ناگفته هایی از سکوها و پرسپولیس در گفت و گوی بی پرده محمدرضا احمدی با اسماعیل بیگی مدیر کانون هواداران پرسپولیس
لیدر معروف پرسپولیسی بیپرده از ربعقرن فعالیت خود در فوتبال ایران میگوید.
به گزارش سایت پیروزی دیلی، عباس اسماعیلبیگی را قطعا خیلیها میشناسند. لیدر معروف پرسپولیسی. رییس کانوان هواداران سرخهای پایتخت که سرلیدر تیم ملی هم هست. او در مصاحبه با «متافوتبال» بیپرده از رمز و رازهای لیدر بودن در فوتبال ایران میگوید. این مصاحبه را از دست ندهید:
**آقای اسماعیل بیگی شما فعالیت خودتون رو به عنوان لیدر در کنار تیم ملی و پرسپولیس شروع کردین؟
اول به عنوان هوادار میرفتم استادیوم و بعد سال 69 یادمه همون سالی که مارکار آقاجانیان بازیکن اخلاق و پرسپولیس قهرمان شد؛ من اون موقع سنج میزدم، دیگه سکوداری را شروع کردم و دوره های مختلف مسئولیت کمیته های مشوقین رو داشتم. سال 83 هم مسئول کمیته مشوقین تیم های ملی بودم؛ اما سه ساله که در پرسپولیس مدیریت کانون هواداران رو دارم اما با این که مدیریت کانون هواداران رو دارم نرفتم با کت و شلوار تو وی آی پی بشینم؛ هر بازی مثل یه لیدر مثل یه هوادار اومدم رو سکو وایستادم و کار هواداری ام رو کردم.
**بسیار عالی، از این کار لذت میبری واقعا؟
روزای اول دوستانم به من میگفتن این دیگه در شان تو نیست؛ تو رسیدی به کانون مدیریت هواداران و الان دیگه باید مدیریت کنی؛ اما من میگفتم مدیریت و ریاست در طول هفته است، در طول زمان بازی ما همه هواداریم و هنوز هم میرم وایمیستم و همینم شاید باعث شده در سه سال گذشته نه از نظر من، به گواه سازمان لیگ و کارشناسان، کانون هواداران خیلی موفق بوده.
**بسیار عالی.. آقا من چند تا سوال بپرسم که ممکنه برای همه هوادارا پیش بیاد؛ آیا اینجا سکوها به وسیله کانون هواداران هدایت میشه یا خیلی از اتفاقات به صورت خودجوش هم هستند؟
ببینید من نمیخوام کارشناسی صحبت کنم، اما میخوام خیلی راحت صحبت کنم تا همون طوری که گفتید ذهن ها باز بشه. اگر ما بخوایم به تاریخچه کانون های هواداری برگردیم، اوایل هفتاد تقریبا زمان جام جهانی 98 فرانسه فوتبال ما با معضلی به نام معضل ورزشگاه روبرو شد که اون زمان توی جلساتی که بین نمایندگان مجلس و وزرا برگزار میشد؛ بحث معضل ورزشگاه هم ردیف ایدز و مواد مخدر معرفی شد. حتی اگر یادتون باشه به دلیل پرتاب اشیاء محترقه در مقدماتی جام جهانی 2010 ژاپن و کره، AFC فوتبال ما رو تهدید کرد. اون موقع آقای کتیرایی که مدیر کل وقت حراست سازمان تربیت بدنی بودند اومدن جلسه ای گذاشتن با مشوقین و لیدرهای سکوها، اون موقع چیزی به نام کانون هواداران نداشتیم، تو بازی با عراق یا عربستان بود که ما شروع کردیم کنترل سکوها را در دست گرفتیم. اعزام ها شروع شد و از اون موقع به لیدرها دیگه بها میدادن و از اوایل دهه 80 بود که بحث کانون های هوادارای و ثبت کانون های هواداری تو باشگاهها شروع شد.
