تا این‌که آرزوی مردم پهلوان‌پرور طبرستان عصر روز یک‌شنبه 9 اُردی‌بهشت 1397 محقق شد و تیم قدیمی و ریشه‌دار نساجی‌ قائم‌شهر پس از گذشت 24 سال به سطح اول فوتبال باشگاهی ایران و به رقابت‌های لیگ‌برتر فوتبال صعود کرد. در مسیر این صعود اتفاقات جالبی رخ داد. آخرین حضورببرهای مازندران (لقب نساجی قائم‌شهر) در سطح اول رقابت‌های باشگاهی ایران به سال 1373 و لیگ آزادگان باز می‌گردد. آن‌ها در نیم‌فصل نخست رقابت‌های این فصل لیگ‌یک بود که دست نیاز به سوی بازیکنی دراز کردند که در شهر خسته(لقب شهرستان قائم‌شهر) او را بی‌نهایت و در حد پرستش دوست دارند. صحبت از محمد عباس‌زاده است که در سیزدهمین دوره لیگ‌برتر از همین تیم نساجی به پرسپولیس آمد شاگر علی دایی شد و در پایان فصل لقب پدیده این دوره از لیگ‌برتر را به خود اختصاص داد. پدیده لیگ سیزدهم در ابتدای لیگ هفدهم با عنوان آقای‌گلی لیگ یک و با به ثمر رساندن 24 گل به سایپا آمد و بار دیگرپس از گذشت 4 فصل در جمع نارنجی‌پوشان شاگرد آقای‌گل جهان شد. او تا نیم‌فصل برای سایپا 6 گل به ثمر رساند و پس از اعلام نیاز نساجی با کسب اجازه از علی دایی و مساعدت کامل سرمربی سایپا برای کمک به تیم اول مازندران و شهر زادگاهش به نساجی پیوست و در 13 بازی برای ببرهای مازندران 15 گل به ثمر رساند و نقش مهمی در صعود دراماتیک این تیم به لیگ‌برتر داشت. در همین ارتباط و حضور نساجی مازندران در هجدهمین دوره رقابت‌های لیگ‌برتر فوتبال ایران گپ‌وگفتی داشتم با محمد عباس‌زاده که ماحصل آن در قالب پرسش و پاسخ زیر از نظرتان می‌گذرد.

-خودت شروع کن و از احساسی که پس از صعود نساجی به لیگ‌برتر داری برای ما صحبت کن؟

نمی‌دانم چه بگویم! خیلی خوشحالم. حالی که قابل توصیف در چند کلمه و جمله نیست. خدا را شکر می‌کنم که شرمنده مردم قائم‌شهر نشدیم. باور نمی‌کردم این همه جمعیت از قائم‌شهر برای تماشای آخرین بازی ما به تهران بیایند. اما حالا که با خوشحالی به خانه برمی‌گردند(این گفت‌وگو روز یک‌شنبه و پس از بازی انجام شده است)، همگی خوشحال هستند و همین برای ما خیلی باارزش است.

-مالک باشگاه خونه‌به‌خونه تیم نساجی را متهم به تبانی کرده و گفته که نتیجه این بازی بیرون از زمین فوتبال رقم خورده است؟

به این صحبت‌ها فکر نمی‌کنم.به هیچ‌وجه اعتقادی به این مسائل ندارم. تیم‌هایی به لیگ‌برتر صعود کردند که تلاش بیشتری به خرج دادند. به تیم نفت‌ مسجدسلیمان هم تبریک می‌گویم. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد ما به این توفیق بزرگ دست پیدا کنیم. 

-در ادامه این اتهامات، رحمان رضایی هم متهم به زدوبند و تبانی با تیم شما شده که پول گرفته تا برابر خونه‌به‌خونه محکم بازی کنند و راه‌آهن هم پول گرفته تا شما بتوانید به تعدادی که می‌خواهید گل بزنید؟

این وصله‌ها به شخصیت قابل احترامی مثل آقارحمان نمی‌چسبد. راه‌آهن برابر ما هر آن‌چه که در توان داشت را ارائه کرد. آنها خیلی هم خوب بازی کردند. 3، 4 بازیکن این تیم در حد حضور در ترکیب فیکس تیم‌های لیگ‌برتری هستند. مگر راه‌آهن برابر تیم‌های دیگر کمتر از این تعداد گل خورده بود. از این آدم‌ها می‌خواهم با این حرف‌های بی‌پایه و اساس شادی هواداران نساجی را خراب نکنند.

