نداشته ای برای داراترین تیم حال حاضر ایران؛ آیا پرسپولیس اجازه تکرار قهرمانی دارد؟
این روزها میخواهند آرامش را از پرسپولیس بگیرند. به هر طریقی که شده و این اصلا خوب نیست.
اختصلصی پیروزی دیلی، این پرسپولیس آرامش ندارد.این ساده ترین توضیحی است که میتوان در بیان شرایط این پرسپولیس بیان کرد. پرسپولیس خیلی چیزها دارد که مدت ها از آن بی بهره بود یا حتی آرزویش را داشت ولی مواردی در حال دور شدن از آن است که جبران ناپذیر نخواهد بود باید این شرایط را درست کرد. پرسپولیس تا این چند سال قبل کانون بحران بود. اوج بی ثباتی بود. یک جورهایی رکوردار گینس در تغییرات مدیریتی شده بود. یا در حال تغییر مربی بودیم یا عوض کردن مدیر و هر یک هم به بدترین حالت ممکن انجام میشد. چیزی به اسم ثبات بی معنی بود. در نتیجه هیچ احساس امنیتی هم وجود نداشت. کار به جایی رسید که صدای خود وزارت ورزش هم از شوری آشی که برای پرسپولیس پخته بود درآمد، آشی که یک وجب روغن رو آن ایستاده بود. این آش چرب که به خورد پرسپولیس داده شد، قلبش دیگر خوب نمی زد. رگهایش گرفته بود. کار به جراحی کشید. پشت سر گذاشتن آن دوران با آمدن برانکو آغاز شد. بعد هم آخرین تغییر مدیریتی را شاهد بودیم و اینبار مسوولان امر در وزارت ورزش تصمیمی گرفتند که بتوانند چند روزی پای آن بمانند، چند روز شد چند هفته ، چند ماه و امسال را اگر سر به سلامت ببرند می شود گفت چند سال. بعد نوبت به ثبات مالی رسید. این هم اتفاق افتاد، البته عیب و ایرادش این بود که همه تخم مرغ ها را توی یک سبد گذاشتند. اشتباه بزرگی بود آن هم در پرسپولیسی که هر وقت میخواهند ترمزش را بکشند یا اینکه مدیرش را در حال حرکت از قطار پیاده کنند، از همین طریق راه نفس شان را میبندند. پرسپولیس اندکی که روی ثبات و آرامش را دید، خیلی زودتر از آنچه فکر میکردند، خود واقعیت اش را نشان داد. پرسپولیس که در3 دهه 50، 60 و 70 در کسب عناوین قهرمانی و ثبت رکوردها همواره سرآمد و بی رقیب بود، اما از دهه 80 اسیر اتفاقات عجیب و غریب شد تا قدرت های نوظهور با حمایت های آنچنانی و به شکل مصنوعی جان بگیرند با این وجود خیلی سریع تر از حد تصور پوست انداخت و مهارناپذیر لقب گرفت. تیمی که اگر اشتباهات داوری سد راهش نشده بود، دبل قهرمانی را در2 سال پیاپی ثبت میکرد. شکی نیست که اگر جلوی این پرسپولیس را نگیرند باز هم از این ناپرهیزی ها میکند. دبل قهرمانی که از نظر بسیاری فاجعه است. لزوما نباید فوتبالی باشند. مهم این است که مردم خوشحال می شوند و دور آن چه خوشحالشان می کند جمع می شوند. این وضعیت در فوتبالنیز، همه حساب و کتاب ها را تغییر میدهد، معادلات را بر هم میزند. خلاصه کاسه و کوزه همه را بهم میریزد. البته دل شان قرص است که یک چیزهایی را هم ، همان هایی که الان هستند خلق کرده اند و دستاویز گذاشتهاند. از پرونده کمرشکن ژوزه که حالا طلب دایی هم به آن اضافه شده بگیر تا بدهی مالیاتی که این دومی واقعا اعصاب خردکن و بی انصافی است. یعنی 40 سال شب و روز ضرر بدهی و این وسط معلوم نیست روی کدام سود نادیده مالیات تعیین شده است، تازه پرسپولیس کلاهش را هوا می اندازد که معاون وزیری به آن ها وقت ملاقات داده است. مالیاتی که به خاطر حساب و کتاب های درهم ریخته مدیرانی که دولت ها آنها را نصب کردند بر جای مانده است. حالا آن مدیران نیستند ولی این دولت هم حاصل کار آن دولت ها را گردن نمیگیرد.
و اما از همه این ها که بگذریم. بعضی خوب میدانند که برای از نفس انداختن این پرسپولیس کافی است، آرامش را از آن بگیرند و این پرسپولیس این روزها آرامش گذشته را ندارد. بعد از سوپرجام یک چیزهایی هویدا شد و تازه آن تمام آتش زیر خاکستر نبود. البته به صورت مطلق، «آرامش» در ادبیات باشگاه و تیم پرسپولیس یک کلمه نامانوس است. نام پرسپولیس با توجه های فراوان و در نتیجه حاشیه ها عجین است. با این وجود هوادار پرسپولیس خوب میفهمد از چه سخن میگوییم. این روزها بخش مالی پرسپولیس آرامش ندارد. مدیران پرسپولیس آرامش ندارند. بازیکنان آرامش ندارند. این ها را حداقل بعد از سوپرجام دیده ایم. این روزها بعضی افراد در وزارت، بعضی هم فراتر از وزارت و حتی اسپانسر باشگاه نیز از نوع دیگر آرامش ندارند. و شاید بتوان از زبان آنها شنید: « موجیم که آرامش ما عدم ماست»!!
این روزها به بازیکنانی نگاه کنید که میتوانند بگویند با توجه به مجموع توانایی هایی که دارند، کامل ترین تیم چند سال اخیر باشگاهی ایران را ساخته اند. تیمی که می تواند کامل ترین فوتبال چند سال اخیر را در لیگ ایران و از لیگ ایران در آسیا به نمایش بگذارد. مجموعه ای که از نظر فنی باید آن را از داراترین تیم های سال های اخیر دانست. تیمی که با تفکرات و شناخت برانکو از فوتبال ایرانی، از بازیکنان ایرانی و از سطح فوتبال آسیایی کامل تر هم میشود.
حالا در میان این ذوق زدگی به همان حرف ابتدای مطلب برمیگردیم. اینکه این پرسپولیس هرچه داشته باشد،آرامش فکر و روان ندارد. روحش فشرده و آزرده است. حداقل برای نگارنده نیازی به مصاحبه ها نبود که بفهمد. همان بازی سوپر جام و نگاه به سرخپوشان از دروازه چشم هایشان، کافی بود . در همان بازی که آن همه پاسکاری های دیدنی دیده شد، آن هم در این ابتدای فصل که تیم ها همه نیم بند بازی میکنند. آنچه همه دیدند پرسپولیسی بود که میتواند کم نقص ترین تیم فوتبال ایرانی باشد، اما کافی است به چشم ها نگاه کنید، آن وقت غوغا را میبینید. این روزها میخواهند آرامش را از پرسپولیس بگیرند. به هر طریقی که شده و این اصلا خوب نیست. بعضی میگویند شاید بهتر باشد علی اکبر طاهری دست از مقاومت بردارد تا برای تغییر او، پرسپولیس را از بین نبرند، اما آیا واقعا همه چیز به اینجا ختم میشود، آن چه مسلم است اینکه علی اکبر طاهری قرار نیست تا ابد در همین نقطه بماند. با این عزم جدی که وجود دارد بدون هیچ تعارفی، سرنوشت معلومی در انتظار است، اما آیا با رفتن او مشکل حل میشود؟ آیا پرسپولیس روی آرامش را خواهد دید؟ آیا اجازه خواهند داد پرسپولیس دبل قهرمانی را ثبت کند؟ اگر زورشان نرسید و اینگونه شد، برای سال بعد چه خواهند کرد؟ آیا پیش خودشان نمیگویند، علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد؟ آیا برانکو بهار 97 را با لوگوی پرسپولیس روی سینه اش خواهد دید؟
آیا قرار است آن چه از دهه 80 آغاز شد برای پرسپولیس متوقف شود؟ یا اینکه ادامه پیدا کند آیا اگر پرسپولیس بخواهد در این فصل هم به قهرمانی برسد، این اجازه را پیدا میکند؟ آیا اگر کار از دست بعضی در رفت و اینگونه شد، بهای آن برای ما سنگین تر نخواهد بود. راستی تا یادمان نرفته چند سوال بپرسیم.
-بعد از قهرمانی فصل 81-80 چه اتفاقاتی برای پرسپولیس روی داد؟
-بعد از قهرمانی فصل 87-86 چطور؟
-بعد از 2 قهرمانی جام حذفی در سال های 89 و 90 چه داستان هایی پیش آمد؟
-بعد از قهرمانی 96-95 باید منتظر چه اتفاقاتی باشیم؟
میخواهیم بگوییم یک نکته مسلم است، در اینجا بحث بر سر علی پروین و حبیب کاشانی و طاهری و . . . نیست. بحث بر سر خود پرسپولیس و چند میلیون هوادار آن است.
ابراهیم فتاحی
میترسم...
شاید بشه حال این روزامو با این جمله وصف کنم.
روزای بچگیم مدرسه رو به عشق پرسپولیس نمیرفتم،حالا کلاسای دکترامو به عشق تیمم نمیرم.زمان گذشته اما من بزرگ نشده ام.شاید بهتر باشه بگم چیزی که داخلم عوض نشده پرسپولیسه.دلخوشی من و پدرم و خواهرم پرسپولیسه.وقتی کنار هم میشینیم و داد میکشیم و ..،
وقتی استرس رو تو صورت پدر و خواهم میبینم یا وقتی دعاهای مادرمو حین بازیا میبینم...تورو خدا پرسپولیس رو از ما نگیرید.
پرسپولیس برای ما فقط یه تیم نیست.
پرسپولیس برای ما یعنی زندگی.
یعنی دستای بابام.
یعنی اشکای خواهرم.
یعنی چادر نماز مادرم.
یعنی صدای گرفته و حنجره پاره ام بعد بازی.
پرسپولیس. رو از ما نگیرید