**فرقی نمیکرد دیگه حالا استقلال یا پرسپولیس همه جا دیگه...
نه کلی دارم صحبت میکنم؛ منتهی هیچ وقت ساختارها بر مبنای استانداردهایی که AFC و FIFA میخواست نبود؛ مثالی میزنم، اوراواردز ژاپن سال 2008 پرطرفدارترین تیم آسیا میشه اونم فقط با 46500 نفر؛ ولی وقتی شما میری ریز میشی میبینی که استانداردهایی که مد نظر AFC هست اونجا رعایت میشه.
**ما رعایت نمیکنیم؟
ما اصلا رعایت نمیکنیم.
**مثلا چی رو؟
مثلا این که وقتی تیم اوراواردز هفته دیگه بازی داره باشگاه ژاپنی دقیقا میدونه چند هزار نفر میان برای دیدن این مسابقه و کجا قراره بشینن. این ها استانداردهای فیفا است که منچستریونایتد با یک میلیون هوادار میشه پر طرفدارترین تیم دنیا. اما ما به عنوان پرسپولیس فقط ادعا داریم یا حتی استقلال و یا سایر تیم های پرطرفدار ایرانی. ما استانداردهایی که مورد نظر فیفا هست رو رعایت نمیکنیم و اون ساختارهایی که برای کانون های هواداری باید وجود داشته باشه تو فوتبال ایران نداریم و این مدیریتی که باید از پایین به بالا صورت بگیره الان داره بیشتر با برنامه ریزی روی کمیته های مشوقین و لیدرها انجام میشه....
**چرا بعضی از باشگاه و مربیان از لیدرها و اینا صحبت میکنن و معترضن؟
در گذشته بوده...
**در گذشته بود الان نیست؟
مثلا موضوع علی دایی
نه در گذشته بوده و علتش هم اینه که ساختارش هم نبوده اما همیشه این نبوده که حق با اون مربی یا مدیر بوده اما در این چند سال گذشته در باشگاه پرسولیس اگر شما یه مورد نشون بدین که رسانه ای شده باشه...
**درسته، یعنی علی دایی آخرین مورد بود دیگه؟
خب آقای دایی یه اتفاق ناخوشایندی بود که تموم شد و رفت. بعدش هم ما هنوز با آقای علی دایی ارتباط داریم. من امروز به آقای دایی پیام دادم و بهش عید رو تبریک گفتم. نباید اون اتفاق میافتاد ولی شاید به خاطر برخی لیدرهایی که اونام مثل بعضی آدم هایی که از بیرون میان تو ورزش و جذابیت های فوتبال جذبشون میکنه .. اونا کار رو خراب میکنن..
**اسیر حواشی میشن..
بله..
**آقا من چند تا سوال بی پروا بپرسم؟
بله
**پیش میاد بازیکنی رو بیشتر تشویق کنین؟
بله
**بعد اون بازیکنا خرج میکنن؟
یه جاهایی هست که بازیکن واقعا محبوبه
**محبوب مالی یا فنی؟
نه، بازیکن دوست داشتنی است و هوادارا دوسش دارن...
**الان شما کی رو دارین مثلا؟
چون در راس کار هستید میپرسم..
ببینید من آدم صادقی هستم و اصلا هم نمیخوام خارج از واقعیت های روز فوتبال صحبت کنم؛ این که ارتباط بین لیدر و بازیکن و هوادار هست نمیشه منکر شد همون طور که نمیشه منکر شد بین مربی و بازیکن ارتباط نیست و نمیشه منکر شد که بین بازیکن و مربی با خبرنگار ارتباط نیست همه اینا هست اما ما داریم تلاش میکنیم که فضای فوتبال ما از این مسائل عاری باشه. یعنی من که خودم رو سکو وایمیستم از نوع تشویق لیدر زیر مجموعه ام متوجه میشم داره با منظور تشویق میکنه یا نه، مثلا یکی از چیزهایی که رعایت میکنم اینه که سلسله مراتب باید رعایت بشه؛ یعنی حضور بازیکنا در زمین باید بر اساس نظر سرمربی باشد؛ مثلا ما بخوایم بازیکنی در یک مسابقه بازی کند؛ اما سرمربی نخواد. محوریت کار باید روی نظر سرمربی باشد.