-این حرف‌ها تو را ناراحت می‌کند؟

ما سال قبل هم شایستگی صعود به لیگ‌برتر را داشتیم. جالب است که با وجود تمام این صحبت‌ها و اتهامات کسی انگار برای ما شانس صعود قائل نبود. چون پس از بازی به هواداران ما و به تیم اجازه برپایی جشن و پای‌کوبی در ورزشگاه تختی را ندادند. شاید آنها فکر نمی‌کردند که تیم خونه‌به خونه صعود نکند.

-در روزهای مانده تا بازی برابر راه‌آهن هر روز استوری‌هایی می‌گذاشتی با این مضمون که « #ما_می‌جنگیم »! آیا به این موضوع اعتقاد داشتی یا برای تقویت روحیه تیم این کار را می‌کردی؟

واقعیت امر این است که از لحظه حضور جواد نکونام در کادرفنی نساجی هر شب و قبل از هر بازی من این استوری را به اشتراک می‌گذاشتم. چون مطمئن بودم که این اتفاق خواهد افتاد و ما می‌توانیم با جنگیدن تا لحظه آخر به این هدف‌مان برسیم که به لطف خدا و تلاش بازیکنان و تدابیر کادرفنی و حمایت هواداران خوب‌مان به این مهم دست پیدا کردیم.

-فصل قبل نیت کرده بودی به یاد هادی نوروزی 24 گل بزنی که به این قولی که دادی، عمل کردی. حالا جالب است که در صعود نساجی به سطح اول فوتبال ایران نقش پررنگی داشتی. انگار تو و عدد 24 پیوندی عجیب با هم دارید؟

بله، خب من دوره‌ای افتخار هم‌باز

ی بودن با هادی نوروزی عزیز را داشتم. اتفاقا دو رقم آخر شماره تلفن من هم 24 است و اصلا برای همین این خط را خریدم. من و هادی و 24 پیوند غریبی با هم داریم. خیلی کم پیش می‌آید به کسی قولی بدهم. اما اگر قول بدهم، خودم را متعهد می‌دانم به این که حتما به آن عمل کنم. فصل قبل به هانی قول دادم که 24 گل بزنم و امسال هم به هواداران نساجی قول دادم که تیم محبوب‌شان را به لیگ‌برتر بیاوریم. حالا پس از عمل به این قول، شب‌ها سر آرام بر بالش می‌گذارم.

-تو ابتدای فصل به سایپا و لیگ‌برتر آمدی و شرایط خوبی هم داشتی. از دلایل و انگیزه‌ها و هدفت برای بازگشت به لیگ‌یک و تیم نساجی برای ما بگو؟

ابتدا باید تشکر ویژه‌ای از علی دایی داشته باشم که این اجازه را به من داد که به تیم شهرم برگردم و بتوانم در شرایط سخت درکنار نساجی باشم و در صعود این تیم به لیگ‌برتر کمک کنم.

-زمانی که به نساجی برگشتی، این تیم در کجای جدول بود و چه شرایطی داشت؟

زمانی که من آمدم، نساجی در رتبه سوم جدول قرار داشت. چند بازی بد نتیجه گرفتیم تا این که جواد نکونام آمد. خیلی‌ها به من گفتند که این کار حرفه‌ای نیست که لیگ‌برتر و موقعیت خوبی که در سایپا داری را رها کنی. گفتند کدام بازیکنی لیگ‌برتر و علی دایی را رها می‌کند و عقب‌گرد کرده وبه لیگ‌یک می‌رود.

-لحظه‌ای پیش نیامد که از این تصمیم پشیمان شوی؟

زمانی که به سایپا آمدم، از بازگشت به لیگ‌برتر و این‌که باز افتخار شاگردی علی دایی را به دست آورده‌ام، خوشحال بودم. اما این خوشحالی کوتاه بود و من را راضی نمی‌کرد. پیام‌ها و تماس‌های هواداران نساجی با من تمامی نداشت. هر چند که تنهایی و بیماری مادرم هم از دلایل نگرانی ادامه حضورم درتهران بود، اما دلم می‌خواست به هر نحو ممکن که شده به تیم شهرم کمک کنم و با هم به لیگ‌برتر بیاییم.

