کیروش بهتر است مشاور جامعه شناسی بگیرد
مصاحبه
های کیروش برخلاف سرمربی پرسپولیس، همواره نشانگر عدم شناخت سرمربی از ایران
است. شاید اگر ایشان وقت بیشتری برای حضور در ایران می گذاشت یا یک مشاور جامعه شناسی داشت اینگونه اظهارنظرهای عجیب نمی کرد.
مصاحبه
کی روش با مجله معتبر "فور فور تو" از آن دست اظهارنظرها است که نیاز به
آگاهی دادن به سرمربی تیم ملی جمهوری اسلامی ایران را نشان می دهد.اصلا قصد
مقایسه سطح و تفاوت امکانات سخت افزاری برگزاری ال کلاسیکو با دربی سرخابی
ها را نداریم ، فقط به تفاوت و شباهت های ۴ تیم از نظر جایگاه اجتماعی و
حساسیت دو بازی می پردازیم.
استقلال
تهران (تاج سابق) به مانند رئال مادرید تیمی پادشاهی بوده و همین الآن هم
در دید جامعه شناسی به رغم داشتن هواداران فراوان، تیم حکومتی محسوب شده که
با بروز کوچکترین ناملایمات از حمایت بارز فدراسیون و دولت برخوردار می
شود اما پرسپولیس تهران وجهه دیگری دارد.
وجهه مردمی پرسپولیس علی رغم اداره شدن از سوی دولت پس از انقلاب اسلامی همیشه پررنگ تر از رقیب سنتی خود بوده است.
وجهه مردمی پرسپولیس علی رغم اداره شدن از سوی دولت پس از انقلاب اسلامی همیشه پررنگ تر از رقیب سنتی خود بوده است.
از طرفی بازی مابین سرخابی ها که
بزرگترین دربی آسیا لقب گرفته بعلت حساسیت هواداران این دو تیم به آمار و
ارقام و بعلت تأثیرگذاری برسرنوشت سرمربیان تیم ها تا پیش از دربی ۸۴ بشدت
جنبه حیثیتی داشته است.
هرچند با حاکم شدن تفکر برانکو بر تیم پرسپولیس و هواداران این تیم دیدیم که دربی اخیر که با باخت سرخ ها همراه شد برای تیمی که به لطف برانکو قرار است چون بارسلونا و رئال مادرید و دیگر تیم های سطح اول اروپا بزرگ فکر کند و قصدکرده تا با برتری های آماری ازنوع دیگری چون دهمین قهرمانی ادوار لیگ برتر و صدرنشینی در جدول ۳۱ بازی انجام شده سال ۱۳۹۵ با کسب ۷۴ امتیاز و ادامه دار کردن و ثبات قهرمانی و برتری درسال ۱۳۹۶ و سال های بعدی نیز خود را به قدرت اول آسیا بدل کند، چندان تبعات و بازخورد منفی نزد هواداران سرخ ها نداشت و بلحاظ اهمیت و بازتاب تاسطح دیگر بازی های این تیم چون بازی با سپاهان،ذوب آهن و تراکتور و غیره تنزل پیدا کرد.بی شک با ادامه روند ساختارسازی که در پرسپولیس آغاز شده است و تداوم حضور سرمربی به نام برانکو در سایه ثبات مدیریتی دور نیست زمانی که نتایج دو تیم ازسوی هواداران پرسپولیس مانند هواداران رئال و بارسا فقط به عنوان یک بازی ۳ امتیازی صرف در راه قهرمانی بررسی و فقط از جنبه آماری در رابطه با خود بازی مورد ارزیابی قرارگیرد.
هرچند با حاکم شدن تفکر برانکو بر تیم پرسپولیس و هواداران این تیم دیدیم که دربی اخیر که با باخت سرخ ها همراه شد برای تیمی که به لطف برانکو قرار است چون بارسلونا و رئال مادرید و دیگر تیم های سطح اول اروپا بزرگ فکر کند و قصدکرده تا با برتری های آماری ازنوع دیگری چون دهمین قهرمانی ادوار لیگ برتر و صدرنشینی در جدول ۳۱ بازی انجام شده سال ۱۳۹۵ با کسب ۷۴ امتیاز و ادامه دار کردن و ثبات قهرمانی و برتری درسال ۱۳۹۶ و سال های بعدی نیز خود را به قدرت اول آسیا بدل کند، چندان تبعات و بازخورد منفی نزد هواداران سرخ ها نداشت و بلحاظ اهمیت و بازتاب تاسطح دیگر بازی های این تیم چون بازی با سپاهان،ذوب آهن و تراکتور و غیره تنزل پیدا کرد.بی شک با ادامه روند ساختارسازی که در پرسپولیس آغاز شده است و تداوم حضور سرمربی به نام برانکو در سایه ثبات مدیریتی دور نیست زمانی که نتایج دو تیم ازسوی هواداران پرسپولیس مانند هواداران رئال و بارسا فقط به عنوان یک بازی ۳ امتیازی صرف در راه قهرمانی بررسی و فقط از جنبه آماری در رابطه با خود بازی مورد ارزیابی قرارگیرد.
کیروش بهتر است در
رابطه با جامعه ایرانی سطح مطالعات خود را به برانکو نزدیکتر کند! کسی که
وقتی از نوروز و چهارشنبه سوری می گوید من ایرانی را به تعجب و تحسین وا می
دارد.