**این رو رعایت میکنه باشگاه پرسپولیس؟ مثلا رامین رضاییان؟
مثلا رامین رضاییان، من به شخصه و خیلی از لیدرهای تیم با رامین رضاییان رفیقیم و من شاید منزل رامین هم میرم و میام؛ اما شما دیدین تا حالا که رامین رضاییان در چنین شرایطی تشویق بشه؟
**ولی وقتی ذخیره است و تیم عقبه دیدیم که فشار روی برانکو زیاد میشه که بیارش تو زمین...
ببین آقای احمدی این ها اون علاقه مندی ها و اون تفکرات هواداران هست؛ مثلا یه زمانی به ما میگفتن آقا چرا فحاشی در ورزشگاه هست؟ من یه مثال زدم که امروز طرف مدرک دکترا هم داره و یه موتور سواری در خیابان جلوش میپیچه، سرش رو بیرون میاره چند تا حرف زشت هم میزنه، این متاسفانه فرهنگ عمومیجامعه ما ست. توقع داریم تو استادیوم آزادی که یه سری عوامل دخیل هستند عوامل درونی و بیرونی هم هست مثلا داور ممکنه یه سوت رو اشتباه بزنه، سی هزار نفر عصبانی شن و بلند شن... ما واقعا دکمه ای نداریم بزنیم همه ساکت شن. ما میتونیم کمک کنیم به این فضا؛ بله بارها شده یه بازیکنی گل نزده هوادارا یه بازیکن دیگه ای رو تشویق کردن همون لحظه شاید نه، اما ما کم کم فضا رو آروم کردیم تا مربی کارش رو بکنه...
**شما در رده ملی هم فعالیت میکنید؟
بنده سرلیدر تیم ملی هم هستم.
**تو تیم ملی هم داستان رنگا مطرحه یا ..
ما تو تیم ملی اصلا سمت بحث رنگی نرفتیم و یکی از دلایلی که لیدرها برای تیم ملی گلچین میشن همین مسئله است. مثلا سی تا لیدر در پرسپولیس داریم که پنج یا شش نفرشون بیشتر تایید نشدن یعنی کسی باید برای تیم ملی انتخاب بشه که شرایط ملی رو رعایت کنن.
**تا حالا کسی از بازیکنا به شما گفته مثلا عباس آقا ما رو تشویق کن...
بله، بارها گفتن!
**تشویقش کردین؟
بله کردم.
**کی بوده؟
نه کلا دارم میگم
**خب کی بوده حالا؟ (با خنده)
نه یه موقع هست آدم با یه بازیکن رفیقه، بیشتر هواش رو داره.
**این جوری در حق بقیه بازیکنا ظلم نمیشه؟
بله ظلم میشه.
**عیب نداره؟
بله عیب داره.
**الان مثلا ذخیره علیرضا بیرانوند رو هیچ کس نمیشناسه؟ تا حالا تشویقش کردین؟
زمانی که بیرانوند مصدوم بود؛ رادوشوویچ رو تشویق کردیم و خیلی خوب هم تشویق کردیم.
**و الان دیگه تشویقش نمیکنین... (با خنده)
واقعا میخوام بگم الان من و اکثر لیدرهای پرسپولیس دیگه از اون فضایی که تو ذهن شماست خارج شدیم؛ دیگه برامون ملاک باشگاه ست. نمیخوام بگم رفاقت و احساسات و اینا وجود نداره؛ الان ممکنه یه بازیکن تو لیگ بازی میکنه و من خیلی دوست دارم بیاد پرسپولیس و همه سعیم رو میکنم بیاد پرسپولیس و به قول شما در حق بقیه ظلم میکنم که اون بیاد پرسپولیس اما در کل الان برای ما مهم بیشتر منافع تیمه و انرژی مون رو برای تیممون میذاریم. نمونه اش رامین رضاییان که الان ممکنه از من هم خیلی ناراحت شده باشه و من حتی در صفحه مجازی خودم اگه عکسی میذارم مثلا برای تولدش اشاره کنم که رامین جان انشالله زودتر برگردی...
