کسی نمی‌داند نامداری پیغام را به رحمتی رسانده یا نه ولی قطعاً اگر هم رسانده باشد، به این شکل نبوده. احتمالاً او به گوش رحمتی رساند که در تمرین حاضر نشود و تا زمانی که میک مربی باشد، او نمی‌تواند کنار تیم باشد اما مشکل میک و رحمتی از کجا شروع شد؟ ماجرا به اردوی ارمنستان بازمی‌گردد. میک پیش از پایان اردوی تیم، به منصوریان گلایه رحمتی را می‌کند که «درست تمرین نمی‌کند و وضعیت بدنی‌‌اش اصلاً خوب نیست.» منصوریان هم به رحمتی می‌گوید باید آماده‌تر شود. مهدی که این را می‌فهمد، با میک چپ می‌افتد. رابطه آنها در چشم به‌هم زدنی تیره و تار می‌شود. مربی ایرلندی از همان ابتدای فصل مخالف بازی دادن به مهدی رحمتی است و چند بار این را به منصوریان می‌گوید. اوج اختلاف قبل از بازی با سایپا پیش می‌‌آید. منصوریان و کادر فنی‌‌اش تصمیم می‌گیرند رحمتی را نیمکت‌نشین کنند و حسینی را در ترکیب بگذارند. میک هم از جمله اثرگذاران روی این اتفاق است. بابازاده مربی دروازه‌بان‌های استقلال هم پس از جلسه فنی سراغ منصوریان می‌رود و می‌گوید رحمتی باید مقابل سایپا بازی کند و... در چشم به‌هم زدنی منصوریان نظرش برمی‌گردد و تصمیم می‌گیرد مهدی رحمتی را دوباره در ترکیب بگذارد. وقتی مک‌درموت متوجه این موضوع می‌شود، از دست سرمربی شاکی می‌شود که «چرا در جلسه فنی یک حرف می‌زنی و موقع تصمیم‌گیری یک کار دیگر می‌کنی؟» رحمتی در ترکیب قرار می‌گیرد و یک پنالتی می‌دهد و میک هم بعد از بازی دوباره شاکی است.

خلاصه منصوریان هم کم‌کم به این نتیجه می‌رسد باید رحمتی را بیرون بگذارد ولی همچنان مهدی را بازی می‌دهد و میک هم همچنان شاکی است. سرانجام منصوریان و مهدی بدجور به مشکل می‌خورند و سرمربی استقلال رحمتی را اخراج می‌کند. تیم ذوب‌آهن را نمی‌برد و منصوریان می‌رود تا میک موقتاً جایش را بگیرد. بعضی‌ها که در جریان نبودند تصور می‌کردند حالا با رفتن سرمربی و حضور مک‌درموت، رحمتی به تمرین بازمی‌گردد اما دریغ از اینکه او به مهدی پیغام می‌دهد اطراف محل تمرین هم پیداش نشود!