معصومه ابراهیمپور: هادی هم به علیپور کمک میکند که 24 گل بزند
همسر 24 ابدی پای سوالات خبرنگار پیروزی نشسته است.
به گزارش پیروزیدیلی، مریم حیدرزاده یکی از قدیمیترین و متعصبترین هواداران پرسپولیس میگفت، خودش را این روزها کاملا وقف بچههایش کرده، او باید یادگارهای هادی نوروزی را همانطوری تربیت کند که کاپیتان پرسپولیس میخواست. معصومه ابراهیمپور حالا بیش از یک سال است که فرزندانش را به شمال کشور برده تا با حمایت خانوادهاش بتواند هانی و هانا را بزرگ کند.
در شرایطی که پرسپولیس خود را برای دومین قهرمانی متوالیاش در لیگ برتر آماده میکند، با همسر هادی تماس گرفتیم تا از حال و هوای این روزهای هانی و هانا بپرسیم. از هانی که کم کم وارد دوره نوجوانی شده و همچنان مصرانه میخواهد راه پدر را ادامه دهد و یک روز، شماره 24 پرسپولیس را بپوشد. شرح گفتوگوی همسر 24 ابدی با خبرنگار پیروزی را در ذیل میخوانید:
- شمال راحت هستید؟
خیلی، یک سال بیشتر است که به اینجا آمدهایم. اتفاقا اوایل گرفتن این تصمیم برایم سخت بود که نکند برای بچهها خوب نباشد، اما خدا را شکر بچهها هم شرایط خوبی دارند. هانی که مدرسه میرود و کلاسهایش را دنبال میکند، هانا هم مهد کودک است. همین که خانوادهام کنارمان هستند، خیلی خوب است و میتوانیم برنامهریزی خوبی برای بچهها داشته باشیم.
- چند وقت پیش با مریم حیدرزاده صحبت میکردیم، او هم میگفت که به شدت مشغول کلاسهای بچهها هستید.
مریم که فرشته است، یک جوری وارد زندگیمان شد که بچهها عاشقش شدهاند. هانا به مریم میگوید فرشته. اتفاقا مصاحبهاش را خواندم، خیلی به ما لطف دارد. همانطور که مریم هم گفته، طوری برنامهریزی کردیم که هانی اصلا تایم خالی ندارد.
بغض هانی بعد از برد پرسپولیس
هانی ساعت 3 از مدرسه تعطیل میشود، مدرسهاش دو زبانه است، بلافاصله میرود فوتبال. یک وقتهایی من خسته میشوم، میمانم این بچه چقدر انگیزه دارد. او هر روز به هادی شبیهتر میشود. او را میبینم آرام میشوم. بارها گفتهام، با اینکه 10 سالش بیشتر نیست، اما خیلی میفهمد. من خیلی داغونم اما او خیلی درکم میکند. یک هفته که از عقد من و هادی گذشت، او سرباز شد، حامی هم نداشتیم، زندگی خیلی سخت بود، هانی خیلی زود به دنیا آمد و در تمام این مشکلات همراه ما بود. در تمام باختها و بردها، هیچ سالی نبود که هادی سال تحویل کنار ما باشد. هروقت پدرها را مدرسه میخواستند هادی نبود، مدرسهاش یک اردوی پدر-پسری گذاشته بودند که هادی از سه ماه قبل به هانی قول داده بود این اردو را همراهش بیاید، اما همان روز بازی داشت و اردو بود، با این حال هانی شرایطش را درک میکرد و اعتراضی نداشت. همینها بزرگش کرد. خدا ما را در این مسیر قرار داد اما خدا را شکر هانی هست و اینقدر درک دارد. جمعه شب بعد از مدتها بغض داشت، گفت میتوانم بغلت کنم؟ او گریه کرد اما نمیدانم چرا. هانی خیلی از ناراحتیهایش نمیگوید، در خودش میریزد، درست مثل هادی. هادی هم هرموقع ناراحت بود، دراز میکشید و چشمهایش را میبست. هانی هم همین کار را انجام میدهد. حالا نمیدانم چرا هانی بعد از مدتها چنین حسی داشت. نمیدانم چرا شاید چون بازی پرسپولیس را تماشا کرده بود !
- خانم حیدرزاده میگفت هانی تنیس هم کار می کند؟
بله، ولی علاقه و برنامه اصلیاش همان فوتبال است. پنجشنبهها کلاس آنالیز فوتبال هم میرود زیر نظر بهرام اسماعیلی، جا دارد از همه آنها هم تشکر کنم که برای هانی سنگتمام میگذارند.
گفتید هانی هم بازیهای پرسپولیس را میبیند، اذیت نمیشود؟
بله، همه بازیها را دنبال میکند. همین بازی با سپاهان، بعد از بازی آمد و گفت میدانی پرسپولیس برده، گفتم خبرها را دارم. شاید به خاطر همین اصلا حالش خراب بود. هر بازی، جای خالی پدرش را بیشتر احساس میکند.
دقیقه 24 دلخوشی هانی
نمیدانید با چه ذوقی بازیها را میبیند و چقدر برایش مهم است که چطور پدرش را تشویق میکنند. مثلا یک بار با ناراحتی میگوید صدایشان کم بود، یا کم بابایم را تشویق کردند، یک بار هم خیلی خوشحال است و میگوید یک دقیقه کامل با صدای بلند پدرم را تشویق کردند. این دقیقه 24 شده دلخوشی بچه. اتفاقا چند روز پیش میگفت مامان اگر من هم فوتبالیست شدم، شماره 24 پرسپولیس را پوشیدم، آن وقت دقیقه 24 دیگر بابایم را تشویق نمیکنند؟ گفتم چرا آنوقت هر دوی شما را تشویق میکنند.
هانی بعد از جشن قهرمانی
هانی بچهای نیست که کینه به دل بگیرد. او بعد از اتفاقات جشن قهرمانی روحیه بدی داشت اما رفته رفته بعتر و بعتر شد و حالا برای بردهای تیم محبوبش لحظه شماری میکند و با داد و هوار و استرس بازی را میبیند و خانه را میکند استادیوم آزادی. تیم پدرش هست، مگر میشود با پرسپولیس قهر کند؟ من خودمم این تیم را خیلی دوست دارم و همیشه برایش دعا میکند. تیم شوهرم بود، جانش را برای این تیم میداد، نمیتوانم موفقیتش را نخواهم. به هر حال یک زمانی از زندگی، ما در مسیری قرار گرفتیم که انگار برگشتیم دوباره سر خانه اول. اما صبوری را از حضرت فاطمه باید یاد بگیرم. حالا دعا میکنم که هانی جای پدرش را بگیرد.
- اگر باز هم برای جشن قهرمانی پرسپولیس دعوتتان کنند، هانی را به ورزشگاه میبرید؟
نه، نمیبرم. نه اینکه بخواهم لج بکنم، اما من مادرم و روحیه بچهام بیش از هر چیزی برایم اهمیت دارد. باید خیلی چیزها را در نظر بگیرم، نباید احساسی تصمیم بگیرم. خیلی زمان برد که هانی با مرگ پدرش کنار آمد، بعد دوباره داستان ورزشگاه پیش آمد و خیلی تلاش کردیم که هانی آن روز را فراموش کند. دلم نمیخواهد دوباره عذاب بکشد. هانی هم مثل طرفداران دیگر، پرسپولیسی بود، ما همه خانواده پرسپولیسیم، مثل خانواده علی پروین، پیوس، پنجعلی و بقیه، ما میخواهیم تیم قهرمان شود و این آرزوی قلبی ما است. از حالا به بعد هانی دیگر باید خودش تلاش کند که در فوتبال مطرح شود و یک روز به پرسپولیس برسد. شاید اینطور حضور داشتن در قهرمانی، خیلی قشنگتر باشد. این هم یادم هست که بعد از آن اتفاقات خیلی ها گفتند که هانی را اینجور جاها نبر. به هر حال برخی آقایان به هانی بد کردند اما هواداران همه چیز را میدانند. من هم بعد از آن مراسم دیگر هانی را به جایی نبردم تا زندگی اش را کند.
- علی علیپور گفته که تلاش میکند به خاطر مرحوم نوروزی 24 گل بزند و آقای گل بشود.
برای علیپور خیلی دعا میکنم که همین اتفاق بیافتد. انشاءالله هادی هم کمکش میکند، ما یک نفر را آن بالا داریم که به خدا خیلی نزدیک است. امیدوارم که به نیتش برسد، او پسر خیلی خوبی است و خیلی هم در پرسپولیس خوب کار میکند.
وقتی آقای گرشاسبی آمد، در مصاحبهام گفتم که شناختی از ایشان ندارم اما وقتی دیدم دارند مشکلات همه را حل میکنند و پول طلبکاران را میدهند، امیدوار شدیم که در مورد طلب همسر من هم مساعدت کنند. البته حالا که افشین پیروانی هم به مجموعه باشگاه اضافه شده، انشاءالله در این مورد با ما همکاری میکنند. ما با خانواده پیروانی خاطرات خوبی داریم، امیرحسین پیروانی در داماش مربی هادی بود و بعد هم افشین پیروانی یکی از مشوقان اصلی او بود و اصلا آقا افشین عامل حضور هادی در پرسپولیس شد و توصیه برادرشان امیرحسین به افشین پیروانی موجب شد تا هادی پیراهن پرسپولیس را برتن کند. مطمئن هستم که در مورد پولِ هانی و هانا که باید برای آیندهشان هزینه شود، تصمیم درستی گرفته میشود. ما با وجود آقای گرشاسبی و پیروانی هیچ دغدغه ای در این باره نداریم. نمیخواهیم هم مدام به باشگاه برویم و فشار و حاشیه ایجاد کنیم و ایمان دارم آقای گرشاسبی به وقتش ما را صدا میکند و طلب هادی نوروزی را هم تسویه میکنند.
- اگر صحبتی مانده، در خدمتم.
از روزنامه پیروزی و آقای قدوسی تشکر میکنم که همیشه به فکر ما هستند. در این مدت خیلی آدمها آمدند و رفتند و خیلیها ما را فراموش کردند، اما همچون هواداران و مشوقین روزنامه پیروزی همیشه جویای حال هانی و هانا بوده و این باعث دلگرمی ما است که حس میکنیم زحمات همسرم هدر نرفت. این را هم میخواهم بگویم، من همیشه به خدا اعتماد کردم، خیلیها را خدا مثل من امتحان کرده که واقعا هم امتحان سختی بود، در بین ورزشیها، من و بچههایم به سختترین شکل ممکن امتحان شدیم، اما همچنان به خداوند و راهی که برای ما ترسیم کرده، اعتماد دارم و میدانم تا آخرش خدا همراه ما است.