نمی خواهیم از سخنان کیروش در آن بخش که هواداران سرخابی
را به دو بخش قشر کارگری و بخش متوسط جامعه تقسیم کرده است آن طوریکه در
شبکه های اجتماعی بازتاب داشته است و با عکس العمل منفی پرسپولیسی ها و
استقبال اساتید جعل و توهم و فتوشاب همراه گشته برداشت اشتباه مبنی بر قصد
ایشان به تخفیف سرخ ها و بی سواد و نا آگاه دانستن قشرکارگران زحمتکش جامعه
و بالعکس تحصیل کرده و فرهیخته دانستن هواداران استقلال را داشته باشیم و
به جامعه القاء کنیم ولی توصیه ما به این مربی موزانبیکی آنست که مراقب
سخنان خود بالاخص با شبکه ها و رسانه های خارجی باشد تا برداشت سوء از آنان
نشود.
ابتدائا افتخار می کنیم از قشر درد کشیده جامعه و نه قشر
بی درد جامعه هستیم اما باید به ایشان توضح دهیم بسیاری از اقشار متوسط و
حتی رو به بالای جامعه امروزه در ایران کارگر محسوب می شوند ! بعبارتی
تمامی افراد که تحت پوشش قانون کار جمهوری اسلامی ایران قرار دارند کارگر
نامیده شده و فرقی مابین کارمندان ستادی و صف کارخانه ها و شرکت های تحت
قانون کار از این لحاظ نیست.در میان هواداران هر دو تیم افراد تحصیل کرده و
بیسواد و افراد کم بضاعت، دارای درآمد متوسط و یا مرفه جامعه برعکس
کشورهایی چون انگلستان یا ایتالیا یا روسیه تقریبا به یک نسبت به چشم می
خورد.این حتی از بلیط فروشی مسابقات لیگ هم قابل ادراک است مستر کیروش
عزیز.بنابراین تقسیم بندی اینگونه در جامعه ایران وجود خارجی ندارد و شاید
بهترین تقسیم بندی همان قائل شدن به مردمی بودن پرسپولیس باشد که از آن سخن
گفتیم ، درست مشابه بارسا از منطقه کاتالون ها که توسط مردم اداره می
شود.
ضمن آنکه یادآوری این نکته نیز الزامی است که پرسپولیس و
استقلال اگرچه خود در پایتخت مستقر هستند ولی هواداران بیشماری را در فاصله
بیش از ۶۰۰ کیلومتری از مرکزیت خود در تهران دارند آقای کیروش!
موضوع
دیگری که باید نظر سرمربی تیم ملی را بدان جلب کنیم اینست که بهتر است
ایشان کمی بیشتر برای تماشای مسابقات لیگ بالاخص بازی های این دو تیم
سرخابی در ورزشگاه آزادی وقت بگذارد.در ادبیات ایران ضرب المثل داریم که می
گوید مشت نمونه خروار است،نیز از نظر آمار و ریاضی وقتی همواره تعداد
تماشاگران دو تیم در یک بازی شاخص چون دربی پایتخت و یا همواره در نظرسنجی
ها -برنامه نود شاخص مورد توافق باشد- از نسبت مشخص پیروی می کند و همواره
۷۰ به ۳۰ و در بدترین حالت خود ۶۰ به ۴۰ به نفع پرسپولیس بوده است می توان
این نسبت را به کل جامعه هواداری این دو تیم بسط داد وشما چه سنتی و چه
بلحاظ علمی هرگز اجازه ندارید از برابر بودن هواداران این دو تیم به رقم ۲۰
میلیون نفر برای هریک در مصاحبه رسمی و معتبر با یک خبرگذاری خارجی سخن
بگویید.
جناب سرمربی تیم ملی چنانچه این سخنان را با اصحاب
رسانه های داخلی مطرح کنند دوستان ما در رسانه های دیداری و نوشتاری دیگر
هم آمار هواداران پرسپولیسی ها در ذهن ایشان را به رقم ۴۰ میلیون نفر تصحیح
و گوشزد می کنند، تا بلکه ایشان که الزاما باید اطلاعات جامعه شناسی
ابتدایی و حداقلی حـول تیم های باشگاهی کشور برای سیاست گذاری بهتر داشته
باشند، اینگونه گاف ندهند.
کاش حداقل آن زمان که مربی کروات
پرسپولیس مجبور شد از مدارک بالای تحصیلی خود و برتری علمی اش نسبت به
کیروش در نود پرده برداشت، این مربی موزانبیکی بجای صدور بیانیه های سریالی
و اهانت آمیز ، نقبی به اطلاعات اجتماعی و فرهنگی ایران می زد یا به جای
قهر کودکانه ، به تماشای بازی پرسپولیس با تراکتورسازی یا با استقلال
خوزستان در آزادی و بعد دربی پایتخت می پرداخت ، سپس بازی استقلال با
لوکوموتیو را در آزادی می دید تا بلکه هم از لحاظ عددی و هم ازنظر کیفی
تفاوت فیمابین هواداران دو تیم پایتخت را احساس کرده و پس از ارزیابی واقع
گرایانه و اخذ اطلاعات موثق از مشاوران دلسوز به اظهارنظر مبادرت می ورزید.علیرضا هادیان