**تو این سالایی که به عنوان لیدر و کسی که در راس کانون هواداران باشگاه پرسپولیس بودی و یا در تیم ملی، آیا شده با کسی به مشکل بربخوری که بخوای در سکوها اذیتش کنی؟
شده، اما من آدمیهستم که در زندگی انصاف دارم، مثلا زمان آقای دایی یه جاهایی احساس کردم در حقم اجحاف شده.
**سفر نمیبردن و انگار باشگاه هم راهتون نمیدادن؟
من اصلا خودم میرفتم و خودم هزینه میکردم و میرفتم و می اومدم چون احساس میکردم این تیم مال هوادارانه و مربی و بازیکن و مدیر همه مهمان هستند... ولی با همه اون شرایط با هزینه خودم میرفتم و محکم تشویقشون میکردم..
**و پشیمون نیستی؟
نه پیشکسوت ماست؛ میگم اختلاف هست ... ممکنه شما با همکارتون اختلاف پیدا کنید کسی نبینه؛ رسانه ای شدنش خوب نیست.
**یه سری بازیکن همیشه بودند چه تو استقلال چه پرسپولیس و یا تیم های دیگه که حمایت ویژه ای میشدن از سوی هواداران و سکو را متفاوت میکردن ... مثلا در پرسپولیس علی کریمی، در استقلال فرهاد مجیدی و در سپاهان محرم نوید کیا ... این کار شما را سخت نمیکرد؟
یه جاهایی سخت میکرد من یه اخلاقی دارم که با وجود علاقه زیاد به کریمی مثلا وقتی علی کریمی در استیل آذین بازی میکرد ما با استیل بازی داشتیم من دوست نداشتم علی تشویق شه چون اعتقادم بر این است که بازیکنان سابق پرسپولیس در حد احترام برای پیشکسوت نه بیشتر .... یا در زمان بازی با تراکتور میکروفن دستم بود و گفتم کسی حق نداره بازیکنای پرسپولیسی تراکتور رو تشویق کنه و حتی محسن بنگر شنید و از من ناراحت شد، گفتم ما میخوایم بعد از پایان بازی تشویق کنیم، تو نود دقیقه باید حرفه ای نگاه کنیم....
**این دید رو سکوها جا افتاده؟
این دید رو سکو داره جا میافته ولی بعضی بازیکنا خاصن؛ مثلا مثل علی کریمی دیگه تو پرسپولیس نمیاد؛ من اصلا بحث فنی رو نمیگم علی کریمی با هوادار مهربونه.... من بارها دیدم در سرما و گرما ... اون میایستاد با هوادارا یک ساعت دو ساعت .. ما که کنارش بودیم کلافه میشدیم ... خوب مزد این ارتباط خوب را الان داره میگیره....
**این باعث نمیشد باشگاه از شما دلخور شه که شما دارین فلانی را تشویق میکنید در حالی که از سوی باشگاه قرار نیست اون تشویق شه؟
یه چیزی رو بگم که البته مختص پرسپولیس هم نیست، در هر دوره ای در هر باشگاه دوست دارن سیاست هاشون بر روی سکوها اجرا بشه... حالا ممکنه اون مدیر با این بازیکن که پیشکسوت هم هست خوب باشه هیچی نگه، ممکنه اون مدیر با اون بازیکن یا پیکسوت که هوادارا دوستش دارن زیاد ارتباط نداشته باشه و حالاشکل رسمی یا حالا پشت پرده و غیر رسمی موضع مخالف بگیره.... این یه چیز کلی هست ولی معمولا در باشگاه های هوادار محور مثل پرسپولیس سکو هدایت کننده شعارها و حمایت هاست.
**شبا میشینین شعر میگین تو خونه و برای بازی شعر مینویسین؟
من شعر زیاد میگم.
**چون شنیدم شعرهای زیادی در وصف پرسپولیس سرودین؟
من شعر رو دوست دارم. ضمنا اخوی من شاعر است
**بهترین شعری که روی سکوها میخونین؟
خیلی شعرها گفتم
**مثلا یکیش رو که خیلی دوست دارین؟
من یه شعر کری خوندم برای استقلالیا، خیلی کری بدی بود و خیلی هم فحش خوردم. ولی چون برنامه تون چالشیه میخوام بگم. البته این در حد توهین و اینا نیست.
**کُری عیدانه...
آره، یه روز پای تلوزیون نشسته بودم، اخبار اعلام کرد که لباس زندانیا باید یه رنگ بشه آبی راه راه و همون موقع بعد بازی بود که استقلالیا لباس آبی راه راه پوشیده بودن من اونجا یه دوبیتی گفتم:
هر که سرخ باشد دلش محبوب و نامیمیشود
هر که مجرم شد لباسش رنگ آبی میشود
این بود فرق میان تیم تاج و پرسپولیس
عاقبت هر کس که آبی شد یه جانی میشود
این رو گفتم و کلی هم فحش خوردم الانم میدونم بعد از این مصاحبه فحش میخورم.
**با لیدرها استقلال و دیگر باشگاه ها در ارتباطی؟
با اکثر سر لیدرهای استقلال ارتباط خوب داریم و کری هم داریم، مثلا وقتی با تیم ملی رفته بودیم جام جهانی برزیل، داشتن تقسیم میکردن اتاق ها رو ... من و مجتبی توکلی لیدر استقلال رو با هم بندازین دیگه هر کس خواست با هر کی دیگه باشه ...
**آخرین بازی که تشویقتون تو ذهنتون مونده که کار رو درآوردین...
بازی بود که دقیقه 96 سپهر حیدری گل زد و منجر به قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر شد.
تقریبا فکر میکنم دو سه دقیقه قبل از این که سپهر گل بزنه؛ برگشتم به هوادارا گفتم که دیگه کاری از دست این تیم بر نمیاد؛ یه شعار مذهبی یا زهرا گفتم که هنوزم در فیلم های اون بازی رو ببینید این صدای یا زهرا میپیچه، موقعی که گل رو زد همه ریختن سر من ... من فرار کردم و اومدم از روی سکوها بپرم تو زمین؛ افتادم بین اون خندق بین سکو و زمین، علاوه بر این که پام داغون شد، وقتی برگشتم، دیدم کلی آدم هم افتادن روی من.
یکی دیگه از خاطرات خوبم بازی نه نفره است.
**دربی نه نفره ...
اون بازی داوود فنایی نازک نی اش ترک خورده بود تو دروازه ایستاد؛ حمید استیلی این قدر دوید غش کرد؛ بهنام سراج یه ضربه زد که اگه میرفت ...
**اون بازی رو بازیکنای استقلال میگفتن رفتن تو رختکن بهشون گفتن آقا دیگه نزنید...
نه اصلا چنین چیزی نیست، تو اون بازی 60 دقیقه نه نفره بودیم ولی اون قدر خوب بازی کردیم که یکی از قشنگ ترین صحنه هایی که تو ذهنم مونده اینه که دقیقه 80 دیدم بعضی از هوادارای استقلال داشتن ورزشگاه رو ترک میکردن یعنی این قدر ناامید بودن و ناراحت که چطور یه تیم نه نفره داره جلوشون این طوری بازی میکنه...
**این کارای موزائیکی رو چند وقت قبلش تمرین میکنید؟
من همیشه گفتم بالای چهل کشور دنیا رو با خرج بیت المال رفتم و هر جا رفتم یه سری کارای تحقیقاتی انجام میدادم و همیشه دوست داشتم یه کاری برای فوتبال انجام بدم و هفت هشت سال هم به شکل حرفه ای کار میکردم یعنی میرفتم مطالعه میکردم باشگاه های مختلف رو. همین الان تو آسیا مثلا باشگاه الهلال صد هزار دلار هزینه میکنه برای کارهای موزاییکی، تازه خودشون هم نه بلکه فرانسوی ها براشون در میارن، یعنی فرانسویا چیدمان و مهندسی و جانمایی رو انجام میدن. ما این رو آوردیم تو ایران و اینجا فقط پول کارتن و پلاستیک رو میدیم. تا حالا هشت تا کار موزائیکی انجام دادیم؛ خیلی اذیتمون میکنن؛ برای هماهنگی اش باید بریم التماس کنیم از نیروی انتظامی تا مدیریت ورزشگاه، سازمان لیگ البته الان با ما کنار اومده؛ همین هفته قبل هم استقلالیا میخواستن انجام بدن و اونا میخواستن بعد از ما انجام بدن و من ناراحت شدم جلوی اونا رو گرفتن. چون به هر حال الان دنیا داره میره سمت طرح های نوین هواداری... میخوام بگم که ما امروز متاسفانه چون از قدیم روی سکوها هیچ برنامه ای نداشتیم برای هوادارا از ورود به استادیم تا تغذیه و بهداشت و همه چی ... حالا ما میخواهیم فرهنگ رو عوض کنیم هی میگن فحاشی نباید نباشه در استادیوم و اینا ...
**خوب این فرهنگ کجا باید عوض شه؟
ما باید یه چیز دیگه بدیم به اینا الان طرح های نوین هواداری داره تو دنیا انجام میشه من الان دیدم در اکثر باشگاه های دنیا یه ربع اول بازی رو در اختیار کانون های هواداری شون میذارن و مواد آتش زای استاندارد دارن به سمت هم پرتاب میکنن و یه جو وحشتناکی ایجاد میشه...
**حالا این یه مورد رو بیخیال بشین، مواد غیر استاندارد و خطرناک میارن تو بازار...
نه ببینید اگر همین هم مدیریت شه خیلی خوبه. الان مثلا ما فشفشه هم میخوایم تو ورزشگاه روشن کنیم نمیذارن، خوب یه زمانی رو بذارن همه بیان روشن کنن تخلیه شن که تو نود دقیقه مثل بازی ایران کره تو ورزشگاه در طول بازی نارنجک نزنن تا AFC محروم کنه ما رو.
**آقا یه سوال دیگه که شاید برای خیلی از مردم جالب باشه؛ آیا شما صداتون نمیگیره داد میزنید تو ورزشگاه ها؟
تارهای صوتی لیدرهای ما پاره است و این ضخیمی و کلفتی صدای ما برای اینه و هر کدوممون کارمون چند بار به بیمارستان کشیده شده و الان دیگه تارهای صوتی ما به شکلی شده که میتونیم به راحتی داد بزنیم...
**این پول جمع کردن رو موافق بودید که از هوادارا پول جمع کنند؟
اولین کسی که این طرح رو پیاده کرد من بودم. طرحِ هر هوادار یک اسپانسر که خیلی محکم هم وایستادم خیلی هم فحش خوردم و به من فشار اومد اما ایستادم... ببینید ما باید برای عشقمون هزینه کنیم. امروز آخرین آماری که گرفتم در عرض سه چهار روز 600 میلیون جمع شده خیلی کمه اما باید راهکارهای دیگه براش بذاریم مثلا من که عاشق تیمم هستم و در ماه چهار بار میام استادیوم و برای هر بار استادیوم پنجاه، شصت یا صد تومن هزینه میکنم در ماه ده هزار تومن برای باشگاه هزینه کنم و اگر بتونیم این رو جا بندازیم که یه جمعیت زیادی مثلا 500 هزار نفر این کار رو انجام بدن اصلا باشگاه ما نیاز نداره که دستش دراز بشه ... این پولی نیست اگر تک تک هوادارا این هزینه رو بپردازن.
**قبول داری که مردم نباید این کار رو انجام بدن چون باشگاه داره از طرف دولت حمایت میشه و اسپانسر داره و درامد خودش رو داره ...
الان دیگه آقای احمدی هیچ پولی به باشگاه های دولتی نمیدن. ببینید یه زمانی بازیکنا یا پرسپولیس میرفتن یا استقلال اما الان بازیکن جایی میره که پول بیشتر بدن. الان اگه تیمی به بازیکنی دو ملیارد پیشنهاد بده؛ حاضر باشه با رقم کمتر مثلا با یک ملیارد به پرسپولیس بیاد؛ چون پرسپولیسه، اما دیگه با صد میلیون که نمیاد...اما خوب من قبول دارم که ما الان باید روی مدل های مختلف مثل سامانه های پیامکی کار کنیم.
**یه سوال دیگه دارم که شاید برای مردم هم جالب باشه؛ این که میگن لیدرها در جذب بعضی بازیکنا موثرند آیا چنین چیزی هست؟
به جرات میگم در پرسپولیس چنین چیزی نیست. از سه سال گذشته بنده حتی اجازه این که لیدرها بی دلیل سر تمرین ها حضور داشته باشن رو نمیدم، البته بگم لیدرهای پرسپولیس همه آدم های فرهیخته و زحمتکشی هستن و به هم احترام میذارن به عنوان برادر ازشون خواستم. من برای حفظ جایگاهمون و شانمون از دوستان خواستم ارتباطشون رو حتی رفاقت هاشون رو با بازیکنا کمتر کنن و در سه سال گذشته چنین چیزی رو ندیدیم.
**سوال بعدی این که چه کسی رو بیشتر از همه تو این سال ها تشویق کردی؟
علی پروین.
**خودت تشویق میکنی یا این که زنگ میزنه میگه عباس جون من میخوام بیام ورزشگاه من رو تشویق کنید؟
نه نه؛ علی پروین اصلا نیاز نداره به این چیزا ... شما میپرسین کی رو بیشتر تشویق میکنین جواب اون رو دادم؛ اسطوره من واقعا همایون بهزادیه و بعدش علی پروین، برای علی پروین همیشه سنگ تموم میذارم. همیشه باید اسمش بمونه. چون ما باید یه بزرگ تر داشته باشیم.
**کی رو معمولا تشویق نمیکنی؟
بازیکنی که اخلاق نداشته باشه و بی ادب باشه؛ الان در پرسپولیس نداریم اما سال های قبل بوده...
**بی ادب این که با لیدرها خوب نباشه یا این کلا با هوادار خوب نباشه...
نه، من همیشه سر تمرین هستم ببینم یه هواداری از راه دور اومده؛ عکس بگیره امضا بگیره؛ بازیکن شیشه ماشیناش رو بده بالا یه حالت کینه و ناراحتی ازش به دل میگیرم و یه جا تلافی میکنم براش.
**درآمد لیدرها خوبه؟
این رو خیلی شفاف بگم باشگاه پرسپولیس هیچ پولی به لیدر پرداخت نمیکنه.
**پس چی کار میکنن؟
ما همه لیدرهامون شغل و درآمد دارن. مثلا رضا شاهانی یکی از بزرگ تر های ماست که تو میدان گل ها کبابی داره، دکتر مجید مختاری نفر دوم کنکور هماتولوژی معاون سازمان انتقال خونه، مسعود مشایخی خودش در کرج تعمیرگاه تعویض روغنی داره و اکثر لیدرهای ما دارای شغل مناسب هستند؛ ما اومدیم تو چند سال گذشته یه کاری کردیم و اون که برای مشاغلی که تو باشگاه نیاز به نیرو بود از لیدرهامون که کار مناسبی نداشتن استفاده کردیم.
**و آخرین سوال این که از این که لیدر شدی، آیا پشیمون نیستی؟ یعنی اگر برگردی عقب بازم لیدر میشی؟
خیلی وقتا خیلی از اونایی که از ما خوششون نمیاد و میخوان ما رو محترمانه بکوبن از این اصطلاحات استفاده میکنن مثلا میگن بوقچی یا توپچی و لیدر و اینا ... میخوان یه جوری تلافی کنن عقده گشایی کنن اما من هر چی دارم از پرسپولیس دارم منِ عباس اسماعیل بیگی که الان تو دورترین شهرهای ایران یا خارج کشور هر جا میرم مردم به من احترام میذارن. حتی الان در ایام نوروز هر شهری بخوام برم میتونم تماس بگیرم با هوادارای پرسپولیس در اون شهر که برام همه جور امکانات فراهم کنند؛ این افتخار منه و این رو از پرسپولیس دارم و به این این تیم مدیونم، اگه رباط های صلیبی ام پاره شده؛ اگر تارهای صوتی ام پاره شده هیچ منتی بر پرسپولیس نیست و من به پرسپولیس مدیونم و هر چه دارم از پرسپولیس دارم.