حمایت تا قیامت ، عشقی است میان ما و پرسپولیس تا بی نهایت
پرسپولیس یعنی
عشق یعنی هویت یعنی حمایت از یکدیگر تا قیام قیامت ... توهم نیست جعل نیست
فتوشاپ نیست این عشق تا بی نهایت واقعی است. بر خود می بالیم سالی را سپری
کردیم که در آن حسادت بسیاری را برانگیخته ایم.
برخی افراد و رسانه ها در مدت زمان بسیار کوتاهی که از کمپین شش-تا-شش هواداران و فراخوان باشگاه برای جذب کمک مالی مردمی جهت رفع موانع و پیشگیری از کسر امتیاز از پرسپولیس می گذرد لب به انتقاد از هنرمندان و ورزشکاران مردمی شاخص ما و بعضا تمسخر و توهین به باشگاه و غیر حرفه ای خواندن آن گشوده اند. بعنوان نمونه برخی از غیر قانونی بودن این روش سخن راندند و برخی نیز بمانند یکی از ورزشی نویسان عزیز در ستون سرمقاله یک روزنامه معروف ضمن اعانه خواندن کمک مالی هنرمندان و سینماگران! آوردند که :
این باشگاه ها از بودجه دولت ارتزاق می کنند! مدیرانش نیز تماما دولتی هستند ... مدیران دعاگوی بالادستی های خود هستند ... کار به جایی رسیده است که پرسپولیس با فیش های واریزی و اعانه های هنرمندان قرار است از مخاطره کسر امتیاز فرار کند. هنرمندانی که برای شهرت بیشتر! به تیم هایی مانند پرسپولیس می چسبند حالا در نقش نیروی نجات ظاهر شده اند و به ظاهر دارند برای باشگاه متبوع شان ازخودگذشتگی می کنند! براستی نام این فرآیند فوتبال حرفه ای است؟ مایه خجالت است که در دنیا به این فعل و انفعال بگوییم فوتبال حرفه ای... [پایان نقل قول]
البته رسالت حرفه ای ما در پیروزی حکم میکند که از سوابق نگارش این نوع افراد و چنین همکارانی که پیش تر در ماجرای های سریالی کیروش بشدت به حمایت از سرمربی تیم ملی با زدن انگ اجنبی به منتقد مخالف و یا تخفیف کردن و کوبیدن ناجوانمردانه برانکو، موفق شده اند خلوص ذوب در کیروش بودن خود را به بیش از حد استاندارد لازم ارتقاء دهند ، بگذریم و انتقاد آنان را در این مقطع صرفا یک نظریه شخصی و حرفه ای بدانیم! هرچند این دوستان همواره فقط میگویند چه چیز حرفه ای نیست یا درست و اصولی نیست و هیچگاه یک تعریف مشخص و واضح از حرفه ای بودن و اصولی بودن ارائه نمیکنند درست مثل کودکی که لابه می کند و میگوید چه چیز نمی خواهد و شمایید که باید حدس بزنید چه می خواهد!
برای رد رؤیا پردازی اینان و آنچیزی که این قبیل افراد اصول حرفه ای فوتبال فرض کرده اند و براساس آن هر حرکت خلاف آن (بخوانید خلاف میل شخصی یا گروهی شان) را غیر حرفه ای و محیرالعقول میدانند و سعی دارند به این بواسطه با سیاه نشان دادن اوضاع، در دل هواداران ارتش سرخ آسیا تردید ایجاد کنند ، کافیست یک مثال نقض بیاوریم.
باشگاه فوتبال بارسلونا (به اسپانیایی: Fútbol Club Barcelona) که بیشتر بارسلونا یا بصورت
این باشگاه با نام باشگاه فوتبا
برخلاف بسیاری از تیمهای جهان
مگر اینکه در تعریف من درآوردی این افراد از حرفه ای بودن یک باشگاه فوتبال، بارسلونا نیز بمانند پرسپولیس که اخیرا مجوز حرفه ای خود را از جانب AFC دریافت کرده است، جایی نداشته و یا اینان از اداره شدن باشگاه تمام حرفه ای چون بارسا توسط هوادارانش تعبیر دیگری داشته باشند. ازطرفی از آنجاییکه نه بارسا و نه پرسپولیس در قبال اخذ این همیاری ها سهامی به شخص کمک کننده واگذار نمی نمایند پس بحث غیرقانونی بودن موضوع نیز بنظر منتفی است.
امروز از هنرمندان و عزیزانمان در عرصه سینما و موسیقی گرفته تا فوتبالیست های محبوب کشورمان چون ۸ جادویی پرسپولیس و تا هوادارانی که گرفتاری و محدودیت های مالی و اقتصادی شان در آستانه سال نو بر کسی پوشیده نیست میخواهند حال که واگذاری سهام باشگاه مردمی و محبوبشان به هر دلیلی میسر نشده است و حسن نیت مدیران حال حاضرشان به اثبات رسیده است ، سهمی در اداره و پیشروی پرسپولیس به سمت قهرمانی لیگ و آسیا و حتی جهان داشته و در هدفی بس متعالی تر در ساختارسازی و ارتقاء مالی باشگاه شان نقش ایفاء نمایند.
مثلا چه ایرادی دارد با یک فرهنگ سازی به جای خرید وسایل محترقه و انفجاری در سه شنبه آخر سال ، هزینه ۲۰ الی ۱۰۰ هزارتومانی آن را به تیم محبوبشان اختصاص بدهند تا از شور و نشاط و شادی عمومی حاصل از هر برد و قهرمانی که به جامعه ساری میشود مانند آنچه در حماسه ملبورن شاهدش بودیم ، همه منتفع گردند. چرا باید از ارتقاء فرهنگ هواداری خجالت بکشیم؟
این حس مالکیت و خود اتکایی که به نوعی حسادت و عکس العمل منفی برخی افراد را برانگیخته است ، حاصل عشقی عمیق است. عطش هواداران است نسبت به اوجگیری پرسپولیس. هویت بخشیدن متقابلی است از پرسپولیس به هوادار و از هوادار به پرسپولیس. جعل نیست فتوشاپ نیست توهم هم نیست. این عشقی ابدی تا بی نهایت است. این معنا کردن حمایت تا قیامت است.خجالت نمی کشیم