کامیابی نیا: میکائیل نبود، باید بازی را از تلویزیون تماشا می کردم
کمال کامیابینیا دقیقه 64 وارد زمین شد و 2 دقیقه بعد حساسترین گل مسابقه بزرگ هفته را در تبریز به ثمر رساند.
به گزارش پیروزی دیلی،هافبک دفاعی مؤثر پرسپولیس پس از پشت سر گذاشتن دوران نقاهت بار دیگر ثابت کرد بازیکنی است که جانشین ندارد. بعد از پیروزی سرخپوشان تهرانی و در حالی که پرسپولیسیها در فرودگاه تبریز حضور داشتند، گپ و گفتی با شماره 11 داشتیم که در زیر میخوانید.
* وقتی در دقیقه 64 کنار زمین ایستاده بودی و میخواستی به عنوان بازیکن تعویضی وارد بازی شوی، فکرش را میکردی 2 دقیقه بعد قرار است گل بزنی؟
راستش را بخواهید به گلزنی یا اینکه دو دقیقه بعد گل میزنم، فکر نمیکردم اما یک حسی درونم میگفت نباید دست خالی از تبریز برگردیم. لحظه ورود به زمین حس خاصی داشتم و میخواستم یک کاری انجام بدهم.
* شاید هم تجربه بازی کردن مقابل تیمهای یحیی گلمحمدی به ویژه ذوبآهن اصفهان و شکست خوردن در دقایق پایانی این حس را درون تو تقویت میکرد؟
شاید، نمیدانم ولی هرچه بود، خدا را شکر میکنم قرعه گلزنی به نام من افتاد و توپ درست همانجایی رفت که میخواستم. واقعاً دست میکاییل درد نکند.
* میکاییل؟! منظورت فیزیوتراپ تیم ملی است؟
بله، باور کنید اگر میکاییل و پزشکان تیم ملی نبودند، به هفته پنجم هم نمیرسیدم و باید بازی با تراکتورسازی را از تلویزیون تماشا میکردم!
* ولی برخیها میگویند این میکاییل خیلی جوان است و...
اتفاقاً بسیار کاربلد است. باید با او کار کنید و متوجه شوید. کارلوس کیروش الکی کسی را با خود به ایران نمیآورد و اطرافش همگی آدمهای حرفهای هستند. وظیفه خودم میدانم که از میکاییل و دکتر شهاب و دکتر خانلری پزشکان تیم ملی تشکر کنم. بنویسید ممنونم آقای کیروش.
* آنقدر خوب بودی که برانکو پس از بازی در کنفرانس مطبوعاتی از تو تعریف کرده و بگوید کمال بازیکن فیکس من است.
بله، از آقای برانکو ممنون هستم که در پرسپولیس اعتماد به نفس مرا بالا برد. ایشان هم یک مربی حرفهای است که بدنساز کاردرستی مثل مارکو استیلینوویچ را به ایران آورده است. تمرینات اختصاصی و انفرادی مارکو حرف نداشت و باعث شد من زودتر آماده شوم.
* برخیها میگویند اگر هفته آخر مقابل سیاهجامگان بازی نمیکردی، کارت به عمل جراحی کشیده نمیشد. قبول داری؟
شعار نمیدهم ولی من حاضرم سرم را برای موفقیت پرسپولیس بدهم. فرمول کار من مشخص است. جنگ برای پیروزی و موفقیت. پشیمان نیستم که چرا آن روز بازی کردم. به هر حال تیم به من نیاز داشت و باید به زمین میرفتم.
* دوران مصدومیت، جراحی و پس از آن چگونه گذشت؟
سخت و رنجآور است اما به هر حال باید طی شود. مصدومیت هم بخشی از فوتبال است ولی از ته دل آرزو میکنم هیچ فوتبالیستی مصدوم نشود. واقعاً سخت است.
* این آرزو هم محال است!
میدانم اما... بگذریم! هرچه بود، گذشت و حالا آماده خدمت به پرسپولیس هستم.
* بعد از گلزنی مقابل تراکتورسازی چه حسی داشتی؟
همه چیز از جلوی چشمانم مثل برق و باد گذشت. روزهایی که به عنوان هوادار به ورزشگاه کارگران میرفتم که تمرین پرسپولیس با مربیگری علیآقا پروین را از نزدیک تماشا کنم. برای رسیدن به پرسپولیس سختیهای زیادی کشیدم و به پوشیدن پیراهن این تیم افتخار میکنم. آن لحظه چنین حسی داشتم.
* گلی که به تراکتورسازی زدی، میتواند شروع رسمی کامیابینیا با پرسپولیس در لیگ هفدهم هم باشد. نظر خودت چیست؟
خیلی خوشحالم و نمیدانم چه بگویم ولی حق با شماست. این گل میتواند شروع دوران جدیدی برای من باشد و اینکه نقشههای زیادی هم برای فصل جدید کشیدم. میخواهم به آقایی پرسپولیس در فوتبال ایران کمک کنم. امسال من و همبازیانم میخواهیم جام درو کنیم!
* بسیار خوب، در پایان حرفی خطاب به هواداران پرسپولیس نداری؟
بنویسید زنده باد پرسپولیس!