کریخوانی در داربی از کی شروع شد؟
«امروز دامنه کریها به وسعت ۵۰
سال است، هنوز ششتاییها مهم است که در ۱۰ سال اول ثبتش به اندازه امروز
مهم نبود و هنوز دو طرف در حال یافتن نمادین اعدادی هستند که آن را متعلق
به خود بدانند.
به گزارش پیروزی دیلی مهدی حدادپور، مورخ فوتبال نوشت: «داربی توفان و دارایی در سال ۱۳۲۵ که منجر به برد و آخرین قهرمانی توفان در فوتبال ایران شد، برای اولین بار به طور جدی ۲ گروه از تماشاگران را رو در روی هم قرار داد و تماشاگرانی با دو شکل هواداری از دو تیم مختلف، اولین رودررویی بین دو مجموعه را تجربه کردند.
دارایی یک نام مشخص در فوتبال پایتخت بود و هوادارانش هم اولین گروه علاقمندان به فوتبال در ایران بودند. چه بسیاری از ستارگان مطرح فوتبال در این دو تیم بازی میکردند، داراییچیها از نفوذی قابل توجه در سیستم حکومت برخوردار بودند؛ چنانچه از سال ۱۳۳۶ تا سال ۱۳۴۶ مدیرانی چون حسین سرودی و حسین مبشر که هر کدام دو بار رئیس فدراسیون فوتبال شدند و ذبیحالله خبیری همگی دستپرورده همین باشگاه بودند و حکومت دارایی در فوتبال هم دستمایه بسیاری از اعتراضات ورزشی در دوران اوجگیری فوتبال ملی در دهه ۴۰ شد.
علت محبوبیت پرسپولیس و استقلال در آیینه تاریخ
تیمهای تاج و شاهین در دهه ۲۰ بر اساس و محتوای منحصر به فرد و تعریفشدهای شکل گرفتند. شاهین، مدیری متشخص و اصولگرا داشت که تیمش را از بین شاگردان مرغوب دبیرستانهای البرز و فیروز بهرام برگزید و دستپروردههای نسل اولش شاگردهای اول دانشگاهها بودند. اعتبار اخلاقی بازیکنانی که عناوین تحصیلی بالا مثل دانشجوی دکترا و مهندس و… داشتند، در جامعه دهه ۲۰ که کشور ۱۳درصد باسواد داشت تبدیل به الگوهای تاریخی برای جوانان شد و شعور تشکیل این تیم خانوادههای بسیاری را به آنها نزدیک کرد. مادامی که شعور و شعار آنها به هم نزدیک بود خانوادههای در حال رشد فرهنگی به محدوده نفوذ اجتماعی آنها نزدیک شدند اما تاجیها هم خصلتی ویژه در جذب تماشاگر داشتند. آنها بعد از ادغام دوچرخهسواران خسروانی با سربازان خاتمی تیمی یافتند که پروانه و اسناد قدرتش به دربار هبه شد و تماشاگر این مجموعه هم ابزار جذابیت دوقطبی بودن فوتبال شدند. درجهداران معتبر و با اعتباری که با شورت ورزشی فوتبال میکردند و بازیکنان معتبری که در کنار این نظامیان توپ میزدند، در کنار احترام ژنتیکی که تودههای مردم برای قدرت حاکمیتشان متصور بودند، طرفداران تاج را ساختند. با این تفاوت که شاهینیها بعدها در تصور جامعه و در دوران اوجگیری مبارزه با انقلاب سفید شاه وحکومت وقت «آزادهمردانی روشنفکر و ضد حکومت» معرفی شده و طرفدار بیشتری یافتند و تاجیها به علت انتساب به جکومت در اقلیت قرار گرفتند اما در ادوار بعد شاید سهم کسانی که به علت بازیکنان تحصیلکرده و مبارزات مردمی شاهین و انتساب تاج به دربار طرفدار این دو تیم شدند به یک درصد جمعیت هوادار دو تیم نرسید.
داربی از تیم ملی کم اهمیتتر بود
سطح بازیهای تاج و شاهین از حیث حساسیت چنان بود که برای داربیهای تاج و شاهین در دهه ۴۰ تماشاگرانی با اعداد ۱۲ و۱۸ و۱۴ و۹ و۱۱ هزار نفر به ورزشگاه میآمدند؛ در حالی که در همین دوران برای تیم ملی فوتبال در مسابقههایش بالاتر از ۲۵ هزار نفر تماشاگر در امجدیه وجود داشت.
تماشاگر موروثی
انحلال شاهین این مجموعه را در سکوی معصومیت و مظلومیت خودساخته قرار داد؛ چرا که نقش خود شاهینیها در انحلال شاهین بیشتر از نقش حکومت وقت و ساواک بود.
از دهه ۵۰ به بعد تنها مدیریتها، مربیان، بازیکنان، نحوه عملکرد آنها و علاقه به رنگها در فرهنگ هواداری نقش پیدا کرد و بر اساس یک تحقیق جامعهشناسی دقیق که در اواخر دهه ۷۰ انجام شد ۹۵ درصد هواداران در فرآیند موروثی طرفدار یکی از دو تیم شدند.