-علی دایی از همان زمانی که تو را به پرسپولیس آورد، اعتقاد خاصی به کیفیت فوتبال تو داشت. چطور راحت اجازه جدایی از سایپا رابه تو داد؟

وقتی با علی‌آقا صحبت کردم و از مشکلات خانوادگی‌ام گفتم و این‌که جسمم در سایپا است، اما فکر و ذکرم در قائم‌شهر، ایشان هم با جدایی من موافقت کرد. در واقع این لطف بزرگ علی دایی انرژی بیشتری در راه بازگشتم به نساجی داد. هر چند علی آقا دوست نداشت من از سایپا جدا بشوم. اما خیلی راحت به من این فرصت را داد تا در خدمت تیم شهر زادگاهم باشم.من همیشه شرمنده علی‌آقا هستم و همیشه دوست‌شان دارم و خواهم داشت.

-تماشاگران زیادی به جز قائم‌شهری‌ها نظاره‌گر صعود ناجی به لیگ‌برتر بودند؟

خب برای این که نساجی تنها متعلق به مازندران نیست. من هوادارانی را دیدم که از مشهد و شیراز و شهرهای مختلف خارج از مازندران به ورزشگاه تختی آمده بودند. چون نساجی یک تیم ریشه‌دار در فوتبال ایران است و در این سال‌ها بازیکنان قائم‌شهری زیادی در تیم‌های مختلف ایران بازی کرده‌اند. نساجی تنها دل‌خوشی مردم شهر خسته است. اما حالا که نساجی لیگ‌برتری شده دیگر قائم‌شهر شهر خسته نیست.

-چهره‌های ورزشی از فوتبال و غیرفوتبالی زیادی هم تماشاگر صعود نساجی بودند. گویا طرفداران نساجی در تیم‌های دیگر هم کم نیستند؟

بله، تا جایی که دیدم، بهداد سلیمی، حامد شیری، سیداحمد مهدی‌زاده، محسن بنگر، علی علی‌زاده و شجاع خلیل‌زاده در ورزشگاه بودند که شجاع و علی را به رختکن بردم و با ما در جشن صعود نساجی همراهی کردند.

-شانس خوبی برای آقای‌گلی لیگ‌برتر داشتی که از سایپا جدا شدی و پس از آن هم در نساجی خیلی به این موقعیت نزدیک شدی. حالا به آقای‌گلی در لیگ‌برتر فکر می‌کنی؟

خب من در سایپا 6 گل زدم و برای نساجی در 13 بازی موفق شدم 15 گل به ثمر برسانم. دوست داشتم بار دیگر آقای‌گل بشوم. اما هیچ‌چیز به اندازه صعود نساجی به لیگ‌برتر برای من خوشحال‌کننده نبود. برای قول آقای‌گلی در لیگ‌برتر هنوز زود است. باید فصل شروع بشود و شرایط تیم‌ها را ببینم.

-حالا تقابل تو با پرسپولیس، همراه نساجی احساس دوگانه‌ای را برای تو به همراه خواهد داشت؟

اول باید دبل‌قهرمانی پرسپولیس را به برانکو ایوانکوویچ، بازیکنان، باشگاه و هواداران این تیم تبریک بگویم. من آرزوی صعود نساجی به لیگ‌برتر را داشتم که خدا را شکر به این هدف رسیدیم. اما یک آرزوی همیشگی هم دارم که آنهم بازگشت دوباره به پرسپولیس است.

-نساجی در لیگ‌برتر چه هدفی دارد؟

خب باید تیم محکم‌تر بسته شود. یقین دارم با برنامه‌هایی که آقای صنیعی‌فر دارند و با مساعدت  و حمایت مسئولان استانی و شهری، ما نتایج خوبی در لیگ‌برتر رقم خواهیم زد. نمی‌دانم کجای جدول قرار خواهیم گرفت. اما شک ندارم که آسان‌سور لیگ‌برتر نخواهیم شد. چون واقعا حیف است که نساجی در لیگ‌برتر نماند. ما جزو 4 تیم پرطرفدار ایران هستیم.

-هواداران نساجی چه رفتاری درلیگ‌برتر از خودشان بروز خواهند داد؟

هواداران نساجی خیلی باشخصیت هستند. یقین داشته باشید که هیچ مشکلی از سوی آنها برای

مهمانان فوتبالی شهر قائم‌شهر پیش نخواهد آمد. شما مطمئن باشید هر تیمی و هوادارانش به قائم‌شهر بیایند، از میهمان‌نوازی مازندرانی‌ها بهره‌مند خواهند شد.

-به احتمال فراوان با پیشنهادهای تیم‌های دیگر مواجه خواهی شد. به این موضوع فکرکرده‌ای؟

الان به هیچ موضوعی فکر نمی‌کنم. فقط می‌خواهم از خوشحالی صعود نساجی به لیگ‌برتر لذت ببرم.

خبرنگار: صالح محمدرحیمی