یادداشت اختصاصی محمد سررشتهداری برای پیروزی/هیچ داوری نمی تواند تیم قدرتمند تر را متوقف کند
محمد سررشته داری، مدیر رسانهای سابق استقلال یادداشتی برای روزنامه پیروزی و سایت پیروزیدیلی داشته است.
محمد سررشته داری سردبیر سابق استقلال جوان و روزنامه 90 و روزنامه نگار سابق ابرار ورزشی و کنونی خبرگزاری مهر و همچنین مدیر رسانه ای و مدیر روابط عمومی سابق تیم استقلال در یادداشتی به درخواست سردبیر روزنامه پیروزی درباره کری خوانی ها چنین نوشته است:
اول: کری خوانی نه یعنی اینکه برخی از ما انجام می دهیم و به قول نسل جدیدی ها زامبی های فضای مجازی می شویم و انگل های دنیای حقیقی. نه یعنی بی احترامی، نه یعنی ناسزا گفتن و مسابقه زشت حرف زدن دادن، کری خوانی یعنی آن که فتح الله زاده و رویانیان انجام می دادند، کری می خواندند و صدای قهقهه های آنها آسمان را می شکافت دست بردار هم نبودند و کم هم نمی آوردند نه مثل برخی که با وجود داشتن پدر و مادر و برادر و یا خواهری که تیم رقیب را دوست دارد از الفاظی برای تیم مقابل استفاده می کند که حکایت تف سر بالا را برای اعضای خانواده دارند.
کری خوانی یعنی لذت بردن و رقابت کردن و خندیدن و دلیلی برای داشتن هیجان، مثل فوتبال اروپا که در آن لبخند هرگز قطع نمی شود و هواداران فوتبال هم با بالا و پایین شدن نتایج کم و زیاد نمی شوند و مدام هم از داوری و تبانی و دست پشت پرده و ... حرف نمی زنند. آنها شکست و پیروزی را مردانه می پذیرند و سرشان را بالا می گیرند و می دانند یک سوت داور در میان 90 دقیقه بازی اصلا نمی تواند تاثیری داشته باشد و فقط وقتی اثر دارد که تیمشان قدرت کافی نداشته باشد و یک سوت برایش حکم لنگه کفشی را پیدا می کند در بیابان.
دوم: برخی موارد هست که منافع آن برای هر دو تیم استقلال و پرسپولیس است، حق پخش تلویزیونی و تصویب کپی رایت و گرفتن بودجه و اسپانسر و ورزشگاه و ... جزو این موارد محسوب می شوند. اینجا باید همه یک شعار بدهند و همه یک جنس نوشتن داشته باشند و همه با هم برای رشد فوتبال تیمشان بکوشند .
مردمانی که در سواحل اقیانوس اطلس زندگی می کنند به صید خرچنگ آبی مشغولند. آنها خرچنگ هایی را که صید می کنند در سبد می اندازند. اگر فقط یک خرچنگ در سبد باشد، روی سبد درپوش می گذارند اما وقتی چند خرچنگ صید کرده باشند، هرگز درپوش سبد را نمی گذارند.
چون هرکدام از خرچنگ ها برای بیرون آمدن، دیگری را به کناری می کشد. بنابراین هرگز هیچ کدام موفق به فرار نمیشوند. این شیوه ی انسان های ناموفق است. آنها دست به هر کاری می زنند تا دیگران را از پیشرفت باز دارند و مانع جلو رفتن آنها شوند. آنها برای نگهداشتن دیگران در سبد،از هر وسیله ای استفاده می کنند.
قصه استقلال و پرسپولیس هم شده همین، اختلاف هایی هستند که خیلی ها برای پایین نگه داشتن این دو تیم از آن استفاده می کنند. در حالی که هر دو تیم منافع مشترکی دارند، راستی می دانید تلویزیون چقدر به این دو باشگاه بدهکار است؟ می دانید علاوه بر ندادن حق پخش تلویزیونی چقدر آگهی بین دو نیمه ها و در برنامه های 90 و ورزش و مردم و ... نشان می دهد و پول می گیرد؟ راستی می دانید در همین تلویزیون چقدر بدهکاری های استقلال و پرسپولیس را به رخ می کشند و این بدهی ها را پول بیت المال می دانند در حالی که پولی که به این دو تیم نمی دهند خودش پول هوادار ان این دو تیم است و از قبل آنها به صدا و سیما می رسد؟