تاج و پرسپولیس در چنین فضایی روبهروی هم قرار گرفتند، تساوی در هر سه بازی برگزار شده در سال۴۷ باعث شد هواداران دو تیم منتظر اولین برنده باشند و یکی از دلایل مهم حساس شدن این بازی در واقع همین بود؛ انتظار برای رونمایی از تیم برنده!
آغاز تاریخی کریخوانیها
تاج اولین داربی را برد و پرسپولیس را برای ۱۰بازی در انتظار پیروزی قرار داد. هواداران تاج تیم خود را به علت بیشکستی تقدیس و حریف را تحقیر میکردند و پرسپولیسیها که بردشان در دوران حضور مقطعی در پیکان برابر تاج به حسابشان نرفته بود، انتظار برد میکشیدند. برد ۴ بر یک پرسپولیس برابر تاج نقش تاریخی مهمی در محبوبیت سرخها و کریهای رایج بازی کرد و یکی از بهانههای پرسپولیس برای دیر بردن در داربی این بود که باختشان در دو بازی را به حساب حمایت دستگاه از تاج گذاشتند که البته درصدی از این ادعا صحت داشت.
برد ۴ بر یک دامنه کریها را بالا برد، در ابتدا تعصب رنگی چندان اهمیتی نداشت و در داربی اول حتی هر دو تیم دوست داشتند سفید بپوشند اما علاقه آلن راجرز مربی پیکان و سپس پرسپولیس باعث شد پرسپولیس به رنگ قرمز تمایل پیدا کند و راجرز هم در شروط قراردادش قرمزپوش بودن پرسپولیس را قید کرد.
دلائل اهمیت داربی ششتاییها
داربی ۱۶ شهریور سال ۵۲ هر چند آینه واقعی از قدرت دو تیم نبود اما در بالا رفتن دامنه کریها نقشی بسیار بالاتر از برد ۴-۱ در بهمن سال ۵۰ داشت. تاجیها برای پوشاندن ضعف روانی خود در این دوران از بردهای بیشتر در مسابقات و قهرمان های بیشتر احتجاج میآوردند اما در ماجرای هواداری و تعصبات رنگی از حریف خود کم آوردند تا این که در سال ۵۶ تاج افت کرده از حیث غنای بازیکن برابر شهباز پر مهره ۴ بر ۲ و پرسپولیس قدرتمندتر از سال قبل ۳ بر صفر برنده شد و رفتهرفته دامنه کریخوانیها و صحت دعوی کریخوانها را به تعادل رساند و حالا تاجیها کریهای بیشتری را برای به ضعف کشاندن رقبا داشتند.
نقش داربی عجیب ۶۲
بعد از انقلاب، تعداد بازیهای برگزار شده فوتبال باعث تشنگی تماشاگران شد. پرسپولیس و استقلال طی چهار سال اول انقلاب تنها سه بازی کردند که یک بازی هم به پایان نرسید. پرسپولیس که در چهار سال اول ظهوری قدرتمندتر داشت، در سال ۶۲ قهرمانی را به استقلال باخت و آبیپوشها در یک رویایی تاریخی، حساسترین و مهمترین داربی تاریخ را از نگاه تماشاگران بردند. باخت در روزی که ورزشگاه بالاترین تماشاگر تاریخ خود را به چشم میدید در افزایش مصادیق رویارویی لفظی و کریخوانی در جامعه نقشی تمام داشت. حالا استقلالیها این برد را به چشم پرسپولیس میآوردند و پرسپولیسیها از یک تا شش میخواندند و کمتر کسی است که امروز بداند بعد از ۴۴سال از داربی ششتایی، مردم بیشتر از آن حرف زده و نمایههای شعارهای هواداریشان را ساخته است؛ در حالی که در ۱۰سال اول وقوع این نتیجه کمتر از آن صحبت میشد. به همین علت بود که نمادهای مربوط به این بازی تاریخی رفتهرفته در دل فوتبالیهای آن زمان فراموش شد و داربیهای اولیه چنان نسبت به امروز کمارزش بود که برگزاری داربی دوم در ۲۷ مرداد ۴۷ را همه به کل از یاد برده بودند که نگارنده آن را یافت و در برنامه ۹۰ توسط مجری برنامه به عدد داربی افزوده شد و البته همه از یاد بردند که بازیهای اولیه چنان از امروز حساسیت کمتر داشت که در دیداری دوستانه بازیکنی دو بار داخل میدان شد و دو بار تعویض شد اما سطح محلی بازی باعث شد کسی به آن حساسیت نشان ندهد.
امروز دامنه کریها به وسعت ۵۰ سال است، هنوز ششتاییها مهم است که در ۱۰ سال اول ثبتش به اندازه امروز مهم نبود و هنوز دو طرف در حال یافتن نمادین اعدادی هستند که آن را متعلق به خود بدانند. مثل استقلالیها که با وجود دو باخت با چهار گل، عدد چهار را برای تضعیف رقیب نشان میدهند و رقیب هم در مسیر تاریخسازی و تاریخبافی خود را مالک همه اعداد داربی میداند؛ در حالی که هنوز تعداد بردهای استقلالیها در داربی از آنها بالاتر است. هر چند نمادهای کریخوانی آنها بیشتر است و تعدادشان هم از رقیب بالاتر!»
مهدی حدادپور- مورخ فوتبال