه خود میگوید ، تماشاگران متخلف منتسب به تیم قرمز یا ابی ! سوال ما از کمیته انضباطی اینست که طریقه اثبات انتساب تماشاگر متخلف به تیم قرمز و ابی با کدام ادله و کدام روش ، ابزار ، معیار و تکنولوژی اثبات میگردد ؟ آیا هر کس در ورزشگاه لباس قرمز بپوشد الزاما طرفدار پرسپولیسی است ؟ ایا لباس ابی ها حتما استقلالی هستند و زرد پوشان هم باید سپاهانی باشند ؟!!!!!!
این طریقه اثبات محل شک و تردید است و تشخیص ان تعداد از تماشاگران انگشت شمار و متخلف از میان بیست هزار تماشاگر با لباسهای رنگارنگ ، تکلیف بما لا یطاق است و بنابراین ضعف عدم تعیین این تعداد از تماشاگران متخلف دلیل موجهی بر محرومیت همه تماشاگران یک مسابقه فوتبال نمیتواند باشد و اصولا در هیچ کجای دنیا تماشاگران را از حضور در ورزشگاهها محروم نمیکنند و صرفا در صورت اثبات انتساب تماشاگران به تیم خاصی ، مجازات مالی را شامل آن تیم خاص مینمایند و نه تماشاگران ، زیرا در ورزش و علی الخصوص در فوتبال دنیا از دهه های پیش دریافتند که امروز ، فوتبال بعنوان یک صنعت پول ساز و یک ورزش اقتصادی است و تماشاگران هم روح آن هستند و چرخه و درآمدزایی فوتبال از وجود و حضور همین تماشاگران است و جسم فوتبال بدون روح معنا و مطلوبیتی ندارد و براحتی این سرمایه ارزشمند را کنار نمیگذارند .البته ، ما منکر اخلاق در ورزش نیستیم اما کماکان ورزش رو صرفا بعنوان یک فضیلت اخلاقی می پنداریم نه یک صنعت درامد زا.
کمیته انضباطی و در راس آن فدراسیون فوتبال و علی الخصوص صدا و سیما باید عینک بدبینی را کنار گذاشته و اینگونه تصور و یا اینگونه به تصویر نکشند که تماشاگران و طرفداران یک تیم تشکیل شده است از یکسری افراد بیکار و متخلف ! چنانچه اینان جرات ترک صندلی گرم و نرم خود را داشته باشند و ساعاتی را روی سکوهای سرد در میان تماشاگران بنشینند متوجه خواهند شد که در میان تصورات غلط و اشتباه خود میتوانند افرادی را از جامعه وکلا ، پزشکان ، مهندسان ، معلمان و تولیدکنندگان که دارای شأن و جایگاه درخور توجه در اجتماع هستند را در میان تماشاگران مشاهده کنند.
آیا با تخلف چند تماشاگر میتوان همه را محروم از تماشای بازی تیم مورد علاقه شان نمود ؟ بعنوان مثال اگر دانش آموز یکی از کلاسها مرتکب بی انضباطی گردد ایا مدیر مدرسه باید همه دانش آموزان مدرسه را موقتا از ورود به مدرسه و ادامه تحصیل محروم کند یا فقط همان دانش آموز بی انضباط را مورد تادیب قرار دهد ؟
یقینا مسئولین فدراسیون میدانند که محیط ورزش دارای روح نشاط ، سرزندگی و شادابی است و این محیط ، پادگان نیست که با تخلف یک نفر ، بخواهند همه را مورد تنبیه قرار دهند لین یعنی همان رفتاریست که امروز فدراسیون فوتبال اعمال میکند .
ماده ۱ آیین نامه کمیته انضباطی میگوید که ، این آیین نامه مجموع مقرراتی است که منطبق با قوانین فوتبال و بر اساس کدهای انضباطی فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا و در راستای (مشخص سازی) تخلفات بازیکنان ، .......... و همچنین ( تماشاگران) میباشد و در بند ۴ ماده ۷۳ میگوید استفاده از پلاگارد و تابلو برای تحقیر حریفان و مقامات رسمی تیمهای مقابل مستوجب انجام یک تا سه مسابقه بدون حضور تماشاگر خواهد بود و هر تماشاگری که مسبب این موارد باشد و (شناسایی) گردد نیز تا ۶ ماه از ورود به ورزشگاه منع میشود . آیین نامه در ماده ۱ و بند ۴ ماده ۷۳ از اصطلاح ( مشخص سازی) و (شناسایی) استفاده نمود اما حالیه سوال اینجاست ، شخصی که در میان جمعیت از پلاگارد و تابلو استفاده میکند بنابراین تعیین مصداق آن در میان جمعیت و تفکیک آن از میان سایر تماشاگران نسبت به سایر موارد مشابه ، بسیار سهل و آسان است و احتیاج به ( شناسایی) ، (کارشناسی) و (تامین دلیل) ندارد یا بقول خودمان تابلو است در حالیکه با تدقیق در این ماده اینطور فهمیده میشود که اگر طرف مورد نظر (شناسایی) گردد تا ۶ ماه از ورود او به ورزشگاه ممانعت میشود در صورتی که این عمل از مقدمات بعیده است که کمیته انضباطی همین مورد عیان را نمیتواند بدرستی تشخیص دهد و با شک و تردید و ابهام و با اما و اگر به قضیه می نگرد ولیکن چطور بیست هزار تماشاگری رو که در دستانشان نه پلاگاردی است و نه تابلویی ، چگونه تشخیص میدهد که فحاشی ، پرتاب اشیا ، وسایل آتش زا کار کدامیک از تماشاگران است و از کدام ضلع ورزشگاه و کدام ردیف و کدام سکو و صندلی صورت گرفته است ؟ مگر ورزشگاهای ما صندلی های شماره دار دارد و تماشاگران هم بر اساس شماره های مربوط بر جایگاه خود مینشینند که از آن طریق قابل شناسایی باشند ؟ آیا بستر ، زیر ساخت و سازوکار آن در ورزشگاهای ما فراهم است ؟
در نتیجه چون در این حوزه ناتوان هستیم و توانایی تشخیص و تمییز نداریم لاجرم مجبوریم در صورت فحاشی تعدادی از تماشاگران متخلف و نامشخص ، همه بیست هزار نفر را فحاش فرض نموده و حکم کلی صادر نماییم در حالیکه در قانون آیین دادرسی ما حکم عام و کلی نداریم و باید به شکل خاص حکم صادر نمود لیکن این رفتارها و اعمال مجازات به این شکل ، شایسته خردمندان فدراسیون فوتبال نیست و با این تعبیر باید گفت که حقوق ، از عدالت جا ماند .
هر چند مجازات و کیفر و محروم کردن تماشاگران از حضور در ورزشگاهها از نظر اخلاقی حاکی از احساس نیاز جامعه فوتبال به اجرای عدالت است اما اجرای عدالت با تعریف نامشخص و قلمرو نامعین آن مساله بسیار پیچیده ای است زیرا چه بسا اعمالی غیر عادلانه برای فرد یا گروهی ، عین عدالت برای فرد یا گروه دیگری باشد . جامعه با مقررات گاه شدید خود احساس بی عدالتی را در افراد می پروراند در حالی که از آنسوی ، قانونگذار وجود چنین مقررات و قوانینی را جهت نظم اجتماعی ضرورت دانسته و عادلانه و منصفانه جلوه میکند .
علی ایحال با ابهام در تعریف عدالت ، اجرای مجازات نمیتواند دقیقا اجرای عدالت باشد یا اینکه تصور کنیم عدالت نسبی است و یا عرفی و یا اینکه ناچارا وجدان عمومی را ملاک بگیریم اما به هر ترتیب بحث مواج عدالت درگیر جزر و مد است ولی با تمامی اوصاف نمیتوان به راستی ذهن را از مفهوم عدالت خالی کرد و قناعت به اهداف و اجرای مجازات نمود .
کوتاه سخن اینکه ، از آنجاییکه تماشاگران فوتبال در حوزه اجرایی آیین نامه کمیته انضباطی قرار دارند آیا در صورت محرومیت از حضور در ورزشگاهها ، از حقوق دفاعی به مانند سایر اعضای حوزه فدراسیون مانند بازیکنان و مربیان برخوردارند و آیا میتوانند به آرای صادره اعتراض نمایند ؟
برای رفع معضلات فوتبال ایران صرفا تخصص کارشناسان فوتبال ملاک نیست و وقتش است از سایر متخصصین علوم مرتبط از جمله جامعه شناسان ، روانشناسان و حقوقدانان بهرمند شد .
فرهاد خراسانی
کارشناس حقوقی