پرسپولیس و فوتبال دیدنیاش
یک پای فوتبال ما میلنگد! شمال و جنوب هم ندارد! چه در تبریز، یا در اهواز و حتی در اصفهان و مشهد؛ یک پای فوتبال ما میلنگد! تماشاگران غیبشان زده است! تماشاگران نیست شدهاند! کار از قهر و آشتی هم گذشته است!
1- در اهواز، تیم علی دایی را میبینیم که خوب بازی میکند ولی از اهوازیان خبری در ورزشگاه 50 هزار نفره غدیر نیست! علت روشن است:
تیم دایی خوب بازی میکند! بازی تیم عبدا... ویسی، دیدن ندارد و دیدنی نیست! حق با فوتبالدوستان اهوازی است! اهوازیها تیم شهرشان را دوست میدارند! اهوازیها قرار نیست برای دیدن شکست تیمشان به ورزشگاه بروند! و نمیروند!
مردم میدانند که چیزی عایدشان نمیشود! مردم میدانند که از فوتبال زیبا خبری نیست و نخواهد شد! اهوازیها فوتبالشناسند و خوشسلیقهاند! سرشان کلاه نمیرود! ورزشگاه 50 هزار نفری تبدیل میشود به پاتوق 200، 300 نفره و چون استقلال خوزستان در تهران با استقلال تهران مساوی میکند و از آنجا که سایپا تیم آقای دایی است، تماشاگران رکورد 400 نفره را برجای میگذارند!
تیم ویسی، برابر انتظار بازی نمیکند! تیم ویسی به اندازه توان و قدرتی که دارد، بازی میکند! صاحبخانه میبازد! اهوازیها در ارزیابی خود واقعبین بودهاند! فوتبالی که استقلال خوزستان عرضه میدارد، درخور فوتبال خوزستان نیست!
تماشاگران اهوازی، برای دیدن این سطح و این کلاس از بازی، وقت نمیگذارند و پول نمیدهند! به قول خود اهوازیان، 400 نفر هم زیاد بود! 400 نفری که باید شاهد برتری خیلی برتر تیم سایپا میبودند!
2- در تبریز هم حکایت سلیقه مردم است و توان تیم گسترشفولاد! از فوتبال خبری نیست! شاهد تلاش هر دو تیم هستیم که تا سرحد «جانکندن» هم کوشش میکنند ولی خبری از فوتبال نیست که نیست! ماجرا، اینجا فاجعهبارتر و تماشاگرگریزتر میشود!
آندرانیک تیموریان در زمین است اما اثری و رد پایی از آندو به چشم نمیخورد! آندو هست ولی آندو نیست!
تبریزیان هم مشکلپسندند! تبریزیان قدر و قیمت وقت خود را بهتر و بیشتر میدانند! تبریزیان هم بسیار خوب و بسیار زیاد، «سره را از ناسره» تشخیص میدهند!
از همین رو، ورزشگاه قشنگ و تمیز «بنیان دیزل» پر است از خالی! تماشاگران بازی گسترشفولاد - سپیدرود (یکی از فینالهای ته جدول) با انگشت هم قابل شمارشاند: 325 نفر! 325 نفری که فوتبال ندیدند! 325 نفری که شاهد اشتباهات مکرر تکنیکی هر دو تیم بودند! 325 نفری که توقعشان برآورده نشد! نه از جانب لوکا بوناچیچ که انگ مربی خارجی بودن، به پیشانیاش نمیچسبد! نه از سوی علی نظرمحمدی که انگار اهمیت لحظهها و دقایق حضور در لیگ برتر را درک نکرده است! با سپیدرود قرارمان این نبود! سپیدرود را برای سقوط به لیگ یک نمیخواستیم. منهای همه کمبودهای سختافزاری، سپیدرود به خودناباوری هم دچار است و چه سخت هم دچار و خسته این مرض است!
3- برای پرسپولیس 23 هزار تماشاگر اندک است! برای تیمی که بهترین تیم حال حاضر ایران است و درستترین نمایش تکنیکی و تاکتیکی را دارد، 23 هزار نفر، جمعیت کمی است!
پرسپولیس برای کسب سومین پیروزیاش در سومین هفته لیگ- صددرصد پیروزی- از تیم نفت، خوب استفاده کرد و به نفت، درسهای خوبی داد!
یک نیمه بازی پرفشار در تمام عرض زمین! یک نیمه متمرکز شدن، روی قلب دفاع حریف! عرض دادن به بازی، حمله به نقطه ضعف دفاعی تیم نفت! 3 گل از یک کانال، 3 گل از یک در، 3 گل با یک شکل و به یک ترتیب!
در هر 3 گل، مهدی طارمی نقش بزرگی داشت! در هر سه گل، محسن مسلمان همهکاره بود! در هر 3 گل برانکو قابل رؤیت بود!
به اصطلاح، نیمه مربیان را - نیمه دوم را- برانکو برد! در نیمه دوم، درخشان هیچکاره بود و برانکو همهکاره! او تیمی دارد تاکتیکپذیر! او تیمی دارد قابل انعطاف! جناب عالیجناب ایوانکوویچ، تیمی ساخته است همهفنحریف! در تیم پرسپولیس، حالا، محسن مسلمان یک چیز دیگر است! یکتنه یک